بنویس برای سردار دل‌ها... دل نوشته هاتون رو بنویسید...

زهرا قریب · 6/1/20

رفتنت را باور نداشتم سردار... من هم مثل بقیه رفتنت را باور نداشتم و این دو روز را خواب و بیداری سیر می کردم. تا آن که دیروز گفتند به شیفت خادمی خود در حرم آمده ای ولی افقی... و مردم فریاد می زدند: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... مداح می‌گفت از جسم رشید تو تنها کفنی کوچک باقی مانده ست... دیروز مداح نمی دانست کدام روضه را برای تو بخواند... روضه ی علی اصغر برای این جسم کوچک در کفن پیچیده.. روضه ی علی اکبر برای بدن پاره پاره ات... روضه ی عباس برای دستان قطع شده ات علمدار؟... روضه ی حبیب برای محاسن سفیدت... روضه ی حسین بن علی علیه السلام... روضه ی رقیه و سکینه و زینب برای طفلان و همسران شهدای مدافع حرم که تو بابا و پناهشان بودی؟ ... تابوتت را که دیدم بی صدا فریاد زدم و فریادم در آسمان ها پیچید: خدا حافظی نمی کنم ای شرح کامل روضه ی کربلا، سردار... کاش به این زودی ها آرزوی شهادت نمی کردی... جای خالی ات جگرمان را می سوزاند... هر چند تو به محفل یاران و رفیقانت بازگشتی ولی داغت تا همیشه برای ما ماند حتی روزی که اسراییل را فتح کنیم که آن روز دیر هم نیست جای خالی تو جگرمان را می سوزاند... آه چه می کشد از دوری ات مولایم صاحب الزمان .. دل شکسته ی رهبر را بگو علمدار... دختر بی قرارت زینب و همسر دل‌خونت... ولی تو هرگز نرفته ای و نخواهی رفت ... راهت، مرامت، تفکرت هزاران قاسم سلیمانی در امت اسلام از تو ساخت... خداحافظی نمی کنم سردار چون همیشه هستی...
رفته سردار نفس تازه کند برگردد چون ظهور گل نرگس نزدیک است...

زهرا قریب · 6/1/20

تو زنده ای...

.Mahdieh · 6/1/20

تقدیم به سردار دلیرایران سلیمانی عزیز:::

چه کسی باور می کند رفتن مردی را که درشجاعت و دلیری زبانزد خاص وعام بود!
چه کسی باور می کند نبودن مردی را که اسطوره ی امنیت و تکیه گاهی برام تمامی مردم ایران زمین بود!
لعنت...!
لعنت به آن پهباد و موشکی که به روی تو فرود آمد و لعنت به دستان سازنده ای که این دو را بهر کشتن تو ساخت!
لعنت به آن دست هایی که برای کشتن تو در هم فرو رفت و آن عهدنامه ای که برعلیه تو امضا شد!
بعد از تو دیگر چه کسی مانند تو خواهد بود؟!
حـس دلسوزی برای امنیت ایران را جز تو چه کسی می تواند داشته باشد؟!
تو فقط متعلق به خود نبودی سردار، تو حافظ یک ملت بودی پس کسانی که تو را کشتند یک نفر را نکشتن آن ها یک پدر بزرگ و یک سرمایه ملـی را به شهادت رساندند!
خونخواه تو خواهیم بود!
هرگز نخواهیم گذاشت خونی که از تو به ناحق ریخته شد پایمال شود!
وقتی بدن صدچاک تو را مقابل دیدگانم گرفتند چیزی درون دلم فرو ریخت!
چقدر تو را مثل امام حسین (ع) به شهادت رسانده بودند شمرهای این زمان!
چقدر تورا با بی رحمی نابود کردند!

مرگ بر ظلم!
مرگ بر بی ایمانی!
مرگ بر قتل و موشک وپهباد!
یک کلــــام...مــــرگ بر آمریــــکا!
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
16\10\1398
نویسنده: مهدیه مومنی*

ماه عشق · 7/1/20

سلام سرداردلهااسوده بخواب که این بارکل ایران بیدارهستند وگوش به زنگ ولی فقیه تامحقق سازندوعده انتقام سخت رابرای ریخته شدن خون پاکت سردارم درگذشته فقط سردارایران وسوریه ولبنان بودی واکنون سردارکل جهان شده ای چه ابله اند انانی که فکرمی کنندپایان دادن به زنده گی تو به معنای پایان بخشیدن به راه واندیشه واهداف توست امااینگونه نیست زیرابااین عمل خود رویاهاواهداف وسرمایه خودرانابودساختن کاش بفهمندباشهادت تو انسانیت وشرافت این ملت شهیدنمی شودبلکه مانندرودی خروشان می جوشدوانان رادردرونش غرق می سازد تورفتی وبارفتنت پایان حیات انان رارقم زده ای سردارم توبارفتنت به ارزوهای واهی غرب نشینان برای ایران وایرانی پایان داده ای وباعث شده ای تاانان نقاب ازچهره کریه خود بردارند سردارم ببین که چگونه ارزوهای دور و دراز دشمنان داخلی وخارجی برای غیورمردان وشیرزنان ایرانی پایان یافت وچگونه ناخواسته باعث انسجام واتحادبیشترشیرزنان وغیورمردان ایرانی شدند سردارمن شهادت توباعث فرجام برجام شد وباردیگرحیله ونیرنگ دشمنان راهویداکرد

Mahshid Setoodeh · 7/2/20

شهادتت مبارک سردار

مشتی خاک · 2/1/21

به رسم عشق بـ*ـو*سیدم لـ*ـب تیغ شهادت را

به قلبم سرو می‌کارم نمادی از شهامت را

نماز شکر می‌خوانم مرید مرتضی هستم

بنوشم صد قدح یکجا شرابی از طهارت را

مرا چون مالک اشتر فدای دین و حق دانید

ندای لا فتی الا علی را چون دعا خوانید

هراسی نیست در دل ها، به راه عشق می‌میریم

خوشا آن دم که رستاخیز، به پای عشق بنشینیم

FaTeMé_KH · 22/2/21

تو نجات دادی خنده هایی رو که پشت صدای گلوله و تفنگ زندانی شده بود تو ناجی بچه هایی

~ĤaŊaŊeĤ~ · 7/12/21

ای که با یاد تو زندگیها شدنی نیست
برگرد که دنیا تورا فقط میخواهد :aiwan_light_cray:

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄ · 7/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

شعر :سَربازِ عِشق

داغِ تو آتَش اَفکَندِه بَر جانَم

با رَفتَن تو، دیگَر چِه جانی ماندِه بَر جانَم؟

حَتی تو دَست هایَت ،دَرسِ شَهادَت میداد

آمادِه دَرس شُدَم، فَدایِ تو جانَم

اِی آموزگار شَهادَت، اِی پاسبانِ عِشق

مَن دَرس هایَم را اَز تو خواندَم

دَرسی بی زور و سَختی

دَرس آزادِگی از تو خواندَم

اِی سَردارِ مَن، اِی سُلِیمانَم

کاش بَرایِ تو، فدا شَود جانَم

پَس بی چون و چِرا قَبول کُن

مَن سَربازِ لَشکَرِ سُلِیمانَم

این شعر ماله من هست که در مسابقات شعر نویسی شرکت کردم و اول شدم حدود یک سال پیش

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اخراج شده

اخراج شده

کاربر فعال انجمن

عضو جدید انجمن

کاربر نیمه فعال

عضو جدید انجمن

کاربر نیمه فعال

دستیار تالار کتاب گویا

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین