رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۲۲
باید تمام دانستههایم را به کار میبستم تا بتواند اعتماد کند؛ لااقل به خاطر خودم که اعتراف میکردم هیچگاه فکرش را هم نمیکردم آهو با آن زبان پر و پیمان و صورت بشاش، اینقدر درد در دلش تلنبار کرده باشد.
- آدم مگه مهمونو از خونه بیرون میکنه دختر خوب!!
تنها صدا،...
با ناباوری زل زدم بهش، کیان جملهش رو کامل کرد:
- اون از وقتی که آزاد شده به فکر نابودی شماها بوده.
بغضم ترکید. دستم رو گرفتم جلو صورتم و زار زدم:
- یعنی بابای من رو اون عوضی کشته؟
افسانه اومد جلوم و بـ*ـغلم کرد. صدای کیان دوباره اومد:
- ماجرا خیلی پیچیده نیست، شماها فقط از وجود ناصر بیخبر بودید،...