خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
«معماری» و «فرهنگ» واژه هایی آشنا برای همه اند. این دو را بسیار شنیده ایم ؛ ولی معنای دقیقشان را شاید ندانیم و بویژه رابـ*ـطه بین این دو را. در این مقاله به معرفی «معماری»، این هنر ظریف و نیز به معرفی «فرهنگ» که بیانگر هویّت جامعه است می پردازیم و سرانجام به ارتباط این دو واژه اشاره خواهیم کرد و برای بیان این رابـ*ـطه، از جاده هایی در تاریخ کشورمان عبور می کنیم که ما را به کنار بناهای تاریخی و آثار معماری گذشتگان می رساند و در کنار این بناها لـ*ـختی درنگ و اندکی تأمّل می کنیم تا بتوانیم گره هایی چند از رازهایشان بگشاییم. در ضمن نگاهی هرچند گذرا، به خانه ها و شهرهای امروزی می اندازیم تا به درک خود از چیزی که در

آن به سر می بریم، عمق بخشیم.

معماری

«معماری» چیست؟ معماری، فعالیتی هنری ـ علمی است برای آفرینش فضا و تغییر و سامان دادن آن معماری، تبلوری است از فرهنگ یک جامعه در گُذر زمان و آینه ای است روشن از شرایط جامعه در ادوار مختلف.(1) معماری غیر از ساختن یک بنا یا بنّایی آن است ، بلکه چگونه ساختن آن است ؛ ربطی هم به مصالح ساختمانی ندارد ؛ اما به این ربط دارد که خانه یا شهر را چگونه بسازیم تا نیازهای انسانی و غیر مادی ما را برطرف سازد... .

از گذشته های دور، از آن زمان که تراشیدن و ساختنْ باب شد، معماری هم شکل گرفت و تا به امروز به عمر خود ادامه داده که پیچیده تر و نظام یافته تر نسبت به گذشته، پیش می رود و در گُذر زمان، انواعی از آن به وجود آمده است:

یک . معماری مردمی

: معماری طبیعی و محلّی مردم یک سامان است و بر اساس نیاز به ساختن به وجود آمده است؛

دو . معماری بومی

: شکل پیشرفته ای از نوع مردمی آن است و در ارتباط با آب و هوا، فرهنگ و مصالح ساختمانی آن منطقه خاص، شکل می گیرد. این نوع معماری، پیش از آنکه در خور تحسین باشد، شایسته دوست داشتن است. مانند یک عضو خانواده که هرچند زیبا نباشد، باز هم والدین و نزدیکانش او را دوست می دارند؛

سه . معماری روحانی یا مذهبی

: تصویرگر ارتباط انسان با ماورای طبیعت است و تلاش دارد بنا را رنگی معنوی دهد؛

چهار . معماری یادمانی

: هدف از این نوع معماری، گرامیداشت و یادآوری درگذشتگان است. ساده ترین شکلش، یک -ّ خاک است که برای نمایاندن قدرت پادشاه به شکل یک هِرم بر قبر او می ساختند و به تدریج، اشکالی دیگر به خود گرفت؛

پنج . معماری مفید فایده

: این نوع معماری بیشتر زاییده تمدّن جدید است و در خدمت سودرسانی و کارایی است و ساختمان را به شکلی می سازد که از آن، منفعت و استفاده های مادی بیشتر ببرد و نه چیز دیگر؛ از همین رو عرصه را بر دیگر انواع معماری تنگ ساخته است.

ناگفته نماند که این پنج نوع معماری، با یکدیگر همزیستی نیز دارند.(2)


فرهنگ و معماری

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرهنگ

اما «فرهنگ» چیست؟ در یک نگاه ابتدایی، گروهی از انسانها بافرهنگ و عده ای بی فرهنگ به نظر می رسند ؛ ولی از نظر علمی، تمامی جوامع، فرهنگ دارند ؛ چرا که برای خود اعتقاداتی دارند، آداب و رسوم و قوانینی دارند، چیزهایی را در زندگی مهم می دانند و در پی آن اند و به اصطلاح، آنها را برای خود ارزش می شمارند، از اموری چون ازدواج با مادر یا خواهر خود، پرهیز می کنند و به اصطلاح، آنها را «تابو (ممنوع / حرام) می دانند و... .

بنابراین، فرهنگِ یک جامعه، مجموعه ای از همین باورها، آداب، رسوم، قوانین، ارزشها و تابوها و... است.(3) مثلاً ازدواج در جامعه ما کاری مبارک و ارزشمند تلقی می شود و یا از «قوانین» خاصی تبعیت می کند (از قبیل انجام شدن در حضور چند شاهد معتبر و ثبت شدن آن در دفاتر رسمی ثبت ازدواج). «اعتقادِ» ما بر این است که افراد در محدوده سنّی خاصی باید ازدواج کنند ؛ در انجام دادن خواستگاری «آداب و رسومی» را رعایت کنند و... این موارد، عناصر فرهنگی جامعه ما در امر ازدواج است. هر عمل دیگری که انجام می دهیم، چون ایرانی هستیم، به شیوه ایرانی و با توجه به فرهنگ خودمان عمل می کنیم ؛ هر چند از آن بی خبر باشیم.

رابـ*ـطه فرهنگ و معماری

آنچه به عنوان فرهنگ بر شمردیم (قوانین، ارزشها و...)، تنها بخشی از فرهنگ هر جامعه است. فرهنگ، دارای بعدی دیگر نیز هست به نام بعد مادّی و منظور از آن، ساختمانها، بناها، کارخانه ها و... است. در واقع، این امور را نیز جزئی از فرهنگ یک جامعه می شمارند. چون ریشه در ارزشها، باورها و... دارند و از همین جا حلقه ارتباط فرهنگ و معماری نمایان می شود.

معماری با بناها کار دارد و بناها بخشی از فرهنگ اند. بنا، کتاب گرد و غبار گرفته ای است که باید به سراغش رفت و آن را مطالعه کرد. در این صورت است که ما را از فرهنگ سازندگانش آگاه می کند و از هویّت جامعه ای که در آن بنا شده، خبر می دهد.

از این پس بنا داریم به ارتباط معماری و فرهنگ بپردازیم و برای این کار، به سراغ معماری می رویم ؛ چون بازتاب دهنده فرهنگ است. به بیانی دیگر، از زبان معماری، سخن فرهنگی می شنویم. موضوع را در دو بخش «خانه سازی» و «شهرسازی» پی می گیریم و با مثالهایی از خانه سازی، بحث را دنبال می کنیم.

خانه سازی

چنانچه گذشت، در معماری مثلاً به میزان استحکام سیمان و آهن، کاری ندارند. معماری در واقع به نیازهای فرهنگی مردم توجه می کند. برای روشن شدن این گفته، توصیفی از خانه سازی در ایران قدیم به دست می دهیم.

در معماری ایرانی و در شکل گیری فضاهای مختلف و بخصوص فضاهای مسکونی، مسائل اعتقادی و خاص ایرانیان تأثیرگذار بوده است. یکی از این ویژگیها، احترام به زندگی خصوصی و حرمت قائل شدن برای آن است. دیگری عزت نفس ایرانیان است که این نیز به نحوی در خانه های ایرانی قابل مشاهده است. در این نوع خانه، فضای درونی به وسیله دیوار از فضای بیرونی جدا می شود و تنها بخشی از ساختمان که بیرون آمده و با خارج در ارتباط است، قسمت ورودی است که «هَشتی» نام دارد.


فرهنگ و معماری

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
هَشتی به معنای «بیرون جَسته» و «بیرون آمده» است. هشتیها معمولاً دارای سردری است که در دو سوی آن، دو سکّوی سنگی قرار دارد. این سکّوها برای آن ساخته می شدند که مهمان در فاصله ای که در می زند و صاحب خانه آن را باز می کند، بر سکوها بنشیند و ایستاده منتظر نمانَد.

تراشیدن و نصب سکّوهای نسبتا بزرگ، کار آسانی نبود ؛ اما روح مهمان نوازی و احترام گذاری ایرانیها، آنان را به ساختن این سکوها ترغیب می کرد. این، مثالی از تأثیر فرهنگ بر خانه سازی است.

آیفونهای آن زمان نیز دو وسیله فلزی بود که هر کدام به روی لنگه ای از در ورودی نصب می شد ؛ یکی حلقه ای شکل و دیگری همانند چکشی کوچک. مراجعه کننده اگر زن بود، وسیله حلقه ای را به در می کوبید و اگر مرد بود، وسیله چکشی را. از این طریق، اهل خانه متوجه می شدند که چه کسی پشت در است و برای گشودن آن، چه کسی باید برود. آنان برای رعایت کردن حریم روابط زن و مرد، از این شیوه استفاده می بردند. با این کار، علاوه بر اینکه حریم در روابط اجتماعی حفظ می شد، از رفت و آمد بیهوده به در ورودی خانه نیز جلوگیری می شد ؛ چرا که معمولاً مراجعه کننده مرد، قصد دیدار مرد خانه را داشت و مراجعه کننده زن، با بانوی خانه کار داشت، بویژه که خانه های آن زمان، دارای حیاطهای بزرگی بود و گاه به چند هزار متر مربع می رسید و رفت و آمد را خسته کننده می ساخت.

پس از در ورودی، معمولاً دالانی وجود داشت که در عینِ جزو خانه بودن، از محیط اصلی آن جدا بود. یکی از کارکردهای دالان، این بود که فردِ داخل شونده در مسیر دالان، خود را مهیّای ورود به محیط اصلی می ساخت. اهل خانه نیز در همین فاصله، خود را مهیای پذیرایی و مواجهه با او می نمودند. کارکردی این چنین را راهروها یا هالهای کوچکی که در جلو ساختمانهای در به هال امروزی تعبیه می کنند، برعهده دارند. آن دالانها و یا این راهروها به آرامش اهل خانه و حفظ حریم خصوصی شان کمک می کند.

اما محیط اصلی خانه ایرانی از دو بخش «اندرونی» و «بیرونی» تشکیل می شد که اندرونی برای اعضای خانواده بود و بیرونی را برای مهمانان در نظر می گرفتند. توصیفی که از خانه ایرانی مطرح شد، مربوط به یکی از اصول معماری ایرانی است که «درون گرایی» نام دارد.(4)

با این توضیحات، روشن تر شد که ساختمان سازی چگونه از فرهنگ یک مرز و بوم تأثیر می پذیرد، بنابراین، این، تصوری نادرست است که خانه را تنها یک سرپناه بدانیم. یک واحد مسکونی مناسب باید به ساکنین خود، القای آرامش کند، آنها را از طبیعت جدا نکند (بلکه احساس پیوستگی با طبیعت را در آنها ایجاد کند)، از انسان در برابر آلودگی صوتی محافظت کند، احساس استقلال انسان را از او نگیرد و... .


فرهنگ و معماری

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
به دلیل ویژگیهایی از این دست (که برشمردیم)، پژوهشهای فراوانی درباره رابـ*ـطه محیط فیزیکی و نوع رفتار انسان صورت گرفته است. برای مثال، شیوه ساختن یک واحد مسکونی یا اداری بر نحوه مدیریت در آن محیط، اثر می گذارد. کمتر کسی است که به یک بانک یا اداره مراجعه نکرده باشد. آیا تا به حال، این مسئله توجه شما را به خود جلب نموده که کارمندان بانکها همیشه مشغول کارند ؛ اما در اداره ها بعضا به راحتی با صرف چای و... وقت می گذرانند و مثل کارمندان بانک، تمام وقت، مشغول به کار نیستند؟ از جمله عوامل این مسئله آن است که در معمول ادارات، رئیس و کارمندان، هر کدام در اتاقی جداگانه مشغول به کارند ؛ اما در بانکها، محیط کارِ هر کس تنها با یک میز از دیگران جدا می شود و رئیس در جایی از انتهای بانک قرار دارد که همگان را می تواند ببیند. این شکل ساختمانی بانک و محل قرار گرفتن رئیس، کارمندان را به کار دائم وامی دارد ؛ هرچند رئیس به کارمندانْ توجهی نداشته باشد و یا کارمندان کاری برای انجام دادن نداشته باشند!

محیط فیزیکی گاه اقتدار مدیر یا سلسله مراتب قدرت در یک اداره یا سازمان را بازگو می کند. در ادارات با ساختمانهای چند طبقه، اتاق رئیس معمولاً در بالاترین طبقه و آرام ترین مکان قرار می گیرد. بالاترین طبقه نشانه قدرت و برتری رئیس بر دیگران است. یعنی مکانی خاص در ساختمان، توانایی بیان یکی از ویژگیهای رئیس را پیدا می کند و این، نکته ای است که گاه تعمّدا در معماری ساختمان لحاظ می شود تا القاگر جایگاه رئیس به کارمندان و ارباب رجوع باشد.(5)

مسئله دیگری که در طراحی یک بنا یا خانه توجّه معماران را به خود جلب می کند آن است که فضایی را ایجاد کند که برای ساکنان، آرام بخش باشد. برای آرام بخش بودن یک ساختمان، توجه به چند نکته مهم است. یکی از آنها ایجاد توازن و تناسب در اجزای ساختمان و قرینه سازی در آن است. این توازن، زیبایی می آفریند و زیبایی، آرامش می دهد.

به محل قرار گرفتن اجزای صورت انسان توجه کنیم. اگر در ذهن خود قرینه های این اجزا را به هم بزنیم، قبلاً جای یک چشم را در محل دیگری از صورت قرار دهیم، سیمایی زشت و غیر قابل تحمّل پدید آورده ایم. معماری اسلامی سرشار از قرینه سازیهای شگرف است. یک نمونه آن، ساختن دو مناره در دو سوی گنبد مساجد است.

از جمله مسائلی که آرامش را از یک خانه سلب می کند، وجود فضاهای بی کاربُرد است. برای مثال، راهرو طولانی و غیر لازم یا راهرو با عرض خیلی بزرگ، ساکنان خانه را همیشه به کلنجار رفتن با خود می کشاند که این بخش برای چیست؟ و چگونه باید از آن استفاده کرد؟ خانم خانه داری که در طی سالهای سکونت خود در این منزل، نظافت آن بخش اضافی از خانه را انجام می دهد، از اینکه باید به کاری بپردازد که با طراحی بهتر خانه امکان داشت، انجام ندهد، همیشه در حین تمیز کردن، احساس ناراحتی می کند.


فرهنگ و معماری

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
نکته دیگر مربوط به نوع ساخت بنا و تأثیر آن بر روابط عاطفی بین اعضاست. خانه هایی که هال بزرگی برای نشیمن دارند، به گونه ای که در آن، فضای کافی برای استفاده مشترک ساکنان وجود دارد، در آنها پیوند عاطفی قوی تری به وجود می آید ؛ زیرا این گونه فضاها زمینه بیشتر کنار هم بودن و رابـ*ـطه داشتن با یکدیگر را فراهم می کند. به همین دلیل، در سازمانها و کارخانه هایی که رفاقت و دوستی کارکنان به کارایی و تولید بیشتر می انجامد، از فضاهای باز و بزرگ استفاده می کنند تا تعداد زیادی از کارکنان در هنگام کار، در ارتباط نزدیک با یکدیگر نیز باشند ؛(6) اما آن دسته از خانه هایی که صرفا اتاقهایی کاملاً مستقل دارند، اعضا را به سمت زندگی فردگرایانه می کشانند. این نوع محیط، افراد را از هم جدا ساخته، از درک متقابل آنها نسبت به یکدیگر می کاهد. این مسئله، بویژه در خانه هایی که در آنها بیش از یک تلویزیون وجود دارد، مشهودتر است. امروزه، هر اندازه وسایل صوتی و تصویری در یک خانه افزایش یابد، به دلیل تنوّع سلیقه افراد و تمایل به استفاده از کانالها و نوارهای مختلف، به جدایی افراد خانواده از یکدیگر و در نتیجه، به افزایش فاصله عاطفی بین آنها می انجامد. تأثیر ازدیاد این وسایل در جدایی افکندن میان پدر و مادر با فرزندان، به نحو چشمگیرتری قابل مشاهده است. البته در شیوه ساختمان سازی باید تعادل رعایت شود ؛ یعنی نه اتاقهای ساختمان به گونه ای باشد که چون خانه هایی مستقل، افراد را از هم جدا سازد و نه اینکه به راحتی بر هم اشراف داشته باشند و در نتیجه هیچ گونه حریم خصوصی ای برای ساکنان، باقی نگذارند ؛ چرا که هر عضو خانواده در عین نیاز به درک متقابل و پیوند عاطفی با دیگر اعضا، نیازمند یک حریم خصوصی نیز هست.

خانه های زمانه م

درباره خانه های این زمانه، بیان این نکته می تواند مفید واقع شود که امروزه خانواده های بسیاری به دلیل کمی درآمد، در خانه های کوچک زندگی می کنند. از سوی دیگر، چون اصرار دارند خود را با برخی جنبه های جدید زندگی تطبیق دهند، مجبور به پرکردن منزل خود از انواع کمد، میز و صندلی، مبل، تـ*ـخت خواب، وسایل حجیم برقی و... هستند که علاوه بر تحمیل هزینه های سنگین، محل زندگی شان را به قفسی کوچک تبدیل و آسایش را از آنان سلب می کند.

این در حالی است که برخی شیوه های سنّتی زندگی، تناسب بیشتری با خانه های کوچک امروزی دارند. مثلاً استفاده از رختخوابی که هنگام بیدار شدن قابل جمع شدن و کناری گذاشتن باشد، یا بر سفره ای غذا خوردن که پس از صرف غذا بتوان آن را جمع نمود، فضاهای چندمنظوره ای را در خانه ایجاد می کند که در اوقات مختلف شبانه روز، استفاده های متفاوتی دارند.


فرهنگ و معماری

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شهرسازی

نمونه های ذکر شده، بیشتر مربوط به یک خانه با ساختمان بزرگ بود. با توضیحی مختصر درباره رابـ*ـطه فرهنگ و شهر، بحث را به پایان می بریم. شهرسازی نیز همچون خانه سازی، از فرهنگ مردم تأثیر می پذیرد ؛ چنان که پس از ساخته شدن نیز بر فرهنگ ساکنان خود اثر می گذارد.

از زاویه های متفاوتی به شهر نگریسته شده است. برای مثال، برخی شهر و نحوه قرارگرفتن ساختمانها یا بالارفتن برجها را نه صرفا شهرسازی، بلکه نشانه ای از قدرت و ثروت برخی در شهر و ضعف و فقر گروهی دیگر می دانند.(7)

اگر شهرها را در یک نمای کلی آن نظاره گر باشیم، به وضوح می توان آنچه را برای مردم شهر مهم تر است یا بر آنان تأثیر بیشتری دارد، مشاهده کرد. بناهای بلند و برجسته، نمادی از این امور مهم و تأثیرگذار در شهرند.

در معماری اسلامی، مساجد و دیگر مکانهای مقدّس که نشانه ارتباط انسان با خدا شمرده می شوند، از اهمیت فراوانی برخوردارند و لذا برتری بارزی بر دیگر ساختمانهای شهر دارند. گنبدهای مسجد جامع اصفهان، یا گنبدهای قرن دوازدهمی دمشق، بسیار راحت بر فراز انبوه بامهای اطراف، شناور به نظر می رسند. بالاخانه های مشربه ای که از نماهای خارجی خانه های قاهره بیرون می زنند، در سطحی قرار دارند که به اندازه کافی بالاتر از غوغای خیابان است و...

در غالب این موارد، وسیله ای که برای برجسته کردن بنا به کار گرفته شده، یکسان است و به میزان زیادی اطراف آن مسطّح شده و هیچ بنای دیگری جز بنای مورد نظر، توجه افراد را به خود جلب نمی کند.(8)

مردم با دیدن نمای کلی هر شهر، نسبت به آن داوری می کنند. به همین دلیل است که برخی نوجوانان لبنانی پس از بازدید از تهران گفته بودند: احساس نکردیم در پایتخت یک کشور اسلامی به سر برده ایم.(9)

به عنوان آخرین نکته، به نمونه ای دیگر از معماری ایرانی اشاره می کنیم. در گذشته ایرانیها به ساختن مسجد، مدرسه، حمام، راه و پل، اهمیت می دادند. در واقع، برای پاسخ گفتن به این سؤال ذهنی شان که چه بسازیم که کاری مفید و ارزشمند کرده باشیم، عمدتا یکی از این پنج گزینه را انتخاب می کردند ؛ یعنی در نظر آنان، این موارد در مقایسه با امور دیگر، اهمیت بیشتری داشته اند. این بدان معناست که در حقیقت، اجداد ما به «عبادت» و «علم» و «نظافت» و «سهولت رفت و آمد و حمل و نقل» بها می داده اند و این امور، جزو «ارزش»های آنان بوده است ؛ یعنی جزئی از «فرهنگ ایرانی»!



منبع: راسخون


فرهنگ و معماری

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا