خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: پارت_۶۹

  1. فاطمه بختیاری

    رمان سرگیجه | فاطمه بختیاری کاربر انجمن رمان ۹۸

    دستم رو بردم و ضبط رو روشن کردم، صدای آهنگ (خاطره‌هامون - ایهام) تو ماشین پیچید.‌ چقدر این آهنگ خوب بود. می‌تونستم تموم کلمه به کلمش رو درک کنم. کاملا می‌تونستم با هر جملش ساعت‌ها زار بزنم! ولی نه، من نباید اینقدر گریه کنم، من قوی‌ام. من خیلی کم پیش می‌اومد که گریه کنم، حالا هم همونم. همون دختر...
  2. فاطمه بختیاری

    رمان سرگیجه | فاطمه بختیاری کاربر انجمن رمان ۹۸

    (افسون) نور به چشمم خورد. انگار یه نفر پرده اتاقم و کشید. چشمام رو آروم باز کردم، مامان بالای سرم بود: - افسون پاشو ببینم، پاشو برو سر کارت. به سختی بلند شدم و نشستم رو تـ*ـخت. مثلا قرار بود امروز رو مرخصی بگیرم نرم بیمارستان. مامان اومد و کنارم رو تـ*ـخت نشست: - چشمت چرا اینقدر باد کرده؟ ورم...
  3. Sahel08

    در حال تایپ رمان آرامش مصنوعی | Sahel08 کاربر انجمن رمان ۹۸

    #پارت_۶۹ دست‌هایِ لرزانش را به سـ*ـینه او چسباند و سرش را روی شانه راستش انداخت ؛ - بخدا من دیدمش...باور نمیکنی نه؟ - توهم زدی شهرزاد... - نه‌ من مطمئن... با صدایی که زیرِ گوشش زمزمه شد حرفش را خورد و مردمک چشم‌هایش را گشاد کرد... تن صدایش درست مانند آن مرد بود...دست‌های رادمان را پس زد و با...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا