رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
آرشام
با عصبانیت پروندها رو زیرو رو میکنم تا خیالم راحت شه که همشون سر جاشونن.
امیر: ارشام چرا پس هیچ چیزی تغییر نکرده؟
ابروم رو بالا میندازم و با کلافگی به ادامه کارم میرسم.
-نمیدونم. همه چیز سرجاشه.
-این چجور دزدی بود که هیچی نبرد؟
-خب نگهبان فهمیده. اونم فرصت نکرده چیزی به دزد.
تق تق تق
-بیا...
#پارت_57
#رویای_قاصدک
دوباره به او پشت میکنم و در نمای خیابان غرق می شوم
-اره بچم خیلی استرس داشت. بعد از شامم مامان رفت اتاق تیدا که سر از ماجرا دربیاره که علاقه شون در چه حدیه و اینا تیدا هم سربسته یه چیزایی بهش گفته نه به اون شکلی که با من صحبت کرد ولی گفته که خیلی وقته که میخوان همدیگه رو...