رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت_۶۳
پیشانیاش را به پیشانی مرد روبرویش چسباند و لـ*ـب زد؛
- مچ دستام درد گرفت
او لبخندی زد و یکی از دستانش را رها کرد و چسباند به پشت کمرش...
اما آن دستی که چاقو را باهاش نگه داشته بود هنوز اسیر دستهای او بود...
- دوست دارم بهت اعتماد کنم جوجه سک*سی!
بعد از این حرفش مچ آن یکی دستش هم رها...