خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
من با غم، اُری با اشک و شهاب با کلافگی به فرهاد نگاه کردیم. از کوره در رفت و گفت:
-چه تونه؟
هر سه بی‌حال گفتیم:
-هیچی!
...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، سوگند.د، !Shîma! و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
اُری با سنگ محکم زد به بشکه خالی و گفت:​
-من که نگرفتم.
شهاب کلافه دست توی موهاش کشید و گفت:
-دِ مگه دارم رابـ ـطه فیثاغورس میگم؟ دارم میگم فردا باید بریم سروقت عقاب!
اُری دوباره با سنگ زد به بشکه و گفت:
-اون رو که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، سوگند.د، !Shîma! و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
یگانه نگاهی بهم انداخت وگفت:​
-میشه بپرسم کارمون چیه؟
-تو راه بهت میگم.
دستام رو با دست کش‌هایی که دیگه جایی برای گرم کردن دستام نداشت پوشونده بودم. باز از هیچی بهتر بود! شال مشکی رنگ ساده نخی رو روی سرم انداختم. به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، سوگند.د، !Shîma! و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
سه هفته از آشنایی من و یگانه می‌گذشت. یه هفته باهم می‌رفتیم و برمی‌گشتیم و از هفته دوم خودش می‌رفت و منم به کارام می‌رسیدم؛ ولی ارکیده با مژده می‌رفت و برمی‌گشت. خودش می‌گفت حوصله نداره تنهایی بره، واسه همین با مژده می‌رفت. برخلاف یگانه که خیلی حرف میزد مژده آروم و ساکت بود. شهاب...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، The unborn، سوگند.د و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
دستام رو توی جیبم کردم و گفتم:
-مطمئنی؟
اُری به نیمکت خیره شد و گفت:
-وضع خرابه دلی! باید بریم.
با پا روی زمین ضرب گرفتم. باید بریم؟! درست همین الانی که همه چیز درست شده بود، فرامرز آتو داده بود دستم، بهراد و بهمن کارای خونه رو انجام دادن! شهاب به اُری نگاه کرد و گفت:
-برمی‌گردیم...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، The unborn، سوگند.د و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(دلسا)
درست سه روز بود که اُری و شهاب غیبشون زده بود. یگانه یه بویایی بـرده بود و مژده هم مثل همیشه بی‌هیچ حرفی می‌رفت سر کارش و برمی‌گشت. یاسین هم که کلا شوت بود؛ اما مسعود یه نمه مکشوک میزد. استرس داشت و هی دستاش رو بهم قلاب می‌کرد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، The unborn، سوگند.د و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
سروان احمدی عکس‌های مقتول رو نشون سرهنگ داد. سرهنگ بعد از کمی مطالعه گفت:
- ما باید سریع این قاتل رو پیدا کنیم. به خانواده این پسر هم خبر بده تا بیان کارای سردخونه رو انجام بدن.
سروان احمدی: به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، The unborn، سوگند.د و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(معصومه)
چادر را از روی سرم برداشتم و گفتم:
-مامان! مامان.
مامان از خانه بیرون آمد و گفت:
-چته تو؟چرا صدات رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، The unborn، سوگند.د و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(ارکیده)​
با خستگی روی شن‌های بیابون نشستم. سه ساعته دارم مثل چی راه میرم؛ ولی همش بیابونه؛ حتی جاده هم نیست! سرم رو توی دستام گرفتم، نمی‌دونم شهاب کجاست، هیچی یادم نمیاد؛ فقط با یه چیز بیهوش‌مون کرد و بعد دو روز انداختن‌مون توی یه انباری تاریک و وحشتناک که هنوز که...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: Peyman_Behzadnia، The unborn، سوگند.د و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,654
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(معصومه)​
چادر مشکی رنگ را روی سرم درست کردم. چادر را دوست داشتم؛ برخلاف تمام اجبارهای پدرم که خسته کننده بود، چادر برایم آرامش بخش بود. نفس عمیقی کشیدم و کفش‌های عروسکی مشکی رنگم را پایم کردم. با قدم‌های آهسته و نرم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: !Shîma!، The unborn و سوگند.د
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا