خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
204
امتیاز واکنش
1,809
امتیاز
183
سن
19
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و هشتاد و نه
ارمیا دوشادوش من قدم بر می‌داشت؛ گرچه حرفی نمی‌زد اما حضورش کمی دل‌گرم کننده بود.
لحظه‌ی خروج از بیمارستان، بالاخره لـ*ـب به سخن گشود:
- اگه لازمه می‌تونم باهات بیام!
نمی‌دانم چهره‌ام چه به او نشان داده بود که این حرف را زد، اما من به آرامی سر به نفی تکان دادم و گفتم:
- چه‌جوری این اتفاق افتاد؟
آهی کشید و گفت:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Tiralin، ~MobinA~، Essence و 5 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
204
امتیاز واکنش
1,809
امتیاز
183
سن
19
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و نود
گویا که غم به خانه یورش برده بود و در و دیوارهای بلندش را تیرگی احوالمان رنگ غم زده بود که چنین ظلمت و درد در هم تنیده و در هیچ یک از لحظات، رهایمان نمی‌کرد.
من باور نداشتم که آقاجان به چنین حالی رسیده باشد اما مگر باور نکردن من چیزی را عوض نمی‌کرد؟
آن مرد افتاده بر تـ*ـخت، حالا دیگر فقط برای زنده ماندن نفس داشت و دیگر هیچ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Essence، MaRjAn، masera و 5 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
204
امتیاز واکنش
1,809
امتیاز
183
سن
19
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و نود و یک
اشک، خیمه بر چشمانم زده بود و بغض پا بر گلویم می‌فشرد؛ اما من برای باریدن تمام احساساتم، هنوز آماده نبودم.
قدم‌هایم را تندتر کرده و با سری زیر افتاده، بی هدف کوچه‌ها را از پی هم خط می‌زدم؛ حقیقتش هیچ دلم نمی‌خواست راهی خانه شوم تا خانم‌جان و یا بقیه، این حال دگرگونم را ببیند؛ حتی دیگر شوق خرید کتاب، که برای آن از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Essence، MaRjAn، -DELI- و 5 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
204
امتیاز واکنش
1,809
امتیاز
183
سن
19
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و نود و دو
با این‌که در دلداری دادن بقیه، تبحر نداشتم و نمی‌توانستم با حرف‌های دل‌گرم کننده، حالشان را بهبود سازم؛ اما در آن لحظات، نگاه همدرد خود را، سوی چشمان سیاهش، حواله کردم و دستانش را به آرامی در دست فشردم:
- خانم شمس زن ضعیفی نیست؛ من مطمئنم می‌تونه این مرحله رو به خوبی پشت سر بزاره!
پلک روی هم فشرد و آهسته سر به تأیید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Essence، -DELI-، -FãTéMęH- و 3 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
204
امتیاز واکنش
1,809
امتیاز
183
سن
19
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و نود و سه
چند روز می‌شد که جواب تماس‌های پرهام را نمی‌دادم و این يقينا از نظر او جرم بزرگی به حساب می‌آمد که حال، وقتی که بالاخره موفق شده بود مرا در کوچه بیابد، چنین خشمگین و عصبی بود.
ساعد دست دردناکم، اسیر انگشتان نیرومند او مانده و پاهایم، بی‌آنکه اختیاری از خود داشته باشند به دنبال او کشیده می‌شدند.
زیر لـ*ـب، با صدایی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: -DELI-، daryam1، Essence و 3 نفر دیگر

Sajede Khatami

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/8/23
ارسال ها
204
امتیاز واکنش
1,809
امتیاز
183
سن
19
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و نود و چهار
مردمک‌های لرزانم را، سوی دیگر راندم و بغضِ در گلویم را فرو خورده و لـ*ـب به کلامی باز نگشودم.
این سکوت و بی تفاوتی من، هیزمی بود روی آتش خشم پرهام، که او را جری‌تر می‌کرد.
باری دیگر که اندامم، زیر دستان مشت‌ شده‌اش، تکان خورد، فهمیدم این مرد در این حال عصبی‌، فقط منتظر این است که من از موضع خود پایین آیم.
از صدای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: بردیا مهرزاد، -DELI-، ~MobinA~ و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا