رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...زدم.
صدای خانم ایزدی کم کم بلند شد:
- خدایا این مصیبت چی بود؟ خدایا چه غلطی بکنم؟ جواب خانوادهشو...
محکم روی صورتش کوبید و وحشتزده ناله کرد:
-وای! وای... وای خدا!
اهمیتی ندادم و تنها به پلکهای بسته ملکا خیره شدم.
چشمهای سیاه رنگی که میدانستم دیگر باز نخواهند شد.
#پارت_سه
#برگِ_ریحان...
کاش از عشق بود و شکست عشقی ..اما شکستی که من خورده بودم، خورده هایش در جای جای ذهنم فرو میرفتند و من فریاد میزدم. فریاد میزدم که بس کند. و او سرخوشانه پایش را روی تکه ای دیگر از شکسته های وجودم فشار میدهد.
#دلنوشته_رگ_وسواس
#پارت_سه
#ثنا_قاسمی