رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۲۸
- والا من تو کار شما جوونا موندم. عاشقیتونم با خصم و جدله.... بیا برو که این عماد بنده خدا آخر سر از دست تو راهی تیمارستان میشه.
به لحن بانمک مامان خندیدم و زیر لـ*ـب خدا نکنهای زمزمه کردم و بدون فوت وقت داخل آسانسور شدم و در همان حالت که در در حال بسته شدن بود...
بعد چند دقیقه با اکراه ازم جدا شد. کسری هم اونطرف پارک کرده بود. باهم پیاده شدیم.
کیان دست من رو گرفت و کسری هم دست هانيه رو.
واقعا این جمع رو دوست داشتم. یه آلاچیق انتخاب کردیم و نشستیم. کسری سریع دستاش رو بهم کوبید:
- نظرتون چیه بازی کنیم؟
با لبخند پرسیدم:
- چی بازی؟
کسری شونه ای بالا انداخت...