رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۳۲
در شیشهای اتاق باز بود و من بدون زحمت وارد شدم. در همان لحظهی ابتدایی ورودم نگاهم روی کفشهای ورنی مشکی رنگ پاشنه بلندش نشست و آهسته آهسته بالا آمد، تا جایی که روی صورت غرق آرایشش قفل شد. انگشتانم درون مشتم گره خورد. دست خودم نبود؛ هرگاه نگاهش میکردم...
شاهین وقتی حرفای من رو شنید شوکه شد، اول بهم زل زد. داد زدم جوری که حس کردم حنجرهم پاره شد:
- گفتم پاشو برو!
شاهین از جاش بلند شد. دستش رو تو هوا تکون داد و با یه جمله حالم رو بدتر کرد:
- واقعا برات متاسفم افسون که اینقدر خوار و خفیف شدی!
آره، من خوار و خفیف شدم. بخاطر نامردی کیان! بخاطر...