خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: فریبا_وفی

  1. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد ولی امکان ندارد . لااقل بعد از این ممکن نیست . خلایی که احساس می کنم بعضی وقت ها با هیچ چیزی پر نمی شود . ☆ رویای تبت #فریبا_وفی
  2. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...دنیا، مشغول است. فقط باید پیدایش کنی. جمعیت، زیاد است و جفت ها، قروقاتی. پیدا کردنش، سخت است. بابام همیشه، جوراب های لنگه به لنگه می پوشید. مادرم حیفش می آمد جورابی را که لنگه نداشت، دور بیندازد. فکر می کرد لنگه ی دیگرش پیدا می شود. هیچ وقت هم پیدا نمی شد. ☆ ماه کامل می شود #فریبا_وفی
  3. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    وقتی زیاد به رفتن فکر می‌کنی، سفر را آغاز کرده ای. خود به خود از جایی که هستی فاصله گرفته ای ... ☆ ترلان #فریبا_وفی
  4. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    دوستی تنها چیزی است که تمام نمی‌شود. هر چیز دیگری هم از بین برود، دوست می‌ماند ؛ این یادت باشد ... ☆ بعد از پایان #فریبا_وفی
  5. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    زندگی چیز فوق العاده و عجیب غریبی نیست . همین است که می بینی . مهم این است که دوربین را کجا بگذاری. ☆ ترلان #فریبا_وفی
  6. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    کسی که پرنده اش از جایی پر بکشد، مشکل می‌تواند همان جا بماند. در خانه خودش هم غریبه می‌شود. ☆ پرنده من #فریبا_وفی
  7. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    وقتی آدم به چیزی که می خواهد نمی رسد ، زیاد دور نمی رود . همان حوالی پرسه می زند و به آشناترین چیز نزدیک به او ، شبیه او چنگ می زند . ☆رویای تبت #فریبا_وفی
  8. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    رابـ*ـطه آدم ها یخچال و لباسشویی نیست که گارانتی داشته باشد. یک روز هست و یک روز نیست و اگر کسی تضمینی بدهد دروغ گفته است ! ☆رویای تبت #فریبا_وفی
  9. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    گفت : " تو دختر قشنگی هستی با شعوری . " این جور مقدمه را خوب می شناختم ، خوبی ها را به تو می گفتند تا خوبتر ها را از تو دریغ کنند. ☆ رویای تبت #فریبا_وفی
  10. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...اگر هم بخواهی از فکر خالی بشوی باز هم باید راه بروی. برای احساس کردن در شلوغی خیابان ها باید راه بروی و برای از یاد بردن آزار و بی مهری مردم باز هم باید راه بروی. وقتی جوانی. وقتی پیری. وقتی هنوز بچه ای. هر توقف یعنی یک چیز خوشمزه. برای توقف بعدی باید راه رفت. ☆پرنده ی من #فریبا_وفی
  11. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    رابـ*ـطه آدم ها یخچال و لباسشویی نیست که گارانتی داشته باشد. یک روز هست و یک روز نیست و اگر کسی تضمینی بدهد دروغ گفته است! ☆ رویای تبت #فریبا_وفی
  12. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    آدم وقتی یک بار رابـ*ـطه درست و حسابی را تجربه میکند، بدل بودن بقیه را زود تشخیص میدهد ! دیگر سرش کلاه نمیرود، یعنی زندگی نمیتواند گولش بزند ! ☆بعد از پایان #فریبا_وفی
  13. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    _ خيلی مهم است كه يك نفر، فقط يك نفر...." كمی مكث كرد. انگار بغض راه گلويش را گرفت، اما زود به خودش مسلط شد... _ يک نفر توی دنيا آدم را از ته دل دوست داشته باشد. می‌فهمی؟ حتی اگر بد دوست داشته باشد يعنی از طرز دوست داشتنش خوشت نيايد! ☆ همه افق #فریبا_وفی
  14. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    یک روز نصیحتم کرد این قدر وقت صرف بچه‌ها نکن. یک کمی هم کتاب بخوان گفتم این بچه‌ها هر کدام یک کتاب هستند همه‌اش که کتاب خواندن نیست گفتم مهم این است که خواندن و زندگی کردنت یکی باشد، نه این که یک جور فکر کنی و جور دیگر زندگی کنی! ☆در_راه_ویلا #فریبا_وفی
  15. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...ماتیک بزنی. مامان نمی‌داند به خاطر چه چیزی زن آقا جان شد! یک روز مرا به پدرت دادند. فکر کردم لابد بابای دومم است و باید این دفعه دختر او باشم! یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت: پدرت نیست، شوهرت است! از آن به بعد هر وقت مشت می خوردم می فهمیدم اتفاق مهمی افتاده است! ☆پرنده_من #فریبا_وفی
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا