خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
فهرست مندرجات

۱ - جادو در ادبیات متأخر
۱.۱ - شاهنامه فردوسی
۲ - ترادف معنایی
۳ - ترادف عملکردی
۴ - افسون
۴.۱ - تمایز افسون و جادو
۴.۲ - عملکرد دوگانه ایزدی و اهریمنی
۴.۳ - طب روحانی
۴.۴ - جادوی محض
۵ - سنگهای جادو
۵.۱ - استفاده مسلمانان و اعراب جاهلی
۵.۲ - مانا
۵.۳ - کتب نوشته شده
۶ - خاستگاه
۶.۱ - ارتباط متافیزیکی انسان
۶.۲ - باورهای مردم
۶.۳ - استفاده جوامع و اقوام
۶.۴ - مرکز آموزش
۷ - هاروت و ماروت
۷.۱ - ستاره زهره
۷.۲ - نام دو فرشته
۷.۳ - اشاره قرآن کریم
۷.۴ - استفاده در اشعار
۸ - جادو در دین زردشتی
۸.۱ - اعمال جادویی مَگی
۸.۲ - گروه شیاطین
۸.۳ - عصر زردشت
۹ - جادو در اسلام
۹.۱ - درآمیختگی جادو در سرزمینهای اسلامی
۹.۲ - آیات اختصاص یافته به سحر و ساحری
۹.۳ - نظر جفری
۹.۴ - علوم الغیب
۹.۵ - تحریم و منع استفاده در اسلام
۹.۶ - نظر ابن‌خلدون و نووی
۹.۷ - دیدگاه مسیحیان
۹.۸ - اختلاف علما و فلاسفه اسلامی
۹.۹ - کاهن و ساحر
۱۰ - طبقه‌بندی جادو
۱۰.۱ - تقسیم بندی فخر‌الدین رازی
۱۰.۲ - تقسیم بندی ابن‌سینا
۱۰.۳ - تقسیم بندی ابن‌خلدون
۱۰.۴ - نظرات جیمز فریزر
۱۰.۵ - استفاده از دو نوع جادو در ایران
۱۰.۶ - استفاده اقوام و جوامع
۱۱ - جادوی مثبت یا منفی
۱۱.۱ - در ایران
۱۲ - جادوی سفید و جادوی سیاه
۱۲.۱ - نظر فره‌وشی
۱۲.۲ - نظر اونز پریچارد
۱۲.۳ - در جوامع اولیه و امروزی
۱۲.۴ - تقسیم بندی بستانی
۱۲.۵ - تقسیم بندی توفیق فهد
۱۳ - نیرنجات
۱۴ - سیمیا
۱۵ - جادو، دین و علم
۱۵.۱ - وجوه اشتراک و افتراق
۱۵.۲ - تمایز دین از جادو
۱۵.۳ - اشتراک دین و جادو
۱۵.۴ - استدلال ابن‌خلدون
۱۵.۵ - حاصل کلام
۱۶ - کارکرد فرهنگی اجتماعی جادو
۱۶.۱ - نظر مالینوفسکی
۱۶.۲ - نوشته‌های اسمیث
۱۶.۳ - مهم‌ترین کارکرد روانی اجتماعی
۱۶.۴ - نظر همایی


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
در ادبیات متأخر و تداول عامه مردم امروز، جادو هم به معنای سحر و افسون و هم به معنای ساحری، افسونگری و جادوگری و جادوگر به معنای ساحر و افسونگر کاربرد دارد. یاتو در اوستای جدید به معنای جادوگر و پیوسته با «پئیریکا» (پری) به کار رفته است. پری به معنای زن افسونگر یا ساحره و برابر با اصطلاح witch در جوامع انگلیسی زبان است.
[۱]

[۲]



۱.۱ - شاهنامه فردوسی



کلمه جادو در بیتی از شاهنامه فردوسی: «کجا آن کمین و کمان و کمند/ که کردی بدو دیو و جادو به بند»، یا در بیت «در دست زمان سپید شد زاغت/ کس زاغ سپید کرد، جز جادو»،
[۳]

به معنای افسونگر و ساحر و در بیت «سِحرِ بابل گرت پسند نشد/ سوی جادوی بی‌نماز فرست»،
[۴]

به معنای سحر و افسونگری به کار رفته است.
[۵]

«جادو زدن» نیز به معنای باطل کردن جادو و سحر به کار می‌رفته است، مثلاً در این مصراع از مسیح کاشی «... این چه جادو ست که قرآن نتواند زدنش!».
[۶]

مؤلف آنندراج «جادو» را به معنای ساحر، «جادُوی» را به معنای ساحری و سحر کردن و چیزهای غریب خلاف عادت طبع را «جادویی و سحر» و «سحر حلال» خوانده و این بیت ادیب صابر ترمذی را برای آن شاهد آورده است: «جادُوی از شرع جدت باطل و ناچیز گشت/ چون روا داری که کلکت پیشه سازد جادوی»؛ در صورتی که «سحر حلال » کنایه از سخنان فصیح و بلیغ است.
[۷]

[۸]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
در واژه‌نامه‌های فارسی، واژه‌های سحر و افسون مترادف جادو، و ساحری و افسونگری مترادف جادو و جادوگری آمده‌اند. در واژه‌نامه‌های انگلیسی نیز مرز و حدود این واژه‌ها و معنای آن‌ها چندان مشخص نیستند و معمولاً ۳ واژه «magic»، «sorcery» و «witchcraft»، کم و بیش مترادف یکدیگر گرفته شده و به ‌مفهوم سحر و ساحری، جادو و جادوگری و افسون و افسونگری به کار رفته‌اند. در برگردان نوشته‌های انگلیسی مربوط به مقوله جادو به زبان فارسی نیز مترجمان به سلیقه خود یکی از اصطلاحات رایج در زبان فارسی را برگزیده، و در برابر اصطلاحهای انگلیسی یادشده به کار برده‌اند. مؤلف الموسوعة المورد العربیة، در برابر «سحر»، magic، و در برابر «عِرافة» (پیشگویی، غیبگویی)، witchcraft آورده، و سحر را فنّی دانسته است که صاحبان آن قادرند از این راه بر برخی نیروهای خفیه در طبیعت سیطره یابند و کارهایی بکنند که مردم عادی از انجام دادن آن‌ها ناتوان‌اند.
[۹]

در مقاله حاضر گاه هر دو اصطلاح جادو و سحرِ رایج در ادبیات فارسی، به یک معنا و مفهوم به کار برده شده‌اند و هرجا مطلبی از متون خارجی نقل شده، کلمه سحر و ساحری در برابر sorcery، جادو و جادوگری در برابر magic و گاه witchcraft و افسون و افسونگری در برابر charm به کار رفته‌اند.


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاربرد عملی و تفاوت میان جادو و سحر نیز در جامعه‌ها و اقوام گوناگون جهان کاملاً مشخص نیست. در بسیاری از جوامع جهان، و در آن میان ایران، مردم معمولاً میان عمل ساحر و عمل جادوگر فرق و تمایزی نمی‌گذارند و عمل هر دو را تقریباً یکی می‌انگارند و سحر و جادو و گاهی افسون را برای یک موضوع و مقصود خاص به کار می‌برند؛ در حالی که در برخی از جامعه‌ها، همچنین در مقاطعی از دوره‌های تاریخی، مردم و شماری از نویسندگان، میان سحر و جادو و نیز افسون، به لحاظ شیوه کار، نوع عملکرد، زمینه اجتماعی و فرهنگی و چگونگی تأثیرگذاری آن‌ها فرق می‌گذاشته‌اند.
بنابر روایت بستانی، به سبب جنگهای صلیبی در سده ۶ و ۷ق/۱۲ و ۱۳م خرافات اروپایی با خرافات شرقی درآمیخت و سحر و جادو در اروپا اهمیت بیشتری یافت، تمایل مردم به آموختن علوم جادویی زیاد شد و جادو و سحر از انحصار طبقات عامه مردم درآمد و سخت مورد توجه دانشمندان و علمای دینی که از زمانهای گذشته به آن باور داشتند، قرار گرفت.
[۱۰]

گرایش نویسندگان قرون وسطی این بود که همه هنرها و فنون دانشمندان فرهیخته را که در تقابل با فنون متعارف فناوران بود، به نام جادو طبقه‌بندی بکنند. از این‌رو، دانش جادویی را در تملک رازگونه عالمان، یعنی جادوگران می‌دانستند. ویلیام اُوِرنی از نخستین دانشمندان غربی بود که در سده ۱۳م، با توجه به عملکرد جادوگران آن‌ها را به دو گروه متمایز تقسیم کرد. او گروهی از جادوگران را مجوسانی معرفی کرد که «جادوی طبیعی» را برای مقاصد نیک و سودرسانی به کار می‌بردند و گروه دیگر را جادوگرانی نامید که برای زیان‌رسانی، با کمک شیاطین به «جادوی شریر» می‌پرداختند.
درآمیختگی در کاربرد اصطلاحات مربوط به جادو و شیوه عملکرد آن‌ها چنان زیاد بود که برخی از دانشمندان تفاوتی میان آن‌ها نمی‌گذاشتند. بنا بر نوشته لویس در «دین جذبه‌آور»، تفاوت میان جادو و سحر، به جز در میان گروه کوچکی از اقوام و قبایل و در آن میان نزد قوم آزانده در سودان، در میان اقوام و فرهنگهای دیگر آشکار نیست و همسانی این دو مقوله جادویی دشواریهای بسیار زیادی برای پژوهشهای انسان‌شناسانه پدید آورده است. او برای آسانی در تحقیقات تحلیلی خود در این کتاب، میان مقوله سحر و جادو تمایزی نمی‌گذارد و می‌نویسد: در تمام مواردی که مطالعه و نمونه آورده شده، عملکرد سحر و جادو با اندک استثنایی با هم یکسان تلقی شده‌اند.
اِوَنز پریچارد در تحقیقات خود در میان قوم آزانده، در مورد کسانی که اعمال جادویی انجام می‌دهند، اصطلاح جادوگر (magician) را به کار می‌برد، خواه این جادوگران متخصص حرفه‌ای باشند یا صرفاً افرادی غیرحرفه‌ای، که فقط برگذارکننده چند مناسک جادویی‌اند. در میان آنها، برای مشخص کردن جادوگرانی که تبهکارند و اعمال جادویی‌شان غیرمشروع است، واژه ساحر (sorcerer)، و برای نشان دادن فعالیتهای تبهکارانه آنان، واژه سحر و ساحری (sorcery) را به کار می‌برد. به گفته او آزانده‌ها یک تعبیر واژگانی واحد و خاص که به سحر یا ساحری و ساحران دلالت کند، ندارند، و یک اصطلاح بومی را در زبان خود برای همه اعمال جادو و جادوگران به کار می‌برند، و این چگونگیِ بافت بیان آنهاست که روشن می‌کند آنان به جادو اشاره دارند، یا اشاره‌شان به کاربردهای مشروع یا تبهکارانه جادو ست.


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنا بر نظر یکی دیگر از مردم‌شناسان، در تمام جامعه‌ها، سحر یا ساحری بـا جادوی سیاه ــ که امری بد و زشت پنداشتـه می‌شود ــ یکسان تلقی می‌گردد و در بسیاری از جوامع هم وقتی ساحران شناسایی می‌شوند، آنها را می‌کشند یا تبعید می‌کنند. او می‌افزاید که ساحری در همه اوقات شر نیست، زیرا ممکن است سحر بر ضد افراد بد و شریر جامعه به کار رود. مثلاً در میان قوم آزانده، سحر یا جادوی سیاه را علیه جانیان ناشناخته‌ای به کار می‌بردند که به خویشاوندانشان زیان رسانده بودند.
فروید معتقد بود که می‌توان با اندکی تأمل، میان سحر و جادو، یا ساحری و جادوگری فرق گذاشت. او جادوگری را اساساً فن تأثیر بر ارواح از راه جذب آن‌ها و تحمیل اراده خود بر آنها، و توسل جستن به تدابیری می‌دانست که به وسیله آن‌ها بتوان در زندگی تأثیر نهاد. برخلاف جادو، سحر و ساحری با ارواح کاری ندارد و در آن، از روشهای خاصی که بخشی از کهن‌ترین شیوه‌های ساحرانه در عمل جان پنداری به شمار می‌آید، برای رسیدن به مقاصد گوناگون استفاده می‌کنند. از سحر برای تسلط اراده انسان بر پدیده‌های طبیعت ، صیانت فرد در برابر دشمنان و خطرات، و قادر ساختن او برای آسیب رساندن به دشمنان استفاده می‌کنند.
[۱۱]

در فرهنگهای لغت ، واژه فارسی افسون به معانی گوناگون آمده که سحر، عزیمه و به ویژه کلمات و اوراد نوشتنی و گفتنیِ جادوگران و افسون‌خوانان (عزیمه‌خوانان) و ساحران از جمله آنها‌ست. نظامی گوید: «آن فسون‌خوانان که در تن جان به افسون می‌دهند/ پیش آن لعل فسون‌خوان، لـ*ـب ز افسون بسته‌اند».
[۱۲]

[۱۳]

افسون را به معنی عام و مطلق ، بر همه انواع رقیه، عزیمه و تعویذ که در آن حروف و کلمات نوشتنی، خواندنی و دمیدنی در کار باشد، اطلاق کرده و عامل آن را افسونگر، افسون‌خوان و افسون دم نامیده‌اند.
[۱۴]

واژه‌های افسونگر، افسون‌خوان و افسون‌پرداز به معنای ساحر و جادوگر، و افسونگری به مفهوم سحر و جادوگری نیز در فرهنگها آمده‌اند. نظامی گوید: «چه عمریست کو را به چندین خطر/ به افسونگری برد باید به سر».
[۱۵]

[۱۶]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
متن افسونیِ کوتاهِ چندسطری برای رماندن گزندگان در کتاب روایات پهلوی آمده است که در آن از فریدون، که دارای نیروی شفابخش بود، و ستاره وَنَند (ستاره نسر واقع که آن را به سبب ایستادگی‌اش در برابر جانوران موذی ستایش می‌کردند) برای مصون ماندن از زهر جانوران، یاری می‌طلبیدند.
[۱۷]

متن این افسون که در روز پنجم اسفند (روز اسفندارمذ) به کار برده می‌شد، با درآمیختگی با برخی کلمات اسلامی، در میان مسلمانان تا سده‌های ۴ و ۵ ق به کار می‌رفته، و متن فارسی آن در آثار الباقیه
[۱۸]

و تحفة الغرائب
[۱۹]

آمده است.
در فصل ۶۳ روایات پهلوی به افسونهای ضد تب و بندآمدن خون اشاره شده است. بنا بر آن، ریسمانی را می‌ریسیدند و ۳ لا می‌کردند و بنا به مورد، گره‌هایی به آن می‌زدند و بر بازو می‌بستند تا تب قطع شود، یا دعایی از ۳ کلمه را چند بار برای بند آمدن خون بدن می‌خواندند
[۲۰]

کارنوی به نقل از گزارش آنکتیل دو پرون می‌نویسد: پارسیان افسونی را با دوده بر روی یک ورق کاغذ می‌نوشتند و لای آن خرده‌های شاخ حیوانی را که در روز مهرگان ذبح شده بود، با تخم کتان ، انگم کاج و سیر می‌گذاشتند و می‌بستند و برای دور کردن دیوان از خانه‌هایشان در پانزدهم اسپندارمذ به کار می‌بردند.
در زمان حیات پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، ساحرانی بودند که با بستن گره به ریسمان و خواندن و دمیدن افسون به آن‌ها و انجام دادن برخی اعمال جادویی، در کار افراد گره می‌انداختند و آنان را جادو می‌کردند. مثلاً بنا بر روایاتی درباره «سحر النبی» در صحیح بخاری ،
[۲۱]

انوار التنزیل بیضاوی
[۲۲]

و مقدمه ابن خلدون
[۲۳]


[۲۴]

که در صحت آن تردید کرده‌اند، یک یهودی افسونگر تبهکار به نام لبید بن اعصم با بستن ۹ یا ۱۱ گره بر ریسمانی و همراه کردن آن با شانه و موهای دم شانه که در پوست و برگ نخل نهاده شده بود و انداختن آن در چاهی که کسی از جای آن آگاه نبود، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را جادو و بیمار کرد. آنگاه جبرییل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرود آمد و پنهانگاه ریسمان را به آن حضرت آشکار نمود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با فرو خواندن دو سوره سحر زدای مُعَوّذه ــ سوره‌های فلق (۱۱۳) و ناس (۱۱۴) ــ که خداوند برای باطل کردن افسون ساحران نازل کرده بود، گرهها را یکایک گشود و از جادوزدگی رهایی یافت.


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
برخی جادو یا سحر و افسون را دو امر جدا از هم می‌دانند و میان جادوگری و افسونگری تمایز می‌گذارند. در صورتی که وجوه تمایز میان این دو نیز مانند سحر و جادو دقیقاً مشخص نیستند و هر دو فنِ جادو و افسون در میان مردم بسیاری از جامعه‌ها، مفهوم و معنایی کمابیش یکسان دارند. جاهودا در روان‌شناسی خرافات ، جادوگری (برابر نهاده مترجم برای witchcraft) را توانایی انجام دادن کارهای زیانبار و آسیب رساندن به دیگران تعریف کرده و آن را از ویژگیهای روحی شخصیت برخی از افراد دانسته است.
[۲۵]

[۲۶]

این توانایی ممکن است در کنترل ارادی شخص باشد یا نباشد. به هر روی، در جادوگری هیچ‌گونه عمل دیداری یا شنیداری از جادوگر سر نمی‌زند. برخلاف جادوگری، افسونگری
[۲۷]

پیوسته همراه با زیانکاری و آسیب رساندن به دیگران است و افسونگر برای رسیدن به مقصود خود به اعمال گوناگون دست می‌زند و در شعائری مخصوص از جادو
[۲۸]

و اوراد جادویی و افسونهای گوناگون استفاده می‌کند.
[۲۹]



۴.۲ - عملکرد دوگانه ایزدی و اهریمنی


در شاهنامه افسون به هر دو مفهوم جادو و ورد و با عملکرد دوگانه ایزدی و اهریمنی آمده است. افسون ایزدی گونه جادوی نیک و از دهشهای خداوندی بود. از این‌رو، در میان شاهان اساطیری، برخی از آنان مانند تهمورث، منوچهر و فریدون افسون می‌دانستند و دیوان و اهریمنان و جادوان را به افسون می‌بستند. مثلاً فریدون، از شاهان اساطیری، صاحب این گونه افسون بود و می‌توانست خود را تغییر دهد، به شکلهای دیگر درآید، افسون‌گشایی کند و سحر و جادو را باطل و بی‌اثر سازد. فردوسی از فریدون، همچون افسونگری ایزدی و «شاه افسون‌گشای» یاد می‌کند و گوید: «سه فرزند آن شاهِ افسون‌گشای...»؛ یا جای دیگر گوید: موجودی نیک‌خواه به شکل پری نزد فریدون می‌آمد و به او افسونگری می‌آموخت: «سوی مهتر آمد به‌سان پری/ نهانی بیامُختش افسونگری». یا مثلاً گوید: منوچهر، پادشاه اساطیری ایران ، قادر بود همه جادوگران را با افسون ببندد: «همه جادویها به افسون ببست...».
[۳۰]

[۳۱]

[۳۲]


افسون اهریمنی نوع بد جادو بود و زمینه غیرایزدی داشت. بیشتر صحنه‌های جادوگری در شاهنامه، مانند فراز آوردن ابر و باریدن برف و باران و تیره و منقلب کردن هوا از این نوع افسون بوده‌اند. فردوسی ترکان را افسونگرانی زبردست معرفی می‌کند که در گرداندن هوا و پدید آوردن انقلاب جوی مهارت داشتند. بیشتر آنان افسونگرانی اهریمنی و آموزشگران جادو به شمار آمده‌اند. وی گوید: «ز ترکان یکی بود با زور نام/ به افسون به هر جای گسترده کام// بیاموخته کژی و جادوی...؛ اینان بر سر تیغ کوه می‌رفتند و با افسون‌پژوهی خود برف و باران می‌آوردند. پیران به یکی از این افسون‌پژوهان می‌گوید: «یکی برف و سرما و باد دمان/ برایشان بیاورد هم اندر زمان ».
[۳۳]

[۳۴


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
نوع دیگر افسونی است که در آن کلمات فحش و کفر باشد. مؤلف یواقیت این نوع افسون را از نظر حکمای زمان جادوی محض دانسته و گفته است که این افسون جز از پلیدان و بی‌دینان برنیاید. افسونگرانِ این نوع افسونها از شیاطین استعانت گیرند و در کارهای ناشایست به آن‌ها تقرب جویند تا مشاکلت میان ایشان و دیوان مستحکم گردد. علما استعمال این نوع افسون را حرام ، بلکه کفر دانسته‌اند.
[۳۷]

ابوالقاسم کاشانی نیز در عرایس الجواهر به مهارت اویغوران و ترکان در آوردن بـاران و برف و تگرگ و باد و سرما با سنگ بـاران‌زا ــ معروف به «یات» ــ اشاره کرده، می‌گوید که این سنگ را در آب می‌نهادند و افسون و عزایم می‌خواندند تا در اثر آن باران یا برف آید.
[۳۸]
در سراسر جهان کهن و نو برای برخی از سنگها و گوهرها ارزش جادویی ـ درمانی و نیروی شرزدایی قائل بودند و برای حفاظت خود، از آن‌ها به صورتهای زیور، حرز ، تعویذ و طلسم استفاده می‌کردند.
[۳۹]

در ایران و جوامع اسلامی نیز برخی سنگها و گوهرها را دارای خواص جادویی و درمانی می‌پنداشتند و استفاده از آن‌ها را به مثابه طلسم در مواقع ضروری سودمند می‌انگاشتند؛ مثلاً از «حجر یرقان» حرز می‌ساختند و با خود همراه می‌کردند یا سوده آن را برای شفای بیماری یرقان به کار می‌بردند؛ یا انگشتری با نگینی از «حجر باغض الخل» می‌ساختند و آن را برای دور کردن چشم‌زخم و بی‌اثر کردن جادو در انگشت می‌کردند؛ همچنین سنگ عسلی رنگ «حجر القمر» را بر زن نازا و شخص مصروع می‌بستند تا بار گیرد و شفا یابد.
[۴۰]

[۴۱]

[۴۲]



۵.۱ - استفاده مسلمانان و اعراب جاهلی


مسلمانان جهان انواع سنگهای جادویی را برای دور کردن ارواح خبیث و شریر و باد ـ جنهای بیماری‌زا
[۴۳]

از فضای زیست و تن بیماران، غلبه کردن بر دشمنان، جای گرفتن در دل دیگران و عزیز و محبوب آنان شدن، شیوه‌های گوناگون، مانند همراه داشتن سنگها با خود، یا انداختن آن‌ها در آب و نوشیدن آب، مالیدن سنگها به خود و یا بوییدن آن‌ها به کار می‌بردند.
اعراب جاهلی، به ویژه زنان عرب ، برای انواع سنگها و استخوانهایی به نام «هنَّمَة»، «فَطْسَة»، «قَبْلَة» و «دِرْدَبیس» که در گورستانها گردآوری می‌کردند و انواع «خَرزات» (مهره‌ها) که آن‌ها را معمولاً از احجار کریمه مانند «یَنجَلِب»، «عُقْرَة»، «وَجیهَه» و «مِرکَن» و مانند آن‌ها می‌ساختند، خاصیت جادویی و اثرات اعجازانگیز قائل بودند و آن‌ها را همچون طلسمات با خود همراه می‌کردند، یا به خود می‌آویختند.
[۴۴]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
برای همه این سنگها و استخوانها روحی مقدس یا نیرویی جادویی و فراطبیعی تصور می‌شد که آن‌ها را قادر به انجام دادن کارهایی شگرف می‌کرد. ملانزیاییها این نیرو را با مفهوم واژه «مانا» توصیف می‌کردند و معتقد بودند که برخی افراد و اشیاء مانند سنگ و استخوان ، به واسطه ارتباط با ارواح و روان مردگان از مانا برخوردارند؛ از این‌رو، مثلاً پیروزی یک جنگجو را در اثر نیروی مانای نهفته در طلسمی سنگی که به گردنش آویخته، یا برگهای درختی که به کمربندش بسته، و یا به اوراد و افسونی که می‌خواند، می‌دانستند. این همان نیروی مقدسی است که از آن، ایرانیان باستان با نام «خُرّه» یا «فرّ» و مسلمانان و اهل تصوف «سکینه» و «فروغ الٰهی» نام برده‌اند و گویند که خداوند با تفویض این نیرو به برخی از بندگان خود و برخی اشیاء به واسطه تعلق و پیوندشان به امور قدسی، از این خاصیت جادویی برخوردار و تأثیرگذار می‌شوند.
[۴۵]



۵.۳ - کتب نوشته شده


دانشمندان عرب و ایرانی و گوهرشناسان، کتابهای بسیاری در چگونگی این جادو ـ سنگها و خاصیتهای افسونی و درمانی آن‌ها نوشته‌اند که الجماهر فی الجواهر، نوشته ابوریحان بیرونی (به عربی، از سده ۵ق/۱۱م)؛ جواهرنامه نظامی، نوشته محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری (به فارسی، تألیف: ۵۹۲ ق)؛ و تنسوخ‌نامه ایلخانی، نوشته نصیرالدین طوسی (به فارسی، تألیف: ۶۶۳ق) از جمله قدیم‌ترین آنها هستند.
[۴۶]

با تحقیقات در فرهنگهای مختلف جهان، این اصل پذیرفته شده که تفکر جادویی همراه با تفکر جان‌پنداری یک فرایند عام و همگانی در میان تمام جامعه‌های آغازین بوده و برخی معتقدند بشر از سپیده‌دم تاریخ با جادو آشنایی داشته است.
[۴۷]

ژان پیاژه نشان داده است که کودکان در جریان رشد خود، از مراحل تفکر جادویی و تفکر جان‌پندارانه می‌گذرند.
[۴۸]



۶.۱ - ارتباط متافیزیکی انسان


در آغاز ، جادو و جادوگری کوششی بود برای سیطره یافتن بر طبیعت و بهره‌گیری مطلوب از آن در راه گذران زندگی. در دوران جان‌پنداری و توتمیزم و گرایش انسان به روح و آن‌گاه نیاپرستی، تلاشهای انسان بیش‌تر به مهار کردن ارواح، ارواح نیاکان و نیروهای فراطبیعی و خدایان تمرکز داشت و در پی آن جادو به ارتباط متافیزیکی انسان و پیرامون آن تغییر ماهیت داد.
[۴۹]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
در آغاز ، جادو و جادوگری کوششی بود برای سیطره یافتن بر طبیعت و بهره‌گیری مطلوب از آن در راه گذران زندگی. در دوران جان‌پنداری و توتمیزم و گرایش انسان به روح و آن‌گاه نیاپرستی، تلاشهای انسان بیش‌تر به مهار کردن ارواح، ارواح نیاکان و نیروهای فراطبیعی و خدایان تمرکز داشت و در پی آن جادو به ارتباط متافیزیکی انسان و پیرامون آن تغییر ماهیت داد.
[۴۹]



۶.۲ - باورهای مردم


در روزگاران کهن و در سده‌های آغازین صورت‌بندی جامعه‌های نخستین، باور به نیروهای فراطبیعی و ارواح زیانکار و سود رسان بسیار رایج بود و مجموعه‌ای از این باورها بنیان تفکرات دینی مردم آن دوران را شکل می‌داد. در این جامعه‌ها با استعانت از اعمال جادویی و کاربرد سحر و افسون، به درمان بیماریهایی که منشأ آن‌ها را ارواح می‌دانستند، می‌پرداختند. مثلاً در هزاره‌های پیش از میلاد، مردم سرزمین بابل برای مقابله و مبارزه با ارواح خبیث و شریر و باطل کردن آثار زیانبار آن‌ها که موجب مرگ و بیماری می‌شدند و با ایجاد ناآرامیها و ناکامیها در میان مردم، نظم و روال عادی زندگی را برهم می‌زدند، به سحر و جادو توسل می‌جستند و از افسونها و طلسمات گوناگون در دفع آن‌ها بهره می‌بردند. همه این کارها به کمک جادوگـران و کاهنان قبایل انجام می‌یافت کـه نقش جادوـ پزشک را در جامعه ایفا می‌کردند.
[۵۰]

در متون طبی الواح بابلی نیز به این پنداشتها و مبارزه با این‌گونه ارواح و شیاطین و برخی شیوه‌های درمانی از راههای بهره‌گیری از اعمال جادویی اشاره شده است.
[۵۱]

در مصر باستان نیز بیماریها را نتیجه کار دیوان و نیروهای جادویی ناشناخته می‌پنداشتند. پزشکان این سرزمین بـا خوانـدن اوراد، افسونها و برپـایـی آیینهای دینـی ـ جادویی، این ارواح شیطانی را از بدن بیماران بیرون می‌راندند.
[۵۲]



۶.۳ - استفاده جوامع و اقوام


در جامعه‌های آریایی، سامی، هندی، استرالیایی، افریقایی و سایر سرزمینهای کهن نیز جادو بر همه سطوح جامعه سیطره داشت و جادو ـ پزشکانی بودند که از افسونها، اوراد و اعمال جادویی برای باطل کردن و بی‌اثر ساختن اثرات زیانبار جادو، رماندن دیوان و نیروهای زیانکار و درمان بیماریها استفاده می‌کردند. در الفهرست ابن ندیم آمده است که مصریان، بابلیان و برخی اقوام مانند هندیان، چینیان و ترکان، هریک از اقسام جادوها و شیوه‌های گوناگون سحر و افسون استفاده می‌کردند.
[۵۳]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا