رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت_36
- چطوری تونستین؟
شهرزاد زودتر از اردلان به خودش آمد و از آ*غو*ش او بیرون امد
- هیچی اونطور که تو فکر میکنی نیست...زود قضاوت نکن .
مضخرف! او در واقع به نوشین خیـ*ـانت کرده بود...همان روزی که لـ*ـبهایش را گذاشت روی لـ*ـبهای اردلان به نوشین خیـ*ـانت کرد...همان روزی که عشق واقعی را در چشمان و...
#پارت_36
نگاهی به لباسهام میکنم.
"بااین وضع که نمیتونم برم بیرون، ضایس. برم از امیر یه دست لباس بگیرم."
به سمت اتاق امیر راه میوفتم دستم رو به سمت دستگیره میبرم اما با شنیدن صدای پری که از اتاق امیر میومد دستم رو عقب میکشم.
پری: اما امیر من نمیتونم برگردم. اما اگه پیش تو مزاحمم میرم.
امیر: پری...
#پارت_36
#رویای_قاصدک
از مرضیه خداحافظی میکنم و به سمت خانه میروم. حس میکنم هیچ انرژی در بدن ندارم. چهار ساعت بی وقفه کلاس فیزیک رستم را کشیده و فقط دلم دست کم شش ساعت خواب بی وقفه میخواهد. اما قطعا تا جمع بندی های کلاس را دوره نکنم نمی خوابم. کلید می اندازم و داخل می روم. از حیاط می گذرم و...