خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲. دلیل دیگر کاهش جمعیت بود. سبب این کاهش جمعیت، گذشته از هجوم بربرها، بیماری‌های مسری و قحطیهای شدید بود. بهداشت عمومی و نظام حمل و نقل تا آن حد تکامل نیافته بود که بتواند از این مصیبتها جلوگیری کند. باید افزود که در این دوران حد متوسط موالید پایین بود، زیرا مسیحیت هنوز در روستا آنقدر اشاعه نیافته بود تا از سقط جنین و سر راه گذاشتن کودکان جلوگیری کند. یکی از نتایج طبیعی کم شدن جمعیت رها کردن کشتزارهای متعدد بود.

۳. علت دیگر این انحطاط زوال طبقه متوسط بود که علت اصلی آن را باید در مالیات‌های گزاف جست. علاوه بر گمرکات و مالیات، پنج درصد بر ارث قسمت عمده درآمد خزانه امپراتوری از مالیات ها بود که از مالکان زمین وصول می‌شد. این مالیات به نسبت دارایی دریافت می‌شد. در چنین وضعیتی، مالکان بزرگ مقیم روم و شهرهای مهم امپراتوری به‌آسانی خود را از پرداخت این مالیات‌ها معاف می‌کردند و درنتیجه این بار بر دوش طبقه متوسط و خرده مالکان می‌افتاد و آن‌ها را از پای درمی‌آورد. باید افزود که نامطمئن بودن ارزش پول درشدت بخشیدن به بحران اقتصادی نقش مؤثری داشت. در دوران هرج‌ومرج نظامی، ضرب سکه‌های تقلبی رایج شد تا جایی که در سکه‌های دولتی را داخل نقره و حتی طلا می‌کردند. این سکه در دادوستدها به ارزش واقعی پذیرفته می‌شدند و درنتیجه قیمت‌ها روز به‌روز افزایش می‌یافت.

۴. در مناطق مختلفی از امپراتوری راهزنی به‌صورت بیماری بومی درآمده بود. این مسئله نیز در ایجاد ناامنی و فقر طبقه متوسط سهم داشت، زیرا طبقه مرفه با کمک محافظ خصوصی از خود دفاع می‌کرد، ولی طبقه تهیدست توان این کار را نداشت.



اوضاع سـ*ـیاسی و فرهنگی روم در قرن چهارم میلادی | بررسی وضعیت سـ*ـیاسی و فرهنگی روم

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
۵. عامل دیگری که آثار ناگوار اشتباهات حکومت را شدت بخشید و اقداماتی را ممکن بود مؤثر واقع شوند بی اثر ساخت فساد طبقه اداری بود. این طبقه ، که بسیار پر شمار وهمه جا گیر بود ، با بهره جویی از آزادی‌های فردی و مقامات اداره‌کننده شهر، به‌ویژه از قرن سوم میلادی قدرت فوق‌العاده به دست آورده بود. یک مورد از فساد اداری را آمین مارسلن مورخ درباره رشته تحقیقاتی درتریپولتین حکایت کرده است (گائتانوموسوکا-گاستون بوتو، ۱۳۶۳ ،صص۳- ۸۱)

طوایف وحشی و تجزیه روم
در اعصار کهن ،فی‌الواقع، اروپایی وجود نداشت. امپراتوری روم در اطراف دریای مدیترانه بود که به دو قسمت شرق و غرب تقسیم می‌شد، در یک بخش مردم به زبان لاتین؛ و در بخش دیگر به زبان یونانی تکلم می‌کردند. اما مغرب مشتمل بر قسمت‌هایی از اروپا و آفریقا و سرحدات اروپا رن و دانوب بود که در جنوب و مغرب آن ایالات متمدن امپراتوری قرار داشت. در شمال و مشرق مردمان وحشی بدوی سکنی داشتند که دنیای متمدن آن روزی تقریباً اطلاعاتی درباره آن‌ها نداشت.

وقتی رومیان صحبت از آفریقا می‌کردند، غرض آن‌ها تونس و الجزایر بود و آسیا در نظر آن‌ها شبه جزیره آسیای صغیر بود. لفظ «اروپا» از آن نظر چندان معنایی نداشت تقریباً به کار برده نمی‌شود(روزل پالمر، ۱۳۴۹،ص ۱۸). مردمان وحشی ساکن در شمال اروپا از ملل ژرمانی بودند و ژرمن‌ها مجموعه اقوامی بودند که ابتدا در موطن اصلی خود اسکاندیناوی سکونت داشتند. در سال‌های ماقبل۱۰۰۰ قبل از میلاد، آنان از اسکاندیناوی شروع به مهاجرت به سوی جنوب کردند. در حدود سال۲۰۰ قبل از میلاد، گروهی از قبایل ژرمنی در سرزمینی که امروزه آلمان‌غربی نامیده می‌شود ساکن شدند. گروهی دیگر نیز در سرزمین های میان هلند و فرانسه کنونی جای گرفتند و ساکنان قدیمی آن نواحی، یعنی گل ها را، از آن مناطق راندند.


اوضاع سـ*ـیاسی و فرهنگی روم در قرن چهارم میلادی | بررسی وضعیت سـ*ـیاسی و فرهنگی روم

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
دسته ای از این قبایل، که به استروگوت (گوتهای شرقی) موسوم بودند در نواحی شمالی دریای سیاه مستقر شدند. گروهی دیگر نیز، که به ویزیگوت (گوتهای غربی) موسوم بودند، در شمال رود دانوب ساکن شدند. امپراتوری روم رودخانه‌های راین و دانوب را مرز خود با ژرمن‌ها قرارداده بود. ازاین‌رو ، در زمان اوگوست (اکتاویوس) در امتداد رودخانه «دانوب» استحکامات متعددی برپا گردید. مقابله نظامی با ژرمن‌ها در سراسر سواحل این رودخانه مدت‌ها مانع از ورود آنان به داخل امپراتوری شد (خیراندیش ،۱۳۷۶،ص ۱۳۴). این اقوام اغلب به امپراتوری روم حمله می‌کردند و بیشتر اوقات قبایلی مرکب از ده‌ها هزار نفر مرد، زن و بچه به سرعت تمام هجوم آورد می‌شدند، می‌جنگیدند، تاراج می‌کردند و مردمان را به قتل می‌رساندند. در آغاز، اکثر این اقوام بربر که امپراتوری روم را تهدید می‌کردند، اقوام ژرمن بودند که خود را به اسامی مختلفی می‌خواندند. مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر است (دولتشاهی، ۱۳۴۷، صص۵-۶۴):۱. ویزیگوتها، ۲ . استروگوتها، ۳. لمبارد ها، ۴. آنگلها و ساکسونها، ۵. واندالها، ۶. فرانکها، ۷. نورمانها.

مشخصات ژرمن‌ها
اقوام ژرمن جنبه‌های مشترکی به شرح زیر داشتند (آلبر ماله- ژول ایزاک ۱۳۴۵،صص ۵-۳۶۳)
۱.در میان آن‌ها ، از اجتماع چندین خانواده قبیله به وجود می‌آمد، مربوط به قبیله در انجمن‌های بزرگ مردان آزاد در آن حضور داشتند حل و فصل می‌شد. آن‌ها مطیع سرداران مهم خود بودند و به آن‌ها سوگند وفاداری یاد می‌کردند. در انجمن‌های که به ریاست بزرگان تشکیل می‌دادند به دعاوی افراد رسیدگی و صلح یا جنگ را تصویب می‌کردند.
۲. به‌جای کشاورزی، بیشتر اوقات به شکار می‌پرداختند و عشق به جنگ داشتند.
ژرمن‌ها هرگز بدون اسلحه درباره هیچ مسئله عمومی یا خصوصی گفتگو نمی‌کردند. معمولاً یک سپر و یک شمشیر و چند زوبین و یک قسم نیزه آهنی باریک و کوتاه موسوم به فرامه با خود داشتند فرانک‌ها تبری موسوم به فرانسیسک که به آن اضافه می‌کردند.
۳.طبیعت پرست بودند و رب النوع آب ها و مزارع و جنگلها را می پرستیدند. خدای بزرگ ایشان، که ودان یا ادن نام داشت، خدای جنگ بود.

۴. به هنر و علوم و ادبیات بی اعتنا بودند و کتابت نداشتند. این اقوام، همانطور که گفته شد، در ۴۷۶ میلادی، باعث سقوط روم غربی گردیدند.


اوضاع سـ*ـیاسی و فرهنگی روم در قرن چهارم میلادی | بررسی وضعیت سـ*ـیاسی و فرهنگی روم

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
اودواکر سرکرده بربرها، نشانهای امپراتوری را به قسطنطنیه فرستاد و رومولوس امپراتور کوچک را در یکی از ویلاهایش در کامپانی زندانی کرد و خود را شاه ایتالیا خواند. بدین ترتیب، امپراتوری روم غربی، که موقعیتی نامساعد تر از امپراتوری روم شرقی داشت و از آن بدتر آنکه هدف تهاجم و اشغال اقوام بربرها بود، نابود شد. این انهدام درست هنگامی صورت گرفت که بحران معنوی ناشی از اشاعه دین مسیح در میان طبقات حاکم به حادترین مرحله خود رسید بالعکس، امپراتوری روم شرقی مجال آن را داشت که نیروهای مادی و معنوی خود را اصلاح کند، بر مشکل ترین دوران بحران اخلاقی فایق شود و تقریبا یک هزار سال دیگر به حیات خود ادامه دهد.

مسیحیت، که از قرن ششم دین رسمی و ملی امپراتوری شد، به نیروهای امپراتوری افزود و یکپارچگی آن را ابتدا در مقابل ایرانیان سپس در مقابل اعراب و مدت زیادی در مقابل بربرهای شمال حفظ کند (گائتانوموسکا- گاستون بوتو، ۱۳۶۳،ص ۸۴). در همان حال، جدایی شرق و غرب همچنان ادامه داشت. ازآنجاکه پیشوایان روحانی کلیسای یونان (به طریق ها) در قسطنطنیه حاضر نبودند تفوق اسقف روم را قبول کنند و او را از وحشیانه مغربی می‌دانستند، و خلیفه روحانی روم نیز حاضر نبود ادعاهای سـ*ـیاسی امپراتوری روم شرقی را برحق بداند، میان شرق و غرب تفکیک و جدای افتاد.این تفکیک و دوگانگی ، بعدازآنکه سه قرن ادامه داشت، در ۱۰۵۴میلادی محقق و مسلم گردید.

این اختلاف دنیای مسیحی را به دو بخش تقسیم کرد. یکی عیسویان کاتولیک روم یا عیسویان لاتین، دیگری پیروان کلیسای ارتدوکس مسیحیت از طریق قسطنطنیه به مردم روس رسید و در عرضقرونی که روسای دین وسیله تنویر افکار مردم بودند، روس‌ها هم، مانند اقوام ساکن بالکان، تماسی با مغرب نداشتند و درواقع معتقد بودند که دنیای لاتین مغرب، محیط شیطان و سرزمین فساد و پلیدی‌هاست. مغرب نیز، که از امپراتوری روم شرقی و دیانت آن بریده بود، رشته علایق خود را با سوابق تمدن کهن یونان قطع کرده بود و اینک چون مرکز تمدن مستقل و جدیدی عرض انـ*ـدام می‌کرد (روزل پالمر، ۱۳۴۹، ص۲۸).


اوضاع سـ*ـیاسی و فرهنگی روم در قرن چهارم میلادی | بررسی وضعیت سـ*ـیاسی و فرهنگی روم

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا