رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت89
نهال بازویم را میچسبد و با لحن لوسی میگوید:
- آرمان همه جورش خوشگله.
نگاهم میکند و ادامه میدهد:
- مگه نه آرمانی؟
بازویم را از دستش بیرون میکشم و میگویم:
- هر چی تو بگی.
او لبخند زده و پا رو پا میاندازد. عمه میخندد و میگوید:
- زیبا باید بیشتر مواظب باشه.
نیم نگاهی به زیبا که...
لاریسا آرام عقب میکشد و لبخند میزند. هامان با لبخند میگوید:
- تو همیشه من رو جادو میکنی.
لاریسا بلند میخندد و هر دو به سمت اورسولا میروند. اورسولا سریع بلند میشود و میگوید:
- مثل این که لاریسا کارش تو متقاعد کردن خیلی خوبه؛ پس، فردا کنار رودخونه هم رو میبینیم.
قبل از آنکه کسی بتواند...