خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

萨马维

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
1
سن
16
زمان حضور
9 ساعت 46 دقیقه
سلام به همگی

کسی می تونه به من کمک کنه تا اسم رمانی رو که میخوام پیداکنم.
رمان در مورد دختری هست که بخاطرپسری خودکشی میکنه چون پسره اون به دلایلی ول میکنه و میره راستش اسم دختره و پسره را یادم نیست. دختره داستان یک داداش داره که عاشق دوستش میشه دختره میفهمه و بقیه اش رو یادم نیست ولی فکرکنم میره پیش یکی از آشناهای که در پاریس زندگی میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

melina205406

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
36
زمان حضور
13 دقیقه
سلام
من دنبال یه رمان هستم که دختره پدر و مادرش فوت شدن و دانشگاه تهران قبول میشه میره خونه عموش،خانواده عمو خیلی دوستش دارن و باهاش خوبن،دوست پسرعموش هم مدرس موسیقی هست و دختره ازش خوشش میاد،یه عمو دیگه هم داره که خیلی باهاش خوب نیست،آخر داستان مشخص میشه پدرمادرش تو آتش سوزی فوت شدن که مقصرش عمو بوده


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Shin81

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/10/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
21
زمان حضور
9 ساعت 31 دقیقه
سلام
رمان اینجوری شروع میشه که پسر دایی یا حالا هرچیش که بود از خارج برگشته بود و نامزد داشت بعد دختره توی مهمونی میره توی یه اتاقی یا هرچی همه می‌فهمن و بعدش رابـ*ـطه ی پسره و نامزدش بهم میخوره ،دختره با پسره ازدواج میکنن فک کنم و حالا این دختره مجبوره تموم گند اخلاقی های پسر رو تحمل کنه و بهش نمیگه که چرا من اون شب تظاهر کردم
خلاصه دختره منفور فامیل میشه
و بعدا دلیلش مشخص میشه که نامزد پسره میخواسته پسره رو بکشه بعد ازدواج و حالا دختره هم حرفاشو شنیده و خواسته از ازدواجشون جلوگیری کنه
کسی اسم رمان رو بلده؟


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

kimia12309

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
1
سن
23
زمان حضور
5 دقیقه
سلام دنبال یه رمان میگردم که تخیلی بود درمورد پسری بود به نام آرسن که با عموش زندگی میکنه یه روز اسباب کشی میکنن به یک خونه جدید و یه شب صدایی میشنوه میره ببینه که چه خبره که میبینه اسب عموش داره برق میزنه بعد ها متوجه میشه که یه موجود عجیبه که باید از خون این نوع اسب ها تغذیه کنه برای زنده موندن و... چند فصلی هم بود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

ف×÷+_

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/2/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
71
سن
19
زمان حضور
23 ساعت 40 دقیقه
سلام خیلی وقت پیش یه رمان خوندم که دختره سر انگشتاش سفیده و میتونه با لمس کردن هرکسی اون و درمان کنه اما خودش فکر میکنم سرطان داشت و نمیتونست خودشو درمان کنه داخل ویلای جفتیش یه پسر زندگی می کرد که پسر شیطان بود و دختره بعضی موقع ها مانترا میخوند که پسره با شنیدن صداش آرامش پیدا می کرد و همچین چیزی کسی اسم رمان شو میدونه لطفا بدجور مثل خوره افتاده تو ذهنم


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

ملیییکا

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
1
سن
18
زمان حضور
5 دقیقه
سلام ‌. اگر کسی اسم این رمان رو می‌دونه ممنون میشم بگه
یه دختری عاشق پسر عمویش بوده ، اینا پنهانی عاشق هم بودن که پدر دختره میمیره بعد تا اینا میان به خودشون بجنبن و بگن که می‌خوان با هم ازدواج کنن مادر دختره تصمیم میگیره که ازدواج کنه و این وسط به خاطر مخالفت های عموش مشکلاتی پیش میاد و پسره هم سر همین اختلافات دختره رو ول میکنه و می‌ره خارج . دختره هم چون پشت مادرش و میگیره از خانواده پدری طرد میشه . چند سال بعد موقعی که با دوستاش بوده با ماشین دیگه ای تصادف می‌کنه و میبینه که همون پسر عمویش هستش


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Asman

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/5/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
15
امتیاز
71
سن
20
زمان حضور
5 ساعت 53 دقیقه
سلام شبتون بخیر
من دنبال یه رمانی هستم دختره اسمش صحرا بود شیطون و سر به هوا ولی هوش خوبی داشت کنکور داد فکر کنم داروسازی تبریز قبول شد از یه خانواده باز بزرگ شده بود توی تبریز با دین آشنا میشه نماز میخونه این وسط عاشق یه پسر ام میشه که قبلا میشناختش


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Asman

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/5/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
15
امتیاز
71
سن
20
زمان حضور
5 ساعت 53 دقیقه
یه رمان درباره ی یه زن وشوهربود،که مرده سرخوش وبیخیال بود.وضعش خیلی خوب بوده. واحد روبروییشونم زن وشوهربودن.دوست بودن. این دوخانواده باهم میرفتن بیرون وگردش.بعداین دختره مریض میشه و شوهرش میره بایکی دیگه.بعدازچندوقت میفهمه، .پسره هرکاری میکنه،دختره نمیتونه فراموش کنه واخرجدامیشن.وپسره میره خارج.چون خانواده ی دختره نمیخوانش،برمیگرده توخونه خودش زندگی میکنه ،خونه روبروییشونم،مرده که اسمش علیرضابود زنشوطلاق میده.چون زنه بچه شوسقط کرده بود.علیرضایه فامیل داشت،کیان فک کنم اسمش بود.اول بادختره مشکل داشتن.امایه باردختره جونشونجات میده،کم کم بادختره اشنامیشه ویواش یواش عاشق هم میشن.
لطفااگه کسی میدونه اسمشوبهم بگه.
اگه اشتباه نکنم اسمش بی تار و پود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Asman

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/5/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
15
امتیاز
71
سن
20
زمان حضور
5 ساعت 53 دقیقه
سلام من دنبال یه رمان تقریبا قدیمی ام که شخصیتهاشون پزشکن و توی بیمارستانه. دختره تاثا جایی که یادم میاد تازه شکسته عشقی خورده و به یه بیمارستان جدید میاد که اقای دکتر خوشتیپمونو میبینه. اگه کسی میدونه کمک کنه ممنون میشم.
دروغ شیرین


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: daryam1

Asman

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/5/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
15
امتیاز
71
سن
20
زمان حضور
5 ساعت 53 دقیقه
دختری که در خارج از کشور در خوانده و سختی کشیده با مرگ مادر بزرگش به ایران میاد و ناپدریش قصد بی احترامی بهش داشته دختره فرار می‌کنه و به نامزد دختر عمویش ماهرخ پناه میبره
اسمش ناگفته ها
دختری که در خارج از کشور در خوانده و سختی کشیده با مرگ مادر بزرگش به ایران میاد و ناپدریش قصد بی احترامی بهش داشته دختره فرار می‌کنه و به نامزد دختر عمویش ماهرخ پناه میبره
اسمش نا گفته ها


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • جذاب
  • تشکر
Reactions: daryam1 و ZaHRa
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا