رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت
سر جایم وول میخوردم و قصد خوابیدن نداشتم. ساعتی قبل خانه در خاموشی فرو رفت و هر کس با فکر و خیال خودش داخل اتاقش رفت. من هم از شدت استرس و همزمان عصبانیت خوابم نمیبرد. آوا پایین تـ*ـخت من، روی تشکش آوار شده بود و موبایلش از دستش نمیافتاد.
- آوا میشه بگی داری چیکار...
#پارت_شصت
اصلا باورم نمیشد سرم رو گرفتم بین دستام و گفتم:
-دروغه، داری دروغ میگی. امکان نداره، چرا دروغ میگی؟ چی بهت میرسه؟
پلکای خیسش حقیقت حرفاش رو ثابت کرد. عموبزرگ. تا این حد؟ چطور؟ آخه..
من:
-چرا؟ برای چی باید همچین کاری کنه؟!
رسام ملتمس و غم زده تو چشمام نگاه کرد و گفت:
-بیشتر...