رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۱۰
- حسین آقا چرا نشستی؟ آقا بزرگ ده دفعه زنگ زده میگه چرا نمییایید! پاشو مرد...
صدای جیغ و داد مامان که از صبح در تلاش بود همه را برای آماده شدن به جلو هول دهد، مدام کم و زیاد میشد. بالشم را روی صورتم فشردم. بالاخره موعد مهمانی فرا رسیده بود. طبق خط و نشانی که برای...
عمو بهرام و خاله عاطفه بعداز شنیدن این حرف هردو ناراحت سرشون رو پایین انداختن.
شاید بد نبود یکم امیدواری براشون:
- ولی، یه خبر خوب میتونم بهتون بدم.
برق رو میشد از تو چشمای عمو بهرام دید:
- چی شده دخترم؟
با یه لبخند محو گفتم:
- من با بازپرس حرف زدم، پرونده قتل فرهاد افتاده رو روال عادی، بهتون...