خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,232
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
رکود هنر نگارگری در زمان آخرین پادشاه صفوی
شاه عباس اول و رضا عباسی، هر دو به گونه ای میراث مشترکی به جا گذاشتند. نظام حکومتی و سرحدات مرزی زمان شاه عباس که با وجود ضعف برخی از جانشینانش، همچنان دست نخورده ماند. به همین روال در آغاز پیروان رضا عباسی، از شیوهٔ وی پیروی کردند. در حقیقت ویژگی های سبک صفوی در سدهٔ یازدهم هجری توسط معیارهایی که او بنیان نهاد، شکل گرفت.
سبک غالب دیگر در این دوره متأثر از شیوه های اروپایی بود. شاه عباس اول در زمان حیات، پسر ارشدش را به قتل رساند. در نتیجه نوه اش شاه صفی (۱۰۵۲-۱۰۳۸) به جای وی به تـ*ـخت سلطنت نشست. او که در خلوت حرمسرا رشد یافته بود، نه تنها به نوشیدنی و افیون معتاد شده بلکه به امور مملکت داری نیز ناآشنا بود. خوشبختانه، وزیر با تدبیر وی مسائل مملکتی را مرتفع می ساخت و در نتیجه پس از مرگش اوضاع سـ*ـیاسی ثابت ماند. شاه صفی، مانند شاه اسماعیل دوم، خشن و نسبت به اطرافیانش بدگمان بود، به همین سبب بسیاری از وزرا و شاهزادگان صفوی را از لبهٔ تیغ گذراند. تنها نوجوانان از خشم شاه صفی در امان بودند، در نتیجه زمانی که شاه صفی در سال ۱۰۵۲ ه. به علت افراط در نوشیدنی خواری از دنیا رفت، عباس دوم - پسر ده ساله اش - به جای وی بر تـ*ـخت سلطنت نشست.
به طور کلی دورهٔ فرمانروایی شاه عباس دوم (۱۰۷۷- ۱۰۵۲) دورهٔ رفاه، امنیت و آرامش بود. شاه عباس از ماجراجویی های نظامی اجتناب می کرد و در تنها جنگی که شرکت جُست جنگ علیه مغولان در قندهار، در سال ۱۰۵۸ بود که در آن پیروز شد. او به نسبت شاه صفی نقش فعال تری در ادارهٔ امور سـ*ـیاسی کشور داشت و ضعف هایش بیشتر فردی بود تا اجتماعی. او نیز به الکل و افیون اعتیاد داشت و فردی زن باره بود و توجهی به نصایح طبقات مذهبی جامعه صفوی نداشت تا او و درباریانش را از صدمات هـ*ـوس بازی هایش مصون نگه دارند. تمایلات افراطی وی موجب مرگش در سال ۱۰۷۷ ه. ق. در سن ۳۳ سالگی شد.
با شروع سلطنت شاه سلیمان (۱۰۷۷-۱105) فروپاشی سلسله صفوی آغاز شد. عدم تمایل سلیمان به دخالت در امور مملکتی موجب تزلزل اقتصادی، فساد و بی عدالتی شد. خوشبختانه او خود را درگیر مسائل نظامی و کشورگشایی نکرده و در حفظ وضع موجود تلاش می کرد، در نتیجه ایران، در دورهٔ زمامداری وی، از سوی دشمنان سنتی اش در امان بود. با این حال کشور از درون رو به زوال گذاشت. کشوری که پادشاهش ماه ها در پناه امن حرمسراها به سر می برد و امور کشور به دست خواجه ها و ندیمه های بی صلاحیت سپرده می شد، فروپاشی اجتماعی، سـ*ـیاسی و اداری اش امری اجتناب ناپذیر بود.
بین سال های ۱۰۴۰-۱135 ه .ق. دو جریان اصلی سرمشق هنرمندان ایرانی قرار گرفت: نگاره های رضا عباسی و آثار اروپایی، نه تنها نگاره های صاحب امضا بلکه مکتوبات شرح احوال نویسان مبین این حقیقت است که او استاد توانایی بود که آثار متأخرش سرمشق بسیاری از نگارگران دربار صفوی بود. یکی از این نگارگران، میرافضل تونی است که برخی او را افضل الحسینی می نامند. او تک چهره های بسیاری دارد که تحت تاثیر رضا عباسی به تصویر درآمده اند. در حقیقت، بسیاری از نگاره های بدون امضای افضل، به اشتباه نگاره های متعلق به رضا عباسی قلمداد شده اند.


رکود هنر نگارگری در زمان آخرین پادشاه صفوی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,232
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگارهٔ پوز زدن سگ به قدح، نوع مشخصی از این دست آثار است. رضا عباسی نگاره ای با همین مضمون دارد، با این تفاوت که مرد اروپایی را نشان می دهد که در حال نظاره کردن پوز زدن سگی به قدح نوشیدنی است. به هر دلیل، خواه تحت تأثیر نقاشی اروپایی، یا نهادن گامی فراتر از رضا عباسی، یا زیر سؤال بردن معیارهای متعارف، تک چهره نگاری و صحنه های «خلوت» در سدهٔ یازدهم ه. ق. فزونی یافت. در شرایطی که افضل الحسینی، به سفارشی یکی از درباریان برای اهدا به شاه عباس دوم، روی شاهنامه متعلق به سال های ۱۰۶۲ - ۱۰۵۲ کار می کرد، بسیاری از هم قطارانش در سال ۱۰۵۸ به طور همزمان مشغول فراهم آوردن شاهنامه ای برای استان قدس رضوی، در مشهد بودند.
یکی از این هنرمندان محمد یوسف (میریوسف) بود که به تک چهره نگاری از جوانان با لباس های فاخر و کلاه های فرنگی شهرت داشت. تک چهره های وی طرح های افشان و موج داری به همراه نگاه های مخمور دارند. ملزوماتی نظیر کلاه فرنگی، طراحی و نگاه رو به بیرون که از ویژگی های آثار رضا عباسی مرتبط با سال های ۱۰۳۰ و ۱۰۴۰ ه. ق. بود و تا اواسط قرن یازدهم هجری توسط پیروانش دنبال می شد.
محمد قاسم که به احتمال زیاد جوان تر از محمد یوسف بود، بر شاهنامه سال ۱۰۵۸ کار می کرد و اگر چه متأثر از رضا عباسی بود، ولی آثار مشخصی از خود به جا گذاشت که مختص وی بود. طراحی وی از «مردی با دیوان» یادآور طرح های بسیاری از مضمون شیخ یا شاعری در محیط طبیعی است. ولی نگاه معنی دار شیخ و چرخش پیچان خط در بیان طبیعت و لایه های خاکستری رنگ در آثار قطب اعظم محمد قاسم (رضا عباسی) سابقهٔ کمتری دارد. اگرچه قلم گیری وی بی شباهت به آثار رضا عباسی نیست، ولی فاقد پویایی و ظرافت آثار وی است.
طرح زیبای لعابی «گل گشت» نمونه دیگری از سبک ویژهٔ محمد قاسم است. در اینجا مانند شاهنامه سال ۱۰۵۸ به جای انبوه درختان از ساقه های نازک و ظریف گیاهان بهره گرفته شده است.
گونه های برآمده و چهرهٔ نیمه خندان شاهزاده برای سنش جوان و در صورت میانسال بودن، اندامی جوان دارد. اگر چه نقوش روی لباس و بافت کلی اثر به ظرافت و دقت نگاره های محمد یوسف نیستند، ولی به احتمال زیاد این طرح های ظریف لعابی خواهان بسیار داشته است، زیرا ممهور به مهر صاحب نگاره است. همچنین مشخص می کند که ابداع طرح های لعابی محمدی که سپس توسط رضا عباسی ادامه یافت . تا اواسط قرن یازدهم هجری طرفداران زیادی داشته است.
آثار محمدعلی، پسر ملک حسین اصفهانی، که نگارهٔ آغازین شاهنامه سال ۱۰۵۸ را نقاشی کرد، شباهت بیشتری به آثار محمدقاسم و استادش - رضا عباسی - دارد تا آثار پدرش، او نیز مانند رضا عباسی و محمد قاسم طالب موضوع هایی نظیر زنان و جوانان باوقار یا روحانی در فضای طبیعی بود. ولی او سبک ویژهٔ خود را داشت. طرّه های موی جوانان آثار محمدعلی در کنار پرهٔ گوش موج دار است و به نسبت نزدیکی به گونه نرم تر می شوند. پره های بینی آثار محمدعلی به نسبت آثار طراحی محمدقاسم بزرگتر ترسیم شده اند. محل استقرار انـ*ـدام با خط افق و شکل های طبیعی سبزه و گیاه مشخص نشده و عموماً انـ*ـدام ها در فضای تعریف نشده ای به همراه ابرهای چینی و بوته و گیاه ترسیم شده اند. معمولاً انـ*ـدام ها در آثار محمدعلی صورت جدی به خود گرفته و مانند آثار محمدقاسم شاد نیستند، ولی آثار هر دو هنرمند ادامه طبیعی روندی است که توسط رضا عباسی آغاز شد.
ذکر نام دو هنرمند دیگر در پیوند با مکتب رضا عباسی، ضروری است. نخست پسر رضا عباسی، محمد شفیع عباسی که بسیاری از آثار پدر را به هنگام وفاتش به اتمام رساند و سپس، در زمان سلطنت شاه عباس دوم، دست به آفرینش های متنوعی زد. طراحی بزرگ «یوسف و زلیخا»، چنانچه اصل باشد،
ممکن است همان طرح اولیه نقاشی دیواری باشد که در سال ۱۰۵۷ به درخواست شاه عباس دوم، برای کاخ چهلستون پرداخته شد. هر چند نقاشی موجود در کاخ چهلستون شامل تعداد محدودی انـ*ـدام است ولی این دسته از آثار اغلب پیش طرح هایی هستند که ترکیب نهایی از آن استخراج شده است. شیوهٔ اجرایی این آثار در انطباق با سبک رایج سال های ۱۰۵۰ است که در آن اندک سایه روشنی به کار رفته ولی هنوز اروپایی نشده است. در خلال سال های ۱۰۵۰ و ۱۰۶۰ محمد شفیع عباسی بیشتر به نقاشی گل و مرغ پرداخت. اگر چه رضا عباسی به نقش پرندگان روی صخره ها پرداخته بود و تعدادی
بوته های گل در مرقّع های متعلق به قرن دهم ه. وجود دارد، ولی نقش پرندگان، زنبورها و پروانه ها در کنار ساقه ها با آناتومی صحیح، شیوه نوینی است که در نقاشی ایران پدیدار شد. یک طراحی گل و مرغ (که به اشتباه نام محمد زمان به همراه تاریخ 1152 روی ان رقم خورده است)و نیز یک مرقّع طراحی که روی برخی از آنها امضای محمد شفیع دیده می شود، قویاً معرف نفوذ شیوهٔ اروپایی است.


رکود هنر نگارگری در زمان آخرین پادشاه صفوی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,232
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
تا اواسط قرن دوازدهم ه . (هفدهم میلادی) دادوستد با اروپا کاملا استوار شده و اروپاییان از هر طبقه و قشری، خود الگوها و طرح هایی از نباتات که مورد توجه اروپاییان بود، برای بافنده های ایرانی به همراه می آوردند. در نتیجه، اگرچه ممکن است طرح آب مرکبی قهوه ای شفیع با یک پرنده روی شاخه خشکی آغاز شده باشد، ولی تداوم شاخه و سایر ساقه ها و برگ ها برگرفته از الگوهای اروپایی است که مراحل مختلف رشد آن را از مرحله غنچه تا گل نشان می دهد.
در حالی که نگاره های گل و مرغ شفیع عباسی با تکیه بر عوامل دو بعدی متأثر از شیوه نقاشی ایرانی است، ولی طراحی های وی از همین مضمون از منشأ دیگری الهام پذیرفته است. در طرح آبرنگ متعلق به ۱۰۵۴ ه. ق. گل های بنفشه، از خطوط آزادی بهره گرفته شده است، ولی الهام گرفته از یک منبع اروپایی است. در مقابل، طرح دیگری از شفیع عباسی در همان مرقّع، متعلق به ۱۰۶۳ ه. ق. و متأثر از نمونه های اروپایی، احتمالاً یک اثر تیز آبی (etching)، با توجه به نوع گل و پارچ آب اروپایی آن است. همچنین شیوه استفاده از نیم سایه ها، هاشورها و سایه روشن کاری برای نمایش حجم های سه بعدی، مُعرّف آن است که شفیع عباسی صرف نظر از موضوع، در پی یافتن راه کارهای نقاشی اروپایی است.
معین مصوّر که از کارآمدترین، سنتی ترین و مسن ترین شاگردان رضا عباسی به شمار می آید آثار متعددی از طراحی و نقاشی از خود به جا گذاشت که نمایانگر دامنهٔ موضوع های مورد توجه نگارگران سده یازدهم ه. ق. است. او که از سال های ۱۰۴۰ به فعالیت مشغول بود، بین سال های ۱۰۴۰ تا ۱۰۷۸ کار مصورسازی شش شاهنامه، به همراه چند تاریخ و شرح احوال شاه اسماعیل اول را، به عهده داشت. یکی از نگاره های این شاهنامه که تاریخ آن رمضان ۱۰۵۹ است، نمونه مشخصی از آثار معین مصور است.
در یک ترکیب بندی ایستا، دو رقیب، رستم و پسر مقتولش سهراب، با نمایی از رو به رو در کانون تصویر به نمایش درآمده اند، درحالی که خدمه و اسب ها در زمینه، نقاشی شده اند. با وجود زخم کاری سهراب، چهره اش عاری از درد است. تنها ابرهای ملتهب، بی تابی اسب سیاه و انگشتان به دندان گزیدهٔ خدمه از عمق فاجعه خبر می دهند. اگرچه حالت انـ*ـدام های نگاره های معین مصور، به استثنای حالت چشم و دهان، یادآور حالت انـ*ـدام های نگاره های رضا عباسی است، درعوض شیوهٔ اجرای آسمان طوفانی اش معرف آثار معین مصور است. افزون بر مصورسازی مرقعات، معین مصور تعداد بی شماری تک نگاره از خود به جا گذاشته است. آثار طراحی معین مصور آزادند و خط در آنها کیفیتی رها دارد و بیننده بیشتر تصور می کند که با اثری از قلم مو و آبرنگ روبه روست تا طرحی از قلم آهنی و مرکب. موضوع آثار وی شامل تک چهره پردازی و نیز موضوع های واقعی است.
که در جوار آن شرح واقعه نیز گزارش شده است. در آثار معین مصور نظیر «حملة اژدها»، رنگ های درخشان و موضوع های خیال انگیز در کنار تک چهره پردازی های متعارف یافت می شود. «حملهٔ اژدها» که متعلق به ۱۰۷۸ ه. ق. است تاثیر اندکی از شیوهٔ رایج اروپایی و هندی در این زمان دارد. به استثنایِ سایه روشن اندکی که دور چهره و حدقه چشم به کار رفته است، سایر اجزا نظیر لباس و اژدها کاملاً دو بعدی اند. موضوع حمله اژدها به قهرمانان ریشه در ادبیات حماسی ایران دارد و معین مصور نیازی به عاریت گرفتن ترکیب های غربی نداشته است. در حقیقت، از میان شاگردان رضا عباسی، معین مصور بیش از همه به معیارهای نگاره های ایرانی پایبند بود و همین امر موجب تکامل راه و تنوع موضوع هایی گشت که به تصویر می کشید. با وجود فعالیتی که دو سوم قرن یازدهم ه. ق. و بخشی از قرن دوازدهم را دربر می گرفت، معین مصور مانند رضا عباسی، مکتب و شاگردانی از خود به جا نگذاشت. در حقیقت تا سال ۱۰۹۱ دیگر شیوه ای از مکتب نقاشی ایران به جا نماند. برخی هنرمندان که مشهورترین آنها محمد زمان بود، پا را فراتر از تقلید ظاهری نقاشی


رکود هنر نگارگری در زمان آخرین پادشاه صفوی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,232
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
اروپایی گذاشتند. در نگارهٔ «شاهزادهٔ سوار به همراه نديمه و خدمه» ، منسوب به محمد زمان که بین سال های 1081 یا 1091 فعال بوده است، در برخی قسمت ها به ویژه شلوار آبی خدمهٔ صُراحی به دست، سایه روشن کاری به حدی است که حتی ساختار انـ*ـدام زیر لباس نمایان است. گونه های گلگون و سایه های حدقهٔ چشم نیز تلاشی در جهت سه بعد نمایی است. ولی لباس زربفت شاهزاده به همراه زین و نقوش سفید و قرمز آن که تأکید بر تـ*ـخت بودن دارد، در تعارض با شیوهٔ سه بعد نمایی اروپایی است. مجموعهٔ آثار محمد زمان شامل مصورسازی برای دیوان های سلطنتی، گرته برداری از آثار اروپایی و نیز گل و بوته سازی است.
ناگفته نماند که تمام نگارگران اواخر سدهٔ یازدهم ه . در اصفهان تنها برای حامیان متنفذ یا اشراف کار نمی کردند. مسافرانی نظیر انگلبرت کمپفر هلندی به هنرمندان ایرانی آثاری از حیوانات محلی، انـ*ـدام ها یا موضوع های روزمره به صورت تک چهره یا گروهی سفارش می دادند. دکتر کمپفر که بین سال های ۱۰۹۶ تا ۱۰۹۷ در اصفهان اقامت داشت، چهل و پنج صفحه از دفتر طراحی که با خود از اروپا آورده بود. از آثار طراحی هنرمندی انباشته بود. نام این هنرمند، جانی پسر بهرام است که به «فرنگی ساز» شهرت داشته است. او، اطراف طرح هایش را اغلب سایه می اندازد و تلاش در حجم پردازی دارد. برای مثال در زمینهٔ آثارش، مانند مناظر اروپایی از درختان با طراوت و آسمان بهره می گیرد، ولی در مجموع نگاره اصلاً شبیه پرده های اروپایی نیست.
احتمالا انگیزه جانی از نقاشی کردن به شیوهٔ اروپایی به لحاظ درخواست بسیاری از مسافرین خارجی است که مایل بودند مانند عکس یا کارت پستال های امروزی، سندی تصویری داشته باشند از آنچه در ایران شاهدش بودند. جانی و سایر هم مسلکان او با استفاده از شیوه های اروپایی در تصویرسازی، به درخواست مشتریان خود پاسخ مثبت می دادند و تصاویری مطابق به سلیقه شان به آنان ارایه می کردند. برای هنرمندانی نظیر محمد زمان و دیگر هم قطارش شیخ عباسی، نقاشی و آثار چاپی اروپایی آغازی برای ایجاد یک سبک جدید در نقاشی ایران بود. تا سال ۱۰۸۱ این هنرمندان احساس می کردند که مکتب رضا عباسی جایی برای ابتکار عمل و نوآوری باقی نگذاشته است و مانند گذشته برای الهام به سرچشمه های دیگری توجه کردند. تفاوت این بار در این بود که سرچشمهٔ الهام نه چین بلکه اروپا بود.
در سال ۱۱۰۶ شاه سلطان حسین جانشین پدر - شاه سلیمان - شد. سلطان حسین که مانند پدر زمامداری ضعیف النفس بود زمام امور را به دست علما سپرد و یک دوره سخت گیری های شدید مذهبی غالب آمد و مسیحیان، یهودیان و مسلمانان سنی مذهب تحت فشار و تضییق قرار گرفتند. تا سال ۱۱۳۳ اغتشاشات بسیاری در نواحی مرزی ایران رخ داده بود. این ناآرامی ها موجبات تعرض بیگانگان را فراهم آورد و در سال ۱۱۳۵ در نبردی نزدیک اصفهان، محمود افغان ایرانی ها را شکست داد و پایتخت را زیر سلطهٔ خود درآورد. سلطان حسین، چون همیشه، هیچ اقدامی نکرد و پس از هفت ماه محاصره تسلیم و سلسهٔ صفویه منقرض شد.
فعالیت های هنری که در دورهٔ سلطنت شاه عباس دوم و شاه سلیمان آغاز شده بود، در دورهٔ ملال آور سلطنت شاه سلطان حسین ادامه یافت، ولی آنچنان حقیرانه بود که وجهی بر ابعاد نقاشی صفوی نیفزود. با این وجود، برخی از نگاره ها مبیّن جوّ حاکم بر این دوره است. نگاره «توزیع هدایای جشن نوروز توسط شاه سلطان حسین» که توسط محمدعلی پسر محمد زمان، در سال ۱۱۳۴ تصویر شده است بهتر از هر کلامی جوّ حاکم بر این دوره را آشکار می سازد. شاه با چهره ای عبوس و در فضایی تیره در میان جمع چاپلوسی از درباریان ترسیم شده است. ولی سایر اجزای نگاره از منبع نامعلومی روشن شده است. برخلاف محمد زمان که با توجه به شیوهٔ نورپردازی اروپایی نقطه خاصی از پرده را نورانی می کرد، محمدعلی تمام سطح نگاره را نورپردازی کرده است. در عین حال شرایط جوی آسمان، چین و چروک لباس و قرار دادن انـ*ـدام در سطوح متوالی تمایل به طبیعت گرایی و القای فضای سه بعدی روی سطح دو بعدی را آشکار می سازد. اینکه هنرمند دو منبع نوری از سمت چپ و راست، بدون بازتاب روی شخص شاه، در نگاره آورده ممکن است حرکتی نمادین باشد ولی درعین حال نمایانگر شیوهٔ خاص نقاشی ایرانی است که به همه چیز و در همه حال نوری برابر می تاباند.
نگارهٔ «توزیع هدایای جشن نوروز، سنگ گور مناسبی است هم بر سلسلهٔ صفوی و هم بر شیوهٔ نگارگری این دوره، آنچه در قرن دهم ه. به مثابهٔ برآیند سبک درباری آغاز شد، در قرن یازدهم معیارهای مکتب نقاشی دورهٔ تیموری را پشت سر نهاد. البته تصویرسازی برای دیوان ها ادامه داشت و هنرمندان به پیروی از بهزاد نقاشی می کردند. ولی هنرمندان صاحب سبک، مانند رضا عباسی، ترجیح می دادند تا هم عصرانشان را به جای لباس و کلاه رستم و بهرام گور، البسهٔ معاصر بپوشانند. در قرن یازدهم که هنرمندان از شیوه اروپایی پیروی می کردند، نقاشی سنتی ایران بیشتر از جرگه خارج شد. نقاشی ایران در دو قرن بعد تا آغاز دورهٔ نوین، آمیختگی نامبارکی از شیوه های نقاشی ایرانی و اروپایی است.
پایان
منبع:هنریاب


رکود هنر نگارگری در زمان آخرین پادشاه صفوی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا