رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#نبض_سرنوشت
#پارت_30
ابروهاش بالا پرید.
- پس کی؟
- دختر خاله آوا
با تعجب گفت:
- پیدا شده ؟
- گم نشده که جلو چشممون بوده مثل همیشه آقاجون خواسته بیاد تو خانواده و همه گفتن چشم.
سری به تاسف تکون داد.
- خیلی بیشعوری نباید خبر به این مهمی رو زودتر بگی؟ حالا دختره چی داره که تو قبول کردی؟ خوشگله؟...
*آرشام*
آخيش این دختره نیست آرامش گرفتم.
ولی ازطرفی خونم انگار بمب ترکیده، با این که دستپختش خوب نبود، ولی خونه رو همیشه تمیز میکرد.
خب من الان بیکارم چیکار کنم؟
این امیرم که نمیاد؟!
مثل این که با این دختره خیلی بهش خوش گذشته!
گوشیم رو از توی جیب گرم کنم میارم بیرون، شماره امیر رو میگیرم...
#پارت_30
#رویای_قاصدک
_چه خبرا عزیزم امسال تولدت تنها تنها با آقاتون خوش گذشت؟
نشمین_اره خوب بود. باهم رفتیم رستوران جات خالی ....شب خوبی بود. تو چکار می کنی درسات خوب پیش میره؟
_اره خوبه. مشغولم حسابی. هرچی میخونم که تمومی نداره. تموم شن این روزا یه نفسی بکشم. امروز مخصوصا کلی از برنامه عقب...