رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت_58
نوازش دستان او لای موهایش هنوز ادامه داشت و آسمون خدا به زمین میامد اگر تا خودِ صبح این حس خوب را زندگی میکرد و چنان درِش غرق میشد که تمام بدبیاریهایش را پشت خانه خوشیهایی کوچک و نشأت گرفته از رویاهایی کودکانه جا بگذارد؟
میشد برای همین یک بار هم که شده شب را روی پاهای او صبح کند و...
#پارت_58
#پریا
پشت میلههای بالکن پناه میگیرم تا از دید ارشام دور بمونم.
با کنجکاوی از لای میلهها به پایین نگاه میکنم که میبینم داره یواش یواش نزدیک پلهها میشه.
هرچی بیشتر نزدیک میشد بیشتر به این پی میبردم که ارشام انقدر چاق نیست.
امیرم که ماشاالله کلا عضله.
یعنی این....؟!
یعنی؟
یا امام...
#پارت_58
#رویای_قاصدک
مرضیه- جانم چیشده
پری- هیچی خانوم سلیمی جان یه سبد گل رسیده برای خانوم پارسا که میگن باید به خودشون تحویل بدن. تشریف میارین لطفا
ابروهایم از سر تعجب به پیشانیم می چسبد. سبد گل را چه کسی و به چه مناسبتی فرستاده؟
-لطفا هدایتشون کن اینجا
پری می رود و لحظاتی بعد یک مرد جوان با...