خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,226
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
تنها دو ساعت تا صبح و طلوع خورشید باقی مانده بود. کامپیوتر مسیر پیاده روی را دو کیلومتر اعلام می‌کرد و هیچ اثری مبنی بر جواب دادن برای ارسال نیروی کمکی وجود نداشت. شارلوت هم اطمینان یافت که ارتباطشان با مرکز قطع شده و تلاشش هم برای برقراری با مرکز بی فایده بود.
دست راست...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!، !Shîma!، * رهــــــا * و 5 نفر دیگر

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,226
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
شارلوت غافل‌گیر شد و قبل از آن که کاری انجام بدهد، موجود با سرعتی شبیه سرعت باد خودش را به ریچارد رساند و با قدرت، مشتی نثار قفسه‌ی سـ*ـینه‌ی ریچارد کرد. صدای فریاد دردناک ریچارد به هوا برخاست و شارلوت با عجله به دنبال اسلحه‌ی دیگری برای دفاع از خودشان گشت.
تفنگش را از دست داده بود و کمانش را هم آن موجود به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!، !Shîma!، * رهــــــا * و 4 نفر دیگر

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,226
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
دست شارلوت را گرفت و آن حافظه را درون مشت او گذاشت. دستش را بست و دوباره تکرار کرد:
-این یه دستور از طرف مافوقته... حالا هم سریع از این جا دور شو.
شارلوت با گریه سرش را به طرفین تکان داد و از جایش بلند نشد. صدای گام‎های محکمی که در اطرافش می‌شنید هم او را مجاب به رها کردن همکارش نمی‌کرد. ریچارد که متوجه شد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!، !Shîma!، * رهــــــا * و 5 نفر دیگر

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,226
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
موجود نزدیک‌تر آمده بود و شارلوت می‌توانست صورت عجیب او را به خوبی از آن فاصله ببیند. هیچ چشمی روی صورتش باقی نمانده بود و تنها دو حفره‌ی تو خالی، آثار باقی مانده‌ از صورتش بودند.
می‌توانست لباس پاره پاره شده‌ای را روی تن او تشخیص بدهد. لباس مخصوص خلبان هواپیما بود. حالا می‌فهمید که خلبان نسوخته و در عوض،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: مدیا، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!، !Shîma! و 6 نفر دیگر

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,607
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه

نویسنده‌ی عزیز

داستان کوتاه شما بازبینی شد و ویرایش‌های لازم بر روی آن اعمال...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و !Shîma!

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه

نگار 1373 عزیز
...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!، * رهــــــا *، نگار 1373 و یک کاربر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا