رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#part_29
یه پیرمرد در رو باز کرد و تا چشمش به راد افتاد گفت:
_به به باباجان!!خوش اومدی...چشممون به در خشک شد تا تو بیای..نمیگی ما کسیو نداریم!!!
بعد یه نگاهی به من کرد و گفت:
_خوش اومدی بابا جان!!بیاین تو..
رو کرد به راد:
_پس ازدواج کردی که حالی از ما نمیگیری!!!
_عه این چه حرفیه حاج رسول!! ایشون...