رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۱۶
با آسانسور طبقات را بالا رفتیم و آوا در آپارتمان را باز کرد. چراغهایی که خاموش بود روشن کرد و دست من را رها کرد.
- آهو جونم بشین من برم جعبهی کمکهای اولیه رو بیارم زخمتو ضد عفونی کنم... سروش حواست بهش هست؟
سروش سوییچ ماشین را روی اپن دستمال کشی شدهی...
قلبم داشت میاومد تو دهنم. بی معطلی دویدم تو خونه. همه پشت میز نشسته بودن.
نفس نفس زنان امیر رو صدا زدم:
- امیر... بیا یه نگاه تو حیاط بنداز حس میکنم یکی اومده تو!
کیمیا شوکه نگاهم کرد:
- خدا مرگم بده یعنی چی یکی اومده تو؟
بریده بریده گفتم:
- سایهش رو دیوار افتاده بود، امیر توروخدا بلندشو...