خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
5. امام حسن(ع) در سخنرانى پس از صلح با معاویه مى فرماید:
(واقسم باللّه لو أنّ النّاس بایعوا أبى حین فارقهم رسول اللّه(ص) لاعطتهم السماء قطرها… وقد قال رسول اللّه(ص): (ماولّت امّة امرهم رجلاً قطّ وفیهم من هو أعلم منه إلاّ لم یزل أمرهم یذهب سفالاً حتى یرجعوا إلى ماترکوا و قد ترکت بنو اسرائیل وکانوا أصحاب موسى(ع) هارون أخاه و خلیفته و وزیره وعکفوا على العجل وأطاعوا فیه سامرّیهم و هم یعلمون أنّه خلیفة موسى و قد ترکت هذه الامة أبى وبایعواغیره.)88
سوگند به خدا اگر مردم پس از مرگ پیامبر(ص) با پدرم بیعت مى کردند آسمان قطره هاى باران خود را به آنان مى داد… و رسول خدا(ص) فرموده است: (مردمى که زمام امور خود را به کسى بسپرند که داناتر از وى در بین آنان باشد همواره رو به پستى خواهند داشت تا به گذشته اى که ترک کرده اند بازگردند.)
بنى اسرائیل هارون را ترک گفتند با وجود این که مى دانستند او جانشین موسى است. این امت نیز پدرم را ترک گفتند و با دیگران بیعت
کردند.
در این سخن و آنچه گذشت پیامبر مى فرماید: با وجود اعلم غیر اعلم نباید در امور دخالت کند; زیرا نتیجه آن تباهى امور اجتماعى است آن گونه که بنى اسرائیل گرفتار شدند و با بیعت با سامرى به پرتگاه گوساله پرستى فرو افتادند.
در بررسى سند این روایت چند نکته درخور یادآورى است:
1. در سند آن ناشناختگانى مانند: ابوالمفضل وجود دارند.89
2. این حدیث را ابوالمفضل از عبدالرحمن عرزمى از پدرش محمد بن عبیدالله از عمار ابویقظان از ابوعمر زاذان نقل کرده است. با توجه به این که زاذان ازاصحاب حضرت على(ع) بوده و زنده بودنش در روزگار امام باقر(ع) مورد تردید90 چگونه عمار ساباطى از اصحاب امام کاظم و صادق(ع) از وى روایت کرده است؟91
3. با توجه به این که در این سند عرزمى از پدرش روایت کرده و اصل حدیث به رسول خدا(ص) مى رسد دور نیست روایت اولى را که یادآور شدیم نقل دیگرى از همین روایت باشد. در نتیجه این بخش چهار روایت دارد و حدیث پنجم از نظر سند کامل نیست و آنچه از امیرالمؤمنین(ع) نقل شد از کتاب سلیم بن قیس است که در سند آن خدشه هاى بسیار کرده اند و در خور اعتنا نیست.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
افزون بر آنچه در پاسخ از روایات پیشین یاد شد در این روایت دو نکته درخور یادآورى است:
1. روایت تأکید بر پیروى از امام و خلیفه گمارده شده دارد.
2. مثالى که زده شده نشان مى دهد که مراد اعلمِ مطلق مصطلح نیست بلکه اعلم در میان جمع است. کسى که شایستگى کامل براى امامت و خلافت داشته باشد و برخوردار از شرائط رهبرى مى تواند رهبرى جامعه را به عهده گیرد;
زیرا هارون در رده موسى نبود و موسى نیز توان علمى خضر را نداشت. در روایات به این نکته اشاره شده که دستور خداوند به موسى براى دریافت علم از خضر بدین جهت بوده که موسى بر این پندار بوده که اعلم مردم زمان خویش است.92 البته مجموع روایات این موضوع را تقویت مى کند که شاید پیامبر(ص) چنین سخنى فرموده باشد; اما اعلم در این حدیثها را نمى توان اعلم مصطلح فقهى دانست بلکه مراد حکومت کسانى است که در مسائل فقهى و عقیدتى و گشودن گرههاى اجتماعى ناتوان بودند و در برابر امام معصوم خود را سزاوار خلافت مى دانستند که منظور امامت کبرى است.
انتخاب کارگزاران غیر اعلم
در پاره اى از روایات اعلم درباره کارگزاران دون پایه نیز به کار رفته است مانند آنچه در عهدنامه مالک اشتر درباره قاضى آمده که پیش از این یادآور شدیم. روشن است زمانى که کارگزاران دون پایه باید اعلم باشند رهبر جامعه اسلامى بى گمان باید اعلم باشد.
1. ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل مى کند که فرمود:
(من استعمل عاملاً من المسلمین وهو یعلم انّ فیهم أولى بذلک منه و اعلم بکتاب الله وسنّة نبیّه فقد خان اللّه ورسوله وجمیع المسلمین.)93
هرکس کارگزارى را از بین مسلمانان برگزیند و او مى داند که در بین آنان شایسته تر به کار و داناتر به کتاب و سنت پیامبر وجود دارد به خدا و پیامبرو تمامى مسلمانان خیـ*ـانت کرده است.
در این روایت تعبیر اعلم به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) همان لزوم اجتهاد اعلم است.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از ضعف سند که بگذریم به نظر مى رسد که تنها اعلم بودن ملاک نیست بلکه تعبیر به (اولى) نشان مى دهد که باید شایستگیهاى گوناگون را داشته باشد و آن گاه که همه افراد از جهت شایستگیها کامل باشند اعلم به کتاب و سنت بر دیگران پیش است.
البته سیره بزرگان و از جمله امیرالمؤمنین(ع) نشان مى دهد که گزینش کارگزاران براساس توانایى و اطمینان به درستى کار افراد بوده و اعلم به تنهایى ملاک درگزینش نبوده است.
على(ع) در نامه خود به مالک اشتر مى نویسد:
(واستخلف على عَملِک اهلَ الثّقَةِ والنّصیحة من اصحابک.)94
وجانشین کار خود را فردى مورد اطمینان و خیرخواه از یارانت قرار ده.
به حذیفه مى نویسد:
(فاجمَع الیک ثقاتک ومن اَصْبَبت ممّن ترضى دینه وامانته واستعن بِهِم على اعمالک.)95
و جمع کن افراد مورد اطمینان و کسانى را که به آنان علاقه دارى و از دیانت و امانتدارى آنان خشنودى و از آنان در کارهاى خود یارى بخواه.
امام در نامه خود به مالک اشتر بسیارى از شرایط و ویژگیهاى کارگزار را بر مى شمارد امّا به هیچ روى سخنى از اعلم بودن به میان نمى آورد.96
تعبیر خیـ*ـانت نیز که در روایت آمده به خاطر ناتوانى در عمل است نه به جهت برنگزیدن اعلم. روایات بعدى نیز این نکته را تأیید مى کند.
2. ابن عباس از پیامبر(ص) نقل مى کند که فرمود:
(من استعمل رجلاً من عصابة و فیهم من هو أرضى للّه منه فقد خان اللّه ورسوله والمؤمنین.)97
هرکس کارگزارى را از گروهى برگزیند و در بین آنان راضى تر
براى خدا از وى باشد پس به خدا و پیامبر و مؤمنان خیـ*ـانت کرده است.
استدلال مى شود که (ارضى للّه) همان شخص اعلم به کتاب خدا و سنت است.
(ارضى للّه) نیز به معناى توانایى است; زیرا اگر کسى توانا بر کار نباشد و به کار گمارده شود خیـ*ـانت به مسلمانان است. ناگفته نماند هر دو روایت ابن عباس از نظر سندى اشکال دارند و سند روبه راهى ندارند.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
3. حذیفه از پیامبر نقل مى کند که فرمود:
(ایّما رجل استعمل رجلاً على عشرة أنفس علم أنّ فى العشرة أفضل ممن استعمل فقد غشّ اللّه وغشّى رسوله وغشّى جماعة المسلمین.)98
هر آن که کارگزارى را برده نفر بگمارد و بداند در بین آن ده نفر برتر از کسى که به کار گرفته وجود دارد به خدا و پیامبرش و مسلمانان خیـ*ـانت کرده است.
استدلال کرده اند که (افضل) در این روایت به معناى (اعلم) است.
پاسخ: افضل به معناى اعلم مصطلح نیست بلکه توانایى در انجام وظیفه است. (اولى) (ارضى) نیز به همین معناست.
البته در صورت مساوى بودن تمام شرایط انسان اسلام شناس و آگاه به مسائل سیاسى و اجتماعى بر دیگران باید پیش داشته شود.
اعلمیت و اعقلیت
روایاتى که تاکنون یاد شد در آنها واژه (اعلم) (افقه) و یا (افضل) به کار رفته بود و کسانى که به این گونه روایات استدلال کرده اند خواسته اند بگویند: پیامبر(ص) و ائمه(ع) شرط در رهبرى را دانش فقهى بیش تر دانسته اند که گفتیم: از این روایات چنین برداشتى را نمى توان کرد.
از این جا به بعد آن دسته از روایات را یادآور مى شویم که افزون بر توجه به علم به دیگر ویژگیهاى بایسته رهبرى نیز توجه شده و یا اعلم بودن در کنار ویژگى و شرط
دیگر آمده است.
موسى بن جعفر(ع) به هشام بن حکم مى فرماید:
(یا هشام ما بعثت اللّه انبیاءه و رسله إلى عباده إلاّ لیعقلوا عن اللّه فأحسنهم استجابة أحسنهم معرفة وأعلمهم بامراللّه أحسنهم عقلاً و أکملهم عقلاً أرفعهم درجة فى الدنیا و الآخرة.)99
اى هشام! خداوند پیامبران و رسولان خود را به سوى بندگان نفرستاده جز براى این که درباره دستورات خدا بیندیشند پس کسى که نیکوتر [به دعوت پیامبران] پاسخ دهد آگاهى وى بهتر است. و داناتر به فرمان خدا کسى است که عقل نیکوترى داشته باشد و کسى که خرد کاملى دارد در دنیا و آخرت مقام بالاترى دارد.
گرچه این روایت برابر نقل کافى مرفوعه است; اما فقیهان به جمله هاى این حدیث شریف بسیار استناد جسته اند. در این حدیث شریف دریافت پیام خدا و پیامبر(ص) به اعلم وانهاده شده اعلمى که اعقل باشد و چون سخن از خرد ورزى است به روشنى اصول عقاید را در بر مى گیرد.
از آن جا که والایى درجه در دنیا و آخرت مطرح شده استفاده مى شود که تنها عقل فطرى هدف نیست بلکه عقل اجتماعى را نیز در بر مى گیرد. اعقل کسى است که هم درک درستى از معارف اسلامى داشته باشد و هم خوب عمل کند و هم از عقل و درک اجتماعى درست بهره مند باشد.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
علامه مجلسى در شرح این حدیث مى نویسد:
(ومن کان أحسن عقلاً کان أعلم بامر اللّه وأعمل والاکمل عقلاً أرفع درجة حیث یتعلق رفع الدرجة بکمال ما هو الغایة)100
و کسى که از عقل بیش ترى برخوردار باشد آگاه تر به امر خداست و عامل تر به آن و کسى که از کمال عقل برخوردار باشد
داراى درجه بیش ترى است; زیرا که والایى درجه به چیزى که کمال و مقصود آخرین است در آویخته مى شود.
فیض کاشانى اعلم را به اعلم به احکام و شرایع دانسته و یا علم به افعال الهى که مربوط به اصول دین است.101
ملاصدرا در شرح اصول کافى معرفت احسن را به معناى شناخت عقیده و اعلم به امر اللّه را به معناى احکام و شرایع فرعى الهى دانسته است.102
به هر حال این حدیث بر این نکته تکیه دارد: اعلم کسى است که از عقل و درایت کافى برخوردار باشد.
مجتهدى که در مسائل اجتماعى دخالت مى کند ناگزیر باید هوشمند و خردمند باشد.
روى همین تراز و معیار است که سید محمد فشارکى در پاسخ شمارى از عالمان که پس از رحلت میرزاى بزرگ او را اعلم مى دانسته اند و از او مى خواهند مرجعیت را بپذیرد مى گوید:
(من خود بهتر مى دانم که شایسته این مقام نیستم; زیرا مرجعیت و زعامت شرعیه غیر از علم فقه و احکام امور دیگرى لازم دارد از قبیل اطلاع از مسائل سیاسى و شناختن موضع گیریهاى درست در هر کار).103
بنابراین همراهى علم با عقل است که کارساز و مفید مى شود و حتى درمرجعیت که بُعدى از رهبرى را دارد سبب برترى عاقل تر مى شود.
بوعلى سینا در الهیات کتاب شفا درهنگام بیان شرایط امام مسلمانان اصالت را به عقل و سـ*ـیاست مى دهد آن گاه شناخت احکام را مطرح سازد:
(إنه مستقل بالسیاسة وإنه اصیل العقل حاصل عنده الأخلاق الشریفه من الشجاعة والصفة وحسن التدبیر وإنه عارف بالشریعة حتى لا أعرف منه… والمعول علیه الاعظم العقل و حسن الایاله.)104


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
حاکم باید داراى سـ*ـیاست مستقل و گوهر عقل و اخلاق شریف مانند: شجاعت عفت و تدبیر نیکو باشد. به احکام شریعت از همه بیش تر شناخت داشته باشد. آنچه بیش تر بر آن اعتماد کرده اند خرد و نیکویى امارت است.
ایشان در این بحث خلافت به نص را شایسته تر مى داند و در تزاحم علم و عقل عقل را برتر دانسته و معتقد است که افراد عالم باید به کمک حاکمان عاقل همت گمارند.
اعلمیت همراه دیگر شرایط
در شرائط ولى فقیه گروهى به روایاتى استناد جسته اند که در آنها واژه (اعلم) در کنار دیگر ویژگیها و شرایط یاد شده است. ما بر این باوریم اگر این حدیثها ملاک باشد باید همه ویژگیهایى که براى حاکم اسلامى و رهبر مسلمانان در آنها یاد شده مورد توجه قرار گیرد.
1. على(ع) مى فرماید:
(إنّ أولى النّاس بالأنبیاء أعلمهم بما جاؤوا به.)105
نزدیک ترین مردم به پیامبران داناترین آنان است بدانچه آورده اند.
برابر این روایت ولى فقیه که جانشین امام و پیامبر است باید از دیگران به فقه آشنا تر باشد. در پاسخ به این استدلال گفته اند: شایسته یا نزدیک تر بودن به آنچه انبیاء آورده اند آگاهى از اصول و فروع دین و پاسخ گویى به شبه هاست.
2. على(ع) مى فرماید:
(ایّها النّاس انّ أحق النّاس بهذا الأمر أقواهم علیه وأعلمهم بأمر اللّه فیه فان شغب شاغب استعتب فإن أبى قُوتِل.)106
اى مردم! سزاوارترین مردم به خلافت کسى است که بدان
تواناتر باشد و در آن به فرمان خدا داناتر. اگر فتنه جویى فتنه آغازد از او بخواهید تا با جمع مسلمانان بسازد و اگر سرباز زند سرخویش ببازد.
در این سخن دو ویژگى براى امام و رهبر اسلامى یاد کرده است:توانایى و دانایى. بنابراین آگاه تر به احکام الهى بر دیگران مقدم است.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
یادآورى: در این جا اعلم به احکام به تنهایى معیار قرار نگرفته بلکه توانایى انجام کار ومدیریت نیز معیار قرار گرفته است.
براى روشن شدن آنچه بیان شد و فرق بین این دو شرط نگاهى مى افکنیم به شرحهایى که بر سخن امام نگاشته شده است.
ابن میثم در شرح (اقواهم) مى نویسد:
(اقوى الناس علیه وهو الاکمل قدرة على السیاسة والاکمل علماً بمواقعها وکیفیاتها تدبیر المدن والمحروب و ذلک تلزم کونه أشجع الناس.)107
تواناترین مردم در حکومت کسى است که بر سـ*ـیاست توانایى کامل تر داشته باشد و بر دقایق و زوایا و زیر و بم جایگاه و چگونگى آن از کامل ترین و رساترین آگاهیها برخوردار باشد مانند اداره شهرها وجنگلها و انجام این امور مهم بستگى به این دارد که شجاع ترین مردم بر سر کار باشد.
ابن ابى الحدید در فرق بین (اقواهم) و (اعلمهم) مى نویسد:
(اقواهم: احسنهم سیاسة واعلمهم بأمر اللّه: اکثرهم علماً واجراء للتدبیر بمقتضى العلم وبین الامرین فرق واضح فقد یکون سائساً حاذقاً ولایکون عالماً بالفقه وقد یکون سائسها فقیها ولایجرى التدبیر على مقتضى علمه و فقهه.)108
تواناترین مردم در حکومت یعنى نیکوترین آنان دراجرا و فهم و درک مسائل سیاسى و آگاه ترین آنان به دستورها و فرمانهاى خداوندى و داناترین و کارآمدترین مردمان در تدبیر اندیشى و آینده نگرى و عاقبت اندیشى فراخور دانشى که دارد. فرق بین این دو: [اقوا واعلم] روشن است. چه بسا شخصى سیاستمدار چیره دست و خبره اى باشد; امّا از دانش فقه بى بهره و چه بسا فقیه توانایى باشد; امّا نتواند به فراخور دانش خود به امور جامعه سامان دهد و تدبیر بیندیشد.
بنابراین کسى شایستگى رهبرى دارد که درتدبیر امور و توانایى در مدیریت سرآمد باشد و شناخت ژرفى از احکام و دستورهاى خداوند داشته باشد.
از سخن مولا(ع) استفاده مى شود که اعلم بودن در فقه به تنهایى کاربرد ندارد و براى شخص شایستگى حکومت بر مردم نمى آورد بلکه باید هر دو ویژگى در شخص باشد تا بتواند عهده دار کار مملکتى شود.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
توانایى بر اداره جامعه در آغاز سخن مولا(ع) بیانگر اهمیت افزون تر آن در باب حکومت است.
در نقل ابن میثم به جاى (اعلمهم) (اعملهم) آمده است. از این روى در شرح آن مى نویسد:
(ومفهوم الاعمل بأوامر اللّه یستلزم الأعلم بأصول الدین وفروعه لیضع الاعمال مواضعها و یستلزم أشدّ حفاظاً على مراعاة حدود اللّه والعمل بها وذلک یستلزم کونه ازهد الناس و اعفّهم واعدلهم.)109
بایسته کار و کارسازترین بودن شخص در انجام دستورهاى خداوند آگاه تر بودنِ او است به اصول و فروع دین تا کارها در جاى خود سامان یابند. و بایسته کارآمد تر بودن شخص سرسخت بودن او در پاسدارى و نگهداشت حدود خداوند و عمل به آنهاست.
ولازمه همه اینهاست که او پارساترین پاک دامن ترین و
عادل ترین مردمان باشد.
3. امیرالمؤمنین(ع) پس از آن که از وى مى خواهند با ابوبکر بیعت کند مى فرماید:
(أنا اولى برسول اللّه(ص) حیّاً و میتاً و أنا وصیّه و وزیره و مستودع سرّه و علمه وانا الصدیق الاکبر والفاروق الاعظم اوّل من آمن به وصدّقه واحسنکم بلاءً فى جهاد المشرکین واعرفکم بالکتاب والسنة وافقهکم فى الدین واعلمکم بعواقب الامور وأذر بکم لساناً واتبتکم جناناً.)110
من به رسول خدا چه در دوران زندگانى و چه پس از مرگ نزدیک ترم. من وصى و وزیر و راز دار و امانتدار رازها و علم اویم. ومن راستگوى بزرگ تر و جدا کننده برترم. نخستین ایمان آورنده به رسول خدایم و نخستین تصدیق کننده او. نیکوترین شمایانم در مبارزه با مشرکان و آشناترین شمایانم به کتاب و سنت و فقیه ترین شمایانم در دین و داناترین شمایانم به سرانجام امور و گویاترین زبان را دارم و استوارترین قلب را.
امام فرموده: افقه درین که به معناى آشنایى ژرف و همه سویه با دین است انحصار در فقه ندارد و سپس مى فرماید (اعلم به عواقب امور) که آگاهى به مسائل اجتماعى و سیاسى منظور است.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
4. على(ع) در نامه اى به معاویه مى نویسد:
(إنّ أولى النّاس بهذا الأمر قدیماً و حدیثاً أقربهم برسول اللّه(ص) وأعلمهم بالکتاب وأقدمهم فى الدین و أفضلهم جهاداً و أوّلهم إیماناً و أشدّهم إطلاعاً [اضطلاعاً] بما تجهله الرعیة عن أمرها فاتقوا اللّه الذى إلیه ترجعون ولا تلبسو الحق بالباطل التدحضوا به الحق.)111
سزاوارترین مردم به حکومت در قدیم و جدید نزدیک ترین آنان به رسول خدا(ص) و داناترین آنان به کتاب و قدیمى ترین آنان در دین و برترین آنان درجهاد و نخستین آنان در ایمان و آگاه ترین آنان به آنچه
مردم نمى دانند است. پس از خدا بپرهیزید خدایى که به سوى او بر مى گردید و حق را به باطل در نیامیزید تا حق را نابود سازید.
در نقل ابن ابى الحدید به جاى (اقدمهم فى الدین) (افقهها فى الدین) آمده که مناسبت تر به نظر مى رسد. در این نامه امیرالمؤمنین(ع) بعد از خویشاوندى رسول خدا(ص) داناتر به کتاب و فقیه تر بودن در دین را از شرایط رهبرى مى شمارد که نشان مى دهد داناتر بودن به کتاب از ویژگیها و شرایط رهبرى به شمار است البته در کنار دیگر شرطها.
5. در تفسیر نعمانى از امام صادق(ع) از على(ع) نقل مى کند که فرمود:
(والامام المستحق للامامة له علامات فمنها: ان یعلم انّه معصوم من الذنوب کلّها صغیرها و کبیرها. والثانى: أن یکون أعلم الناس بحلال الله وحرامه وضروب احکامه وامره و نهیه و جمیع مایحتاج إلیه النّاس فیحتاج النّاس إلیه و یستغنى عنهم.
والثالث: یجب ان یکون أشجى الناس…. والرابع: یجب ان یکون أسخى الناس…. الخامس: العصمة من جمیع الذنوب…. وأمّا وجوب کونه أعلم الناس فانّه لو لم یکن عالماً لم یؤمن ان یقلّب الاحکام والحدود وتختلف علیه القضایا المشکلة فلایجیب عنها أو یجیب عنها ثمّ یجیب بخلافها….)112
امامى که شایسته رهبرى است نشانه هایى دارد:
1. دانسته شود که معصوم از گنـ*ـاه کوچک و بزرگ است.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
2. داناترین مردم است به حلال و حرام خدا و احکام و فرمانها و نهیهاى او و تمام آنچه به آن نیاز دارند. پس مردم به او نیازمند و او از مردم بى نیاز است.
3. باید شجاع ترین مردم باشد.
4. باید با سخاوت ترین مردم باشد.
5. عصمت در تمام گناهان داشته باشد.
اما این که باید اعلم مردم باشد از آن روست که اگر عالم نباشد اطمینان نیست که احکام و حدود را دگرگون نسازد و در گاه روى آوردن مسائل پیچیده به او یا پاسخ نمى دهد یا اگر پاسخ بدهد پاسخ نادرست مى دهد.
6. همین روایت به گونه اى دیگر درباره ویژگیهاى امام از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است:
(واما اللواتى فى صفات ذاته فانّه یجب أن یکون أزهد الناس وأعلم الناس وأشجع الناس واکرم النّاس ومایتبع ذلک….)113
و اما رهبر در ویژگیهاى شخصى باید زاهدترین داناترین شجاع ترین و کریم ترین مردم باشد.
در این روایت نیز اعلم در کنار دیگر شرایط رهبرى آمده است.
7. از امام رضا(ع) به سند معتبر روایت شده است که فرمود:
(للامام علامات: أن یکون أعلم النّاس وأحکم النّاس وأتقى الناس وأحلم النّاس وأشجع الناس وأسخى الناس وأعبد الناس ویلد مختوناً و یکون مطهّراً.)114
براى امام نشانه هایى است: او باید داناترین بهترین داور با تقواترین بردبارترین دلاورترین با سخاوت ترین و عابدترین مردم باشد و ختنه شده متولد مى شود و در هنگام تولد پاک است.
روشن است که این روایت نیز گرچه اعلم را یاد کرده; اما مانند روایات پیشین مربوط به امام معصوم است; زیرا ویژگیهایى که در پایان یادآورمى شود که مربوط به معصوم مى شود.
در روایت دیگرى که از امام رضا(ع) نقل شده و کلینى در کافى نیز آن را آورده امام(ع) به بایستگى امامت در جامعه مى پردازد و در آن ویژگیهاى امام را یاد مى کند
گرچه واژگان و تعبیرها به گونه افعل تفضیل نیست ولى همین مفاد را دارد. در این روایت ویژگیهاى بیش ترى را امام فرموده که در خور درنگ است و کسانى که مى خواهند تمام ویژگیهاى امام معصوم را به ولى فقیه بگسترانند بهتر است به این ویژگیها نیز توجه داشته باشند.


ولایت فقیه در عصر غیبت

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، ریواس و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا