رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت34
هیچ چیزی در حیاط نبود و کف آن با سرامیکهایی که از خاک به زردی میزد، چینی بر روی ابروهایم مینشاند. حمید به سمت ساختمان که در سمت چپ حیاط قرار داشت، قدم برداشت. به اجبار دنبالش راه میافتم. در زرد و آهنی را باز میکند و داخل میشود. از پلههای رو به رو، بالا میرویم و در طبقه دوم به...
••• اندوه تازهای نیست؛ دلتنگی من و بیتفاوتی آدمها :) •••
#پارت34
و محکمتر و بلندتر از قبل مسلسلوار جملاتش را به زبان آورد:
- میگم «لطفاً» چون میخوام مثل ترانه حرمت نگه دارم، امّا شما خودتون نمیخواید!
بلندتر از قبل داد زد:
- شما که دَم از حیثیت و آبرو میزنی دخترت، جیگر گوشهات رو به...