مجموعه بهترین اشعار کودکانه

haniye anoosha · 18/9/19

لی لی، لی لی، حوضک
گنجشکه اومد آب بخوره افتاد تو حوضک
این دوید و درش کرد
این مـ*ـاچی بر سرش کرد
این نازی بر پرش کرد
این کله گنده اومد
گفتش بده ببینم
تا که دادن ببینه
گنجشکه پرید تو لونه

haniye anoosha · 18/9/19

یک مال من
دو مال تو
سه مال آبجیش
آهای کوفته برنجیش
آهای مادر گنجیش
آهای کفگیر ملاقه
آهای قابلمه داغه
آهای آش رو چراغه
بیا گشنه نباشیم
با هم بخوریم و پاشیم

haniye anoosha · 18/9/19

دویدمو دویدم
سر کوهی رسیدم
دو تا خاتونو دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد
نونو خودم خوردم
آبو دادم به زمین
زمین به من علف داد
علفو دادم به بزی
بزی به من شیر داد
شیرو دادم به نونوا
نونوا به من آتیش داد
آتیشو دادم آهنگر
آهنگر به من قیچی داد
قیچیو دادم به خیاط
خیاط به من عبا داد
عبا رو دادم به بابا
بابا به من خرما داد
یکیشو خوردم تلخ بود
یکیشو خوردم شیرین
بود قصه ما همین بود

haniye anoosha · 18/9/19

عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تورختخواب مخمل آبیش خوابیده
یه روز مامان رفته بازار اونو خریده
قشنگ تر از عروسکم هیچکس ندیده
عروسک من، چشماتو وا کن
وقتی که شب شد
اون وقت لالا کن
حالا بریم توی حیاط با من بازی کن
توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن

haniye anoosha · 18/9/19

جوجه جوجه طلایی
نوکت سرخ و حنایی
تخم خود را شکستی
چگونه بیرون جستی؟
گفتا جایم تنگ بود
دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت
نه کس ز من خبر داشت
گفتم چنین جای تنگ
نیاورد به جز ننگ
به خود دادم یک تکان
مثل رستم پهلوان
تخم خود را شکستم
یکباره بیرون جستم

haniye anoosha · 18/9/19

گل همه رنگش خوبه
بچه زرنگش خوبه
تو کتابها نوشته
تنبلی کار زشته
تنبل همیشه خوابه
جاش توی رختخوابه
پاشو پاشو صداش کن
از رختخواب جداش کن
بشور دست و رویش
شانه بزن به مویش

haniye anoosha · 18/9/19

کی بود کی بود؟
یه صابون کوچیک موچیک
گریه می کرد چیلیک چیلیک
غصه می خورد همیشه
می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه
هر روز دارم آب می خورم تَر می شم
ولی کوچیک تر می شم
رفتم پیشش نشستم
براش یه خالی بستم
گفتم من هم اون قدیما غول بودم
مثل تو خنگول بودم
کوچیک شدم که با تو بازی کنم
سُرت بدم سُرسُره بازی کنم

haniye anoosha · 18/9/19

آفتاب مهتاب چه رنگه
چه قدر هر دو قشنگه

يكی روشنی روز
يكی نور شب افروز

يكی طلای زرده
يكی نقره سرده

يكی پرتو خورشيد
به روی خاك پاشيد

يكی از ماه زيبا
بتابد بر همه جا

آفتاب مهتاب چه رنگه
چه قدر هر دو قشنگه

haniye anoosha · 18/9/19

******

شعر کوتاه دوچرخه برای کودکان

دوچرخ دارم، قشنگم
قشنگ و رنگارنگم
پاگیره دارم برات
تو پا بزن با پاهات

صندلی گرم و نرم
بشینی و بدی لم

بشین روی صندلی
زود پابزن، فسقلی

با هم بریم بگردیم
شاد بشیم و بخندیم

haniye anoosha · 18/9/19

شعر مادر بزرگ
مادر بزرگ وقتی اومد خسته بود
چارقدشو دور سرش بسته بود

صدای کفشش که اومد دویدم
دور گلای دامنش پریدم

بـ*ـو*سه زدم روی لپاش
تموم شد خستگی هاش

******

شعر کودکانه کوتاه حلزون

آی حلزون شاخكی!
كجا می ری یواشكی؟

جلو میری یواش و ریزه ریزه
پوست تنت چه نرم و خیس و لیزه

خالهای دونه دونه داری
روی پشتت یه لونه داری

ساكتی و خجالتی و تنها
بمون توی باغچه خونه ما

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین