خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
حس من نازک نارنجی‌تر از آن است که نشان می‌دهد.
حس من زود رنج است؛
زود غمگین می‌شود.
کمی بیش از حد مهربان است و از همین رو ضربه می‌خورد.
حس من کمی زودتر از موعد اعتماد می‌کند.
و این خوب نیست
اما...
اما حس من کمی کینه ایست
کمی که نه!
حس من کمی بیشتر از کمی، کینه توزی می‌کند!
بدی‌هایت را فراموش نمی‌کند،
تندخویی‌هایت را همیشه به یاد دارد،
بی‌احترامی‌هایت را می‌شنود و آن را در خاطراتش ذخیره می‌کند!
لطفا حواست به حسم باشد!
اگر بخواهد کاری بر علیه‌ت انجام دهد نمی‌توانم در مقابلش بایستم...
گفته بودم که "این حس متعلق به من است."
من هیچ‌وقت نمی‌توانم در برابر خودم بایستم، متاسفم!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
راست می‌گفت!
از اولش هم راست می‌گفت!
نباید به تو اعتماد می‌کردم.
تو کمی بیشتر از کمی اشتباه کردی.
تو از اول هم برای ماندن نیامده بودی!
اصلا بگو ببینم دلیل بودن کوتاهت کنار من چه بود؟!
نقشه جدیدی داشتی؟
راست می‌گفت!
حس من راست می‌گفت.
تو اصلا قابل اعتماد نبودی!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
این روزها سرم پر از حرف‌های ناراحت کننده و غم انگیز است.
اما حسی ندارم!
این روزها به هیچ‌کس و هیچ چیز حسی ندارم.
فکر می‌کنم اتفاقات اطرافم کار خودشان را کرده‌اند.
آری، حس من مرده است!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه چیز در یک زمان مشخص اتفاق افتاد.
عادی بودی؛
زیادی ادعای عاشق پیشگی کردی،
سرد شدی،
مرا نادیده گرفتی،
حرف از رفتن زدی.
گقتی عاشق شخص دیگری هستی.
گفتم دوستت دارم و تو چه ساده تمام احساسم را به یغما بردی و من چه ابلهانه به تو اجازه رفتن دادم.
نه...
نه این‌که عشق را گدایی کنم!
هرگز!
فقط کمی حسرت به دلم مانده، همین و بس!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 3 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو برای من پله‌ی ترقی محسوب شدی.
نه این‌که از تو سواستفاده کرده باشم؛
نه!
تو با رفتنت، تنها بودن را به من یادآوری کردی.
با رفتنت به من فهماندی که کسی را ندارم
و من چه‌کار کردم؟
صادقانه بگویم، نوشتم!
اوایل فقط می‌نوشتم اما کم کم و با فکر به خاطراتمان در حال پیش‌رفت هستم
تنها مشکلم غمگین بودن فضای نوشته‌هایم است
اما این را بدان!
"من شاد می‌نویسم اما غمگین خوانده می‌شود."


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
حس من از یک جایی به بعد، دیگر متعلق به من نبود؛
عروسک خیمه شب بازی تو شده بود!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، AeDaN و 3 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
امشب شکم به یقین تبدیل شد!
مدت‌هاست دیگر با کسی مهربان نیستم
مدت‌هاست دیگر لبخند نمی‌زنم
مدت‌هاست از رنج کشیدن مردم دلگیر نمی‌شوم
مدت‌هاست که فقط انسانم و انسانیت ندارم
مدت‌هاست که زنده‌ام و زندگی نمی‌کنم
مدت‌هاست که دیگر "منی" وجود ندارد و کالبد تو خالیِ من در حال گشت و گذار است!
آری امشب شکم به یقین تبدیل شد!
من مدت‌هاست که مرده‌ام...!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
مدت‌هاست دیگر به یاد ندارم چگونه می‌خندیدی!
چگونه حرف می‌زدی،
شیطنت‌هایت را،
لوس بازی‌های گاه و بی‌گاهت را،
طرز لباس پوشیدنت را،
دوستت دارم‌هایت را،
نوع راه رفتنت،
طرز صحبتت،
هیچ چیز را به یاد ندارم!
اما تصویر بزرگی از سیاه چشمانت درست روبه‌روی صفحه‌ی نمایش چشمانم است،
که هر کاری می‌کنم نمی‌توانم فراموشش کنم و یا حداقل یادش را کم‌رنگ کنم!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
چه می‌گویی؟
چه داری که بگویی؟
بی‌بهانه فریاد نزن!
کسی که جهان هم اکنون نیازمند شنیدن فریادش است، من هستم!
چرا دست پیش می‌گیری که پس نیفتی؟
هر که نداند فکر می‌کند کسی که اشتباه کرد من بودم!
هه! خیلی جالب است!


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، AeDaN و 3 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,333
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
این روزها حس من کمی عصبی‌تر از حد معمول به نظر می‌رسد.
دلیلش را نمی‌دانم!
اوه! صبر کن، شاید هم بدانم!
اری درست است، روز تولد آشناییمان نزدیک است.


دلنوشته حس من | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 3 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا