خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,715
امتیاز واکنش
37,036
امتیاز
473
زمان حضور
276 روز 20 ساعت 57 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به نام خالق چشمه‌ی ذوق»

درود بر کاربران عزیز و تمامی نویسندگان ارجمند.
این تاپیک اختصاصی رمان ۹۸، آموزش تیپ‌سازی و شخصیت پردازی در رمان/داستان/ ادبیات برای نویسندگان مبتدی است.

~تیم آموزش نویسندگی رمان ۹۸ تقدیم می‌کند.~
تیم آموزش نویسندگی


آموزش تفاوت «تيپ» و «شخصيت» | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • جذاب
  • تشکر
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH-، Tiralin، MaRjAn و یک کاربر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,715
امتیاز واکنش
37,036
امتیاز
473
زمان حضور
276 روز 20 ساعت 57 دقیقه
نویسنده این موضوع
از انواع مهم ديگر شخصيت كه نگاهي واقعي به جنبه‌های اجتماعی و اخلاقی انسان دارد. تقسيم شخصيت به «نمونه‌ی نوعی» - تيپ - و «‌نمونه‌ی فردی» است.
«شخصيت نوعی يا تيپ يا شخصيت تيپيك نشان دهنده‌ی» خصوصيات و اختصاصات گروه يا طبقه‌ای از مردم است كه او را از ديگران متمايز می‌كند. «شخصيت نوعي نمونه‌ای است براي امثال خود. برای آفريدن چنين شخصيتی بايد حقيقت را از چند نمونه‌ی واقعی و زنده گرفت و با هنرمندی درهم آميخت تا شخصيت نوعی مورد نظر آفريده شود.»
«تيپ هم مانند شخصيت، مجموعه‌ای از صفات انسانی است كه ثبات يافته و با همديگر در تعامل تدريجی و مستمرند، اما تيپ برخلاف شخصيت، خصوصيات مشترك گروهی از آدم‌هاست كه به آن‌ها نوعی يگانگي و وحدت می‌بخشد. مثلاً معلمين آموزش و پرورش همه خصوصياتی مشترک دارند كه آن‌ها را از كسبه و فروشندگان جدا مي‌كند.
"تيپ" عبارت از ويژگی‌های مشترك افراد يک گروه است كه نوعي شباهت و همبستگی بين آن‌ها را می‌رساند، اما "شخصيت" ويژگی‌های فردی و جداكننده‌ی افراد است. ممكن است يک فرمانده‌ی نظامی با اين‌كه اغلب ويژگی‌های مشترک نظامی‌ها را دارد، نوازنده‌ی موسيقی هم باشد. به علاوه در عين نظم پولادينی كه در زندگي‌اش دارد بسيار شوخ‌طبع و شاد هم باشد. "هرچه خصوصيات غيرمعمول و به ظاهر متضاد در رفتار و گفتار و ساختار زندگي يک فرد بيشتر باشد شخصيت او پيچيده‌تر است.»
رضا براهني در كتاب «قصه نويس» در مورد تيپ و نمونه‌ی فردی می‌گويد:
«قصه‌نويس، ممكن است شخصيت خود را به عنوان يک تيپ انتخاب كند و با به عنوان يک فرد، يک تيپ تا حدی قبلاً در اجتماع به صورت آماده وجود دارد. يک مالک، يک دهاتی، يک مدير كل بوروكرات، يک انقلابی و... در اجتماع به صورت تيپ‌های مختلف وجود دارند. ولي انتخاب قصه‌نويس از اين تيپ‌ها بستگي به نحوه‌ی تفكر و ادراک خود قصه‌نويس دارد. او ممكن است با آن‌ها رفتار "يک تيپ" را بكند و يا ممكن است "رفتار يک فرد" را با آن‌ها داشته باشد. به اين معني كه ممكن است قصه‌نويس، تيپی را انتخاب كرده و او را همان‌طور كه هست، نشان دهد. هر تيپی، موقعي كه وارد قصه می‌شود، با خود وسواس‌ها، احساس‌ها و انديشه‌های طبقه‌ی خود را به همراه می‌آورد و وارد قصه می‌كند.»
«بنابراين، نمونه‌های نوعی تيپ افرادی هستند كه نشان دهنده‌ی يک طبقه يا قشر از جامعه به شمار می‌روند. و ويژگی‌ها و خصوصيات كلي آن طبقه را با خود دارند. اين قهرمانان نوعب، قدمتی بيشتر از شخصيت‌های فردی دارند و در داستان‌های اوليه بيشتر ديده می‌شوند. مثلاً «خير» و «شر» كه در داستان «هفت پيكر» از «نظامب گنجه‌ای» و يا «مجنون» كه درداستان «ليلي و مجنون» او به كار رفته‌اند و نظامي به تشريح و توصيف موقعيت آن‌ها می‌پردازد از آن‌ها نمونه‌های نوعی تيپ می‌سازد، كه هركدام از آن‌ها ويژگی‌های كلی اين نوع از انسان‌ها را با توجه به خصوصيات و صفات خود را دارند.
البته تيپ‌ها با توجه به دوران‌های مختلف اجتماعی و شرايط سياسب جامعه تغيير می‌كنند و هر دوره‌ی جديدی باعث پديد آمدن تيپ‌های جديد می‌شوند. براي مثال پروفسورهای گيج و حواس پرت و وكيل‌های قالتاق و حيله‌گر، شخصيت‌های نوعي و مجسم كننده‌ی خصوصيات و مشخصات گروه يا طبقه‌ای از مردم هستند و اگر مدت زمانی برای این گروه و طبقه بگذرد و خصوصيات آن‌ها دستخوش تغيير و تحول شود، خصوصيات نوعی آن‌ها ديگر نمی‌تواند در مورد آن‌ها مصداق پيدا كند و اين شخصيت‌ها نمی‌توانند شخصيت‌های نوعی محسوب شوند، بلكه به عنوان شخصيت‌های قراردادی در زمان خود نماينده‌ی شخصيت نوعی گروه يا طبقه‌ای خاص بوده است كه به مرور ايام بـا تغيير خصوصيات گروه يا طبقه، نوعی بودن خود را از دست داده است.
بلينسكي در تعريف «تيپ» می‌نويسد:
«تيپ يک "غريبه‌ی آشناست"، آشناست به اين علت كه خصايص و ويژگي‌های پديده‌هاي واقعی را نشان می‌دهد و "غريبه" است به اين دليل كه اين خصايص و ويژگی‌ها در شخصيت فردی نوينی يا در تصوير نويني از زندگي كه حاصل خلاقيت هستند، تمركز می‌يابند.»

دكتر سيروس شميسا در مورد تقسيم و تفاوت شخصيت به « تيپ» و « نمونه‌ی فردي» می‌گويد: «فرد خصوصيات مخصوص به خود دارد. خلقيات او همگاني نيست. بايد با دقت او را شناخت و با حال و روزگار و افكار و اوهام او آشنا شد، مثل قهرمان "بوف كور" كه شايد در دنيای واقعي هم مصداقی نداشته باشد، اما "تيپ"، نماينده‌ی قشر و صنفی از مردم و جامعه است. يعني طبقه و گروهي از مردم همان خلقيات و رفتار را دارند. وقتی او را شناختيم مثل اين است كه هزاران نفر را شناختيم، مثل قهرمان داستان "حاجي آقا" نوشته‌ی "صادق هدايت". در "مدير مدرسه" از "آل احمد"، مدير مدرسه نماينده‌ی يک تيپ است، اما معلم يك فرد است.»


آموزش تفاوت «تيپ» و «شخصيت» | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: Tiralin، MaRjAn و -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا