رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت_70
#رویای_قاصدک
ماشین آنها راهنما میزند و گوشه ای پارک می کند و ما هم پشت سرشان. پیاده می شویم و من بی نهایت حس خجالت دارم. دندان هایم گوشت تن تیدا را طلب میکنند. به سمت پارک به راه می افتیم و ارمین و تیدا با هم و ارسلان و آتنا هم در کنار هم و من آرتا پشت سرشان. از پشت سر که به دو برادر...
*ارشام*
پری سرش رو پایین میندازه و چیزی نمیگه اما از قیافش داد میزنه که داره درد میکشه اما من که هرچی نگاهش میکردم نمیفهمیدم کجاش درد میکنه.
خداروشکر پری رو پیدا کردم.
باید باهاش حرف بزنم، حتما خیلی اذیت شده تو این مدت.
به سمتش میرم و کنارش میشینم که سرش رو بالا میاره و گذرا نگاهم میکنه.
با دیدن...