رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۰۵
چشم از موبایل برداشتم و با بهت نگاهش کردم. عشق؟ این سه حرفیهی بی شاخ و دم جوابی بود که به مغزم من؛ حتی خطور هم نکرد؟
ناباورانه تکخندی زدم و پرسیدم:
- عشق؟!
- بله، عشق. تنها سه حرفی که اولش ویران میکنه و بعد از وصال، از نو میسازه. تو جدول واردش کن نتیجه...
لبخند زد:
- چرا اتفاقا یه حدسایی زدم ولی یکی دوبار از کسری پرسیدم گفت فقط رفیقیم!
خندیدم:
- دروغ میگه! تابلوئه بابا! حالا امروز که باهم رفتیم بیرون بهشون دقت کن.
***
کسری و هانیه اون طرف نشسته بودن من و کیان هم روبهروشون. این پارک انگار شده بود پاتوق ما.
مثل این دبیرستانیا!
خدایی خودمم پارک و...
#پارت_۱۰۵
- دلم تنگ بود برای اینکه حبست کنم کنج دیوار
گونههایش سرخ که نبودند؟
چرا با یک بـ*ـو*سه آن پسرک را فراموش کرده بود؟ چرا نمیتوانست از این مرد متنفر شود؟
- میبینی شهرزاد؟تو همیشه اینطوریای
چرا لـ*ـبهایِ لعنتیاش را فاصله نمیداد؟
- هروقت بخوام...هروقت اراده کنم میتونم ببوسمت و مثل...