رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت_59
- پس بزار برم چراغارو خاموش کنم...
- باشه...
وقتی خانه در تاریکی فرو رفت خوابش همچون فیلم جلوی چشمانش نقش بست...تکیهاش را به پشتی کاناپه داد و در خود جمع شد...
- بریم تو اتاق...تا زمانی که خوابت ببره پیشت میمونم.
باید خدا را شکر میکرد که چراغها خاموش است و او سفیدی چهرهاش را...
#پارت_59
#ارشام
پام رو روی گاز فشار میدم و از بین ماشینها لایی میکشم که داد امیر در میاد.
-چته مرتیکه؟ اروم برو! سگ دنبالت کرده مگه؟!
-فکنم پری تو خطره.
چشمهای امیر اندازه نعلبکی میشه.
-چه ربطی به پری داره؟
-نمیدونم رزا چه غلطی داره میکنه فکر کرده منو پری با همیم.
دختره احمق خودش رفته ازدواج...
#پارت_59
#رویای_قاصدک
سوت بلندی می کشد و دوباره وسه باره میخواندو هر هر میخندد.
مرضیه-مرگ من تو عاشق سـ*ـینه چاک داشتی و نگفتی؟
-چی میگی چرت و پرت میگی. من الان قیافه م شبیه کسایی که میدونن کی فرستاده اینو؟ بیشتر هنگم الان
لرزش گوشی حواسم را به خود جلب میکند.
-ماهان میوه چیه جواب بدم؟
مرضیه-از اون...