رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت20
دست به جیب در مردم به دنبال واران گشت و این بین حرفهای مردم نیز به گوشش رسید:
- فکر کنم نفرین شدیم.
زن که روسری کوچکی را بر روی موهای طلاییاش بسته بود، ادامه داد:
- چرا باید نفرین بشیم؟ من که میگم ارواح موجودات تاریکی اومدن سراغمون.
زنی با چشمان سبز ادامه داد:
- اونا که مردن.
زن اولی...
#پارت20
جیک :
از تغییراتی که کرده بودم، کمی ناراحت بودم آخه موهام شبیه برف های زمستون شده بود و به نظر می رسید یک پیر مرد ۱۰۰ سالم!
دو روز بود که به خونه بر گشته بودم و فهمیدم که سانی و اریک برگشتن پیش عمو، نمی دونم چرا کراپ گفت من اینجا بمونم انگار خوشش نیومد که منو با این سر و وضعم ببینه !
دو...