خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: پارت_۱۵

  1. فاطمه بختیاری

    رمان سرگیجه | فاطمه بختیاری کاربر انجمن رمان ۹۸

    سعی کرد فراموش کنه: - آره خلاصه؛ غزل گفت که این ۳ روز آخر فرهاد همش تلفنی با یه نفر جر و بحث می‌کرده، می‌گفت ازش پرسیدم که کیه گفته یکی از سهام‌دارای شر‌کت پدرشه، مثل این‌که غزل یه‌ بار صداش‌ رو شنیده که یه زن پشت خط بوده. مشکوک نگاش کردم و طاقت نیاوردم ساکت بمونم: - ببخشید که من بازم وسط حرفتون...
  2. آنیا عرفانی

    در حال تایپ رمان نیکتوفیلیا | آنیا عرفانی کاربر رمان ۹۸

    #پارت_۱۵ قبل از کامل خارج شدن از رستوران صدای بلند ارین که عصبی شده بود به گوشش رسید غزل با لبخند ارامش بخش با بچه ها به سمت خروجی رفت. چون غزل از همه عقب تر بود کسی متوجه این اتفاق نشد و ارین و ارشامم درست متوجه نشدن که کار چه کسی بود. دم در همه منتظر غزل شدن و اول اون از در خارج شد و به ترتیب...
  3. آیدا رستمی

    ✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

    #پارت_۱۵ بالاخره روز عقد فرا می‌رسد. عمارت آماده‌ی برگزاری مراسم بود. دیگر خبری از پارچه‌های سیاه و بزرگ بر روی در و دیوار عمارت نبود. الیاد برخلاف درخواست ایرن مبنی بر ساده بودن مراسم، طبقه‌ی دوم عمارت را آماده کرده بود؛ مهمانان که نزدیک به صد نفر بودند، از روی پله‌های سفید عمارت که بر رویشان...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا