رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۱۳
نه اعصاب مخالفت داشتم و نه وقتش را، به ناچار تن به این اجبار هم دادم. شالم را روی موهای گیس شدهام انداختم و بعد از برداشتن کیف فانتزی پولک دوزی شدهام از اتاق خارج شدم. پاهایم یاریام نمیکرد و توان وزن بدنم را نداشت که بین راه، هراز گاهی سکندری میخوردم و...
شاهین خندید:
- رابـ*ـطه این دوتا رو شکر آب کردم.
غزل بهش نهیب زد:
- فعلا تمرکزت رو بزار رو خراب کردن رابـ*ـطه افسون و اون مرتیکه، خودم بعدا جدا به حساب هانیه و عشقش میرسم!
شاهین خوشحال جواب داد:
- پاتوقشون رو بلدم، همون پارکیه که نزدیک بیمارستانه! به زودی میرم پیششون!
غزل لبخند زد:
- خوبه.
صدرا سرش...