...میدیدُم
در سر از سودای او فکرو خیالی داشتُم
مُ که همچون چشم او
جام زلالی داشتُم
ماه از ابرم پرید تازه فهمیدُم کجام
ای خدا ای ساقیا مُ چه حالی داشتُم
آی، از چشمِ گریونُم
روز بی خورشید چی داره نمیدونُم، نمیدونُم
آی، بی تو عین گُل پلاسیدُم
غم نبینی غیر غم چی از تو میدیدُم
چی میدیدُم
#آهنگستون