Usage for hash tag: داستان_کوتاه_به_قلم_یک_مرده
-
داستان کوتاه به قلم یک مرده | zeinab کاربر انجمن رمان ٩٨
...می‌کشه..." دفتر و بستم و گذاشتمش زیر بالش. اگه می‌خواستم به خوندن این چیزا ادامه بدم، باید از صحت نوشته‌ها مطمئن می‌شدم؛ پس تصمیم گرفتم که به قبرستون برم تا با چشمای خودم قبر خالی رو ببینم. *** #زینب_معصومی_ثانی #داستان_کوتاه_به_قلم_یک_مرده #داستان_به_قلم_یک_مرده #به_قلم_یک_مرده #قلم_یک_مرده- khas
- ارسال #7
- انجمن: داستان کوتاه
-
داستان کوتاه به قلم یک مرده | zeinab کاربر انجمن رمان ٩٨
...که عجیبه اینه که هر شب، راس ساعت 00:00 ، دفتر خاطرات خودش شروع به نوشتن یک صفحه می‌کنه! انگار که یک نفر داره توش چیزی می‌نویسه؛ یک نفر نه، اون! اون اینکار و می‌کنه؛ کاملا مطمئنم که دست خط خودشه! *** #زینب_معصومی_ثانی #داستان_کوتاه_به_قلم_یک_مرده #داستان_به_قلم_یک_مرده #به_قلم_یک_مرده #قلم_یک_مرده- khas
- ارسال #2
- انجمن: داستان کوتاه
-
داستان کوتاه به قلم یک مرده | zeinab کاربر انجمن رمان ٩٨
...در آ*غو*ش گرفت، تازه آموختم که این، فقط شروع ماجراست... *** پ ن: این داستان اختصاصی رمان 98 تایپ می‌شود. هرگونه کپی برداری کاملا غیرقانونی و غیرشرعی بوده و حق انتشار آن تنها متعلق به این انجمن می‌باشد. #زینب_معصومی_ثانی #داستان_کوتاه_به_قلم_یک_مرده #داستان_به_قلم_یک_مرده #به_قلم_یک_مرده...- khas
- موضوع
- پاسخ ها: 6
- انجمن: داستان کوتاه
