- عضویت
- 8/8/19
- ارسال ها
- 1,681
- امتیاز واکنش
- 15,271
- امتیاز
- 323
- محل سکونت
- همدان
- زمان حضور
- 62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقد و بررسی بازی Fallout 76
سالها پیش، زمانی که نام بازیهای fallout در حال فراموشی بود، زمانی که چراغ این دنبالهی معنویِ مجموعهی محبوب wasteland رو به خاموشی بود، یک منجی که بعدها به سلطان نقشآفرینی شهره گشت، به فریاد این گنج پنهان رسید و با انتشار fallout 3 سبک نقشآفرینی را به خود مدیون کرد اما خوشبختانه این پایان کار نبود. Bethesda به عنوان جایزهای برای خود (و همچنین ما!) ساخت نسخهی جدید آن را به استودیوی بااستعداد obsidian سپرد که بازی fallout : new vegas را منتشر کرد، بازیای که خیلیها از جمله خودم، آن را در کنار fallout 3 بهترین نسخه از این سری مینامند. و اگر دلیلاش را بخواهید، من به خاطر المانهای نقش آفرینی غنی و همچنین اتمسفر زیبای new vegas است که مجذوب آن شدهام. این استودیو که همین تازگیها به مجموعه استودیوهای first party شرکت microsoft پیوسته است، با خلق new vegas خیلیها را به سبک نقشآفرینی امیدوار کرد. Bethesda هم که موفقیت این نسخه را دید، جیبهایش به او فشار آوردند و اینگونه بود که fallout 4 به سرپرستی تاد هاوارد کبیر ساخته گشت. بازیای که در کنار موفقیتهای زیادی که کسب کرد، نتوانست آنگونه که باید و شاید انتظارات را برآورده کند، هرچند به شخصه آن را بازی خوبی میدانم و صدالبته با اینکه بازی نتوانست از پس هایپی که Bethesda برای طرفداران ایجاد کرده بود بربیاید موافقم. دلایل اینکه چرا fallout 4 به شاهکاری که همه انتظار داشتیم تبدیل نشد میتواند برای هرکس متفاوت باشد اما به شخصه دلیل آن را کمبود عناصر نقشآفرینی و نبود تاثیرات آنچنانی در سیستم دیالوگها میدانم.(مشکلات فنی جزئی از عناصر تشکیل دهندهی بازیهای Bethesda هستند و ذکر آنها به عنوان نکتهی منفی خیلی امری ضروری قلمداد نمیشود!!!) چندی قبل از E3 2018 بود که شایعاتی مبنی بر در دست ساخت بودن یک fallout آنلاین به گوش میرسید که به شخصه خیلی آن را جدی نمیگرفتم، آخر هرچه که باشد صحبت در رابـ*ـطه با مجموعهای است که یکی از زیباییهایش القای حس تنهایی به آدم است، بنابراین به من حق دهید که پس از نطق جذاب تاد هاوارد در E3 شوکه شده باشم! بگذارید جملهی خود را اصلاح کنم ، “… تاد هاوارد در E3 عصبانی و تا حدودی ناامید شده باشم!”. Fallout همیشه جزئی جدا ناپذیر از لیست طویل من برای مثال زدن شاهکارهای این مدیوم بود و اگر بخواهید حقیقت را بدانید، پس از فهمیدن صحت این خبر فکری گذرا در ذهنام شروع به خودنمایی کرد : شاید باید لیست خود را کوتاهتر کنی. اما خوشبختانه این فکر با توضیحات بیشتر تاد هاوارد نه تنها در نطفه خفه گشت، بلکه ناگهان fallout 76 تبدیل به یکی از بازیهای مورد انتظارم گشت و گزینه پیش خرید در مقابل دیدگانم شروع به درخشیدن کرد! تا قبل از انتشار بازی و تجربه آن، برای دفاع از بازی در برابر خیلیها انرژی صرف کردم و حال که بازی را تجربه کردهام باید بگویم: … حیف آن همه وقت و انرژی که هدر رفت!
fallout 76 آخرین دست پخت Bethesda بازی بدی نیست ، اما بد نبودن یک بازی لزوماً به معنای خوب بودن آن نیست! با گیمفا برای بررسی نسخه آخر مجموعه محبوب fallout همراه باشید.
خواهشمندم که توجه داشته باشید که سایت گیمفا، بدون توجه به موجهای منفی بر علیه بازی آن را نقد کرده است و این نقد کاملاً برگرفته از تجربه و عقاید شخصی منتقد است. البته این نوشته بیشتر از آنکه نقدی بر پیکرهی بی جان آخرین دست پخت Bethesda باشد، قرار است عاشقانهای باشد در وصف مجموعهای که تغییر را پذیرفت اما به قوانین این تغییر احترامی نگذاشت. هرچند نگران نباشید، رسالت خود را به عنوان یک منتقد از یاد نبردهام و مطمئن باشید بازی را زیر ذرهبین قرار خواهیم داد.
صدایی که از بلندگوها پخش میشود، شما را از خواب بیدار میکند. آن صدا شما را از طایفهی “پناهگاه ۷۶” میخواند و میگوید زمان آن فرارسیده است که پا به دنیای بیرون بگذارید و جهان را بسازید. بلند میشوید و شروع به ساخت چهرهی خویش میکنید، بخشی که دست شما را تا بینهایت برای خلاقیت باز میگذارد. از اتاق خود بیرون میروید و با مکانی روبرو میشوید که ظاهرا همان پناهگاه ۷۶ معروف است. پناهگاهی که بازماندههای جشنی بزرگ در گوشه و کنارهاش پیدا میشوند ، از کاغذهای رنگی بگیر تا بادکنک و … و خب، کاغذهای رنگی بیشتر! هرچه میگردید انسانی را پیدا نمیکنید و البته نباید هم پیدا کنید، زیرا اینگونه گفتهاند که در بازی خبری از NPC نیست. در طبقهی پایین با یک ربات روبرو میشوید، پس از شنیدن دیالوگهای خوابآور او ، به سمت در خروج پناهگاه میروید تا به رسالت خود یعنی ساخت دنیای بیرون برسید. و صد البته که قبل از انجام این کار نیاز به وسایلی دارید، پس از برداشتن وسایل از مکانهایی که تداعی گر ایستگاههای نذری است، با در خروج روبرو میشوید. هیجان در سر تا پایتان رخنه میکند. در باز میشود و پا به دنیای بیرون میگذارید و … . زیبا، واقعا زیبا. ویرجینیای غربی شما را مجذوب خود میکند ، نورپردازیهای هنرمندانه ، رنگبندیهایی شاعرانه با چاشنی موسیقیهایی بینظیر قلب و ذهنتان را تسخیر میکند. در همین حین سطح تان به مرحله دو میرسد و آن S.P.E.C.I.A.L معروف با ظاهری جذابتر از همیشه بر صفحهی نمایشگر نقش میبندد. با وسواس زیاد یکی از گزینههای ارتقای شخصیت را انتخاب میکنید و درست همان لحظهای که توقع داشتید منو کنار برود و به بازی برگردید ، چند عدد کارت با طراحیهای جالب روبرویتان سبز میشود، کمی به جعبه بازی نگاه میکنید و به اسم fallout 76 بر روی جلد خیره میشوید و سپس در گوشی خود به آیکون بازی Hearthstone نگاه میکنید؛ اما طراحی جذاب کارتها نگاه شما را میدزدد و کاری میکند تا تغییر درخت مهارتهای بازی سادهتر در ذهنتان بنشیند. در ابتدا فکر میکنید که این سیستم کارتها فرق چندانی نسبت به همان درخت مهارتهای کلاسیک ندارد و اگر بخواهید بدانید، در آینده از این امر مطمئن خواهید شد. (البته نه اینکه هیچ تغییری نداشته باشد ، مسلماً تغییراتی هست اما این تغییرات درست به روند بازی تزریق نشده است.) ماموریتتان جهتی را به شما نشان میدهد و شما هم از روی کنجکاوی و یا شاید هم عادت، نقشهی بازی را باز میکنید و از وسعت و زیبایی طراحی آن جا میخورید، اقلیمهای زیستی متفاوت در نقشه به زیبایی هرچه تمامتر نشان داده شدهاند و نوید دنیایی زیبا ، بزرگ و با جزئیات را میدهند و خوشبختانه دنیای بازی همینگونه است، جذاب و دلربا. لبخندی بر لبانتان نقش میبندد و پس از بستن نقشه، قدم در مسیر ماموریتتان میگذارید و سفری به یادماندنی را آغاز میکنید.
ماجراجویی شما در دنیای فوق العاده زیبای fallout 76 پر از تناقص است، لحظاتی که نمیدانید باید به خاطر آنها خوشحال باشید یا ناراحت. لحظاتی که شاید لـ*ـذت بخش باشند، اما در عین حال ناامید کننده نیز ظاهر میشوند.
هرچه بیشتر در جهان زیبای fallout 76 غوطه ور شوید، زشتیهای بازی بیشتر نمایان میشوند و متاسفانه این زشتیها به یکی یا دو تا ختم نمیشوند. اولین مشکلی که با آن روبرو میشوید ، مشکلات فنی است. بله ، این درست است که بازیهای Bethesda همیشه با مشکلات فنی زیادی همراه هستند، اما fallout 76 حتی به عنوان یک بازی Bethesda نیز مشکلات زیادی دارد! از افت فریم های اعصاب خرد کن گرفته تا باگها و تکسچرهای بعضاً بیکیفیت. به عنوان مثال در نسخهی ps4 تعویض کردن سلاحتان عملاً یک کابوس به حساب میاید، افت فریمهای بازی به همین جا ختم نمیشود و تا دلتان بخواهد در بازی شاهد آنها خواهید بود. باگها هم مثل همیشه در کنار خندهدار بودن حسابی به تجربهی شیرین شما از سلاخی کردن دشمنان با دوستان خود صدمه میزند. و بدتر از همه این است که تمامی این مشکلات پس از آپدیت ۵۰ گیگابایتی روز اول عرضه بازی همچنان پابرجا هستند! اما بازی هرچقدر از لحاظ فنی ناامیدتان میکند ، از حیث هنری شما را وادار به تحسین میکند. جهان بازی واقعا زیباست، نورپردازیهای بازی جذاب هستند و رنگبندیها نیز روحتان را نوازش میدهند. و اما این زیبایی زمانی به کمال میرسد که اقلیمهای متفاوت نقشه شروع به خودنمایی میکنند، ۶ اقلیم با طبیعت متفاوت که هرکدام اتمسفر و استایل بصری مخصوص به خود را دارند. البته طراحی اسلحهها و لباسها و وسایلی از این قبیل تغییر چندانی با نسخهی قبل ندارند اما همچنان زیبا هستند. رابط کاربری بازی هم دچار تغییراتی شده است که اکثر آنها باعث بهتر شدن تجربه شما از بازی میشوند، تنها نکتهی بد در این رابـ*ـطه طراحی منوهای بخش ساخت و ساز و خرید و فروش است. این منوها خیلی گیج کننده نیستند ، اما با طراحی بیش از حد سادهی خود ، باعث سر درد شما میشوند! اما به طور کل Bethesda در بخش هنری بازی واقعا خوب عمل کرده است و البته بخش فنی بازی تا حدودی با دیر بارگزاری تکسچرها اجازهی لـ*ـذت بردن از این طراحیهای جذاب را به شما نمیدهد. البته زیباییهای جدیدترین نسخه از مجموعهی fallout تنها به ویژگیهای بصری ختم نمیشود، بلکه fallout 76 از لحاظ صوتی نیز بسیار جذاب است. موسیقیهای کلاسیک و عجیب و غریب مجموعه در این نسخه نیز حضور دارند و گوشهایتان را قلقلک میدهد. علاوه بر موسیقیها، fallout 76 در بخش صداگذاری نیز قابل قبول عمل میکند و باعث میشود بازی هم از بخش بصری و هم بخش صوتی بسیار زیبا جلوه کند.
سیستم جدیدی که سعی کرده درخت مهارتهای بازی را تغییر دهد اما در عمل شاهد هیچ تغییر خاصی در بازی نیستیم.
این سیستم جدید حتی نمیتواند در شما انگیزهای برای ارتقای سطحتان ایجاد کند و بعد از چند ساعت اولیه بازی ، دیگر اهمیتی برایتان ندارد.
سالها پیش، زمانی که نام بازیهای fallout در حال فراموشی بود، زمانی که چراغ این دنبالهی معنویِ مجموعهی محبوب wasteland رو به خاموشی بود، یک منجی که بعدها به سلطان نقشآفرینی شهره گشت، به فریاد این گنج پنهان رسید و با انتشار fallout 3 سبک نقشآفرینی را به خود مدیون کرد اما خوشبختانه این پایان کار نبود. Bethesda به عنوان جایزهای برای خود (و همچنین ما!) ساخت نسخهی جدید آن را به استودیوی بااستعداد obsidian سپرد که بازی fallout : new vegas را منتشر کرد، بازیای که خیلیها از جمله خودم، آن را در کنار fallout 3 بهترین نسخه از این سری مینامند. و اگر دلیلاش را بخواهید، من به خاطر المانهای نقش آفرینی غنی و همچنین اتمسفر زیبای new vegas است که مجذوب آن شدهام. این استودیو که همین تازگیها به مجموعه استودیوهای first party شرکت microsoft پیوسته است، با خلق new vegas خیلیها را به سبک نقشآفرینی امیدوار کرد. Bethesda هم که موفقیت این نسخه را دید، جیبهایش به او فشار آوردند و اینگونه بود که fallout 4 به سرپرستی تاد هاوارد کبیر ساخته گشت. بازیای که در کنار موفقیتهای زیادی که کسب کرد، نتوانست آنگونه که باید و شاید انتظارات را برآورده کند، هرچند به شخصه آن را بازی خوبی میدانم و صدالبته با اینکه بازی نتوانست از پس هایپی که Bethesda برای طرفداران ایجاد کرده بود بربیاید موافقم. دلایل اینکه چرا fallout 4 به شاهکاری که همه انتظار داشتیم تبدیل نشد میتواند برای هرکس متفاوت باشد اما به شخصه دلیل آن را کمبود عناصر نقشآفرینی و نبود تاثیرات آنچنانی در سیستم دیالوگها میدانم.(مشکلات فنی جزئی از عناصر تشکیل دهندهی بازیهای Bethesda هستند و ذکر آنها به عنوان نکتهی منفی خیلی امری ضروری قلمداد نمیشود!!!) چندی قبل از E3 2018 بود که شایعاتی مبنی بر در دست ساخت بودن یک fallout آنلاین به گوش میرسید که به شخصه خیلی آن را جدی نمیگرفتم، آخر هرچه که باشد صحبت در رابـ*ـطه با مجموعهای است که یکی از زیباییهایش القای حس تنهایی به آدم است، بنابراین به من حق دهید که پس از نطق جذاب تاد هاوارد در E3 شوکه شده باشم! بگذارید جملهی خود را اصلاح کنم ، “… تاد هاوارد در E3 عصبانی و تا حدودی ناامید شده باشم!”. Fallout همیشه جزئی جدا ناپذیر از لیست طویل من برای مثال زدن شاهکارهای این مدیوم بود و اگر بخواهید حقیقت را بدانید، پس از فهمیدن صحت این خبر فکری گذرا در ذهنام شروع به خودنمایی کرد : شاید باید لیست خود را کوتاهتر کنی. اما خوشبختانه این فکر با توضیحات بیشتر تاد هاوارد نه تنها در نطفه خفه گشت، بلکه ناگهان fallout 76 تبدیل به یکی از بازیهای مورد انتظارم گشت و گزینه پیش خرید در مقابل دیدگانم شروع به درخشیدن کرد! تا قبل از انتشار بازی و تجربه آن، برای دفاع از بازی در برابر خیلیها انرژی صرف کردم و حال که بازی را تجربه کردهام باید بگویم: … حیف آن همه وقت و انرژی که هدر رفت!
fallout 76 آخرین دست پخت Bethesda بازی بدی نیست ، اما بد نبودن یک بازی لزوماً به معنای خوب بودن آن نیست! با گیمفا برای بررسی نسخه آخر مجموعه محبوب fallout همراه باشید.
خواهشمندم که توجه داشته باشید که سایت گیمفا، بدون توجه به موجهای منفی بر علیه بازی آن را نقد کرده است و این نقد کاملاً برگرفته از تجربه و عقاید شخصی منتقد است. البته این نوشته بیشتر از آنکه نقدی بر پیکرهی بی جان آخرین دست پخت Bethesda باشد، قرار است عاشقانهای باشد در وصف مجموعهای که تغییر را پذیرفت اما به قوانین این تغییر احترامی نگذاشت. هرچند نگران نباشید، رسالت خود را به عنوان یک منتقد از یاد نبردهام و مطمئن باشید بازی را زیر ذرهبین قرار خواهیم داد.
صدایی که از بلندگوها پخش میشود، شما را از خواب بیدار میکند. آن صدا شما را از طایفهی “پناهگاه ۷۶” میخواند و میگوید زمان آن فرارسیده است که پا به دنیای بیرون بگذارید و جهان را بسازید. بلند میشوید و شروع به ساخت چهرهی خویش میکنید، بخشی که دست شما را تا بینهایت برای خلاقیت باز میگذارد. از اتاق خود بیرون میروید و با مکانی روبرو میشوید که ظاهرا همان پناهگاه ۷۶ معروف است. پناهگاهی که بازماندههای جشنی بزرگ در گوشه و کنارهاش پیدا میشوند ، از کاغذهای رنگی بگیر تا بادکنک و … و خب، کاغذهای رنگی بیشتر! هرچه میگردید انسانی را پیدا نمیکنید و البته نباید هم پیدا کنید، زیرا اینگونه گفتهاند که در بازی خبری از NPC نیست. در طبقهی پایین با یک ربات روبرو میشوید، پس از شنیدن دیالوگهای خوابآور او ، به سمت در خروج پناهگاه میروید تا به رسالت خود یعنی ساخت دنیای بیرون برسید. و صد البته که قبل از انجام این کار نیاز به وسایلی دارید، پس از برداشتن وسایل از مکانهایی که تداعی گر ایستگاههای نذری است، با در خروج روبرو میشوید. هیجان در سر تا پایتان رخنه میکند. در باز میشود و پا به دنیای بیرون میگذارید و … . زیبا، واقعا زیبا. ویرجینیای غربی شما را مجذوب خود میکند ، نورپردازیهای هنرمندانه ، رنگبندیهایی شاعرانه با چاشنی موسیقیهایی بینظیر قلب و ذهنتان را تسخیر میکند. در همین حین سطح تان به مرحله دو میرسد و آن S.P.E.C.I.A.L معروف با ظاهری جذابتر از همیشه بر صفحهی نمایشگر نقش میبندد. با وسواس زیاد یکی از گزینههای ارتقای شخصیت را انتخاب میکنید و درست همان لحظهای که توقع داشتید منو کنار برود و به بازی برگردید ، چند عدد کارت با طراحیهای جالب روبرویتان سبز میشود، کمی به جعبه بازی نگاه میکنید و به اسم fallout 76 بر روی جلد خیره میشوید و سپس در گوشی خود به آیکون بازی Hearthstone نگاه میکنید؛ اما طراحی جذاب کارتها نگاه شما را میدزدد و کاری میکند تا تغییر درخت مهارتهای بازی سادهتر در ذهنتان بنشیند. در ابتدا فکر میکنید که این سیستم کارتها فرق چندانی نسبت به همان درخت مهارتهای کلاسیک ندارد و اگر بخواهید بدانید، در آینده از این امر مطمئن خواهید شد. (البته نه اینکه هیچ تغییری نداشته باشد ، مسلماً تغییراتی هست اما این تغییرات درست به روند بازی تزریق نشده است.) ماموریتتان جهتی را به شما نشان میدهد و شما هم از روی کنجکاوی و یا شاید هم عادت، نقشهی بازی را باز میکنید و از وسعت و زیبایی طراحی آن جا میخورید، اقلیمهای زیستی متفاوت در نقشه به زیبایی هرچه تمامتر نشان داده شدهاند و نوید دنیایی زیبا ، بزرگ و با جزئیات را میدهند و خوشبختانه دنیای بازی همینگونه است، جذاب و دلربا. لبخندی بر لبانتان نقش میبندد و پس از بستن نقشه، قدم در مسیر ماموریتتان میگذارید و سفری به یادماندنی را آغاز میکنید.
ماجراجویی شما در دنیای فوق العاده زیبای fallout 76 پر از تناقص است، لحظاتی که نمیدانید باید به خاطر آنها خوشحال باشید یا ناراحت. لحظاتی که شاید لـ*ـذت بخش باشند، اما در عین حال ناامید کننده نیز ظاهر میشوند.
هرچه بیشتر در جهان زیبای fallout 76 غوطه ور شوید، زشتیهای بازی بیشتر نمایان میشوند و متاسفانه این زشتیها به یکی یا دو تا ختم نمیشوند. اولین مشکلی که با آن روبرو میشوید ، مشکلات فنی است. بله ، این درست است که بازیهای Bethesda همیشه با مشکلات فنی زیادی همراه هستند، اما fallout 76 حتی به عنوان یک بازی Bethesda نیز مشکلات زیادی دارد! از افت فریم های اعصاب خرد کن گرفته تا باگها و تکسچرهای بعضاً بیکیفیت. به عنوان مثال در نسخهی ps4 تعویض کردن سلاحتان عملاً یک کابوس به حساب میاید، افت فریمهای بازی به همین جا ختم نمیشود و تا دلتان بخواهد در بازی شاهد آنها خواهید بود. باگها هم مثل همیشه در کنار خندهدار بودن حسابی به تجربهی شیرین شما از سلاخی کردن دشمنان با دوستان خود صدمه میزند. و بدتر از همه این است که تمامی این مشکلات پس از آپدیت ۵۰ گیگابایتی روز اول عرضه بازی همچنان پابرجا هستند! اما بازی هرچقدر از لحاظ فنی ناامیدتان میکند ، از حیث هنری شما را وادار به تحسین میکند. جهان بازی واقعا زیباست، نورپردازیهای بازی جذاب هستند و رنگبندیها نیز روحتان را نوازش میدهند. و اما این زیبایی زمانی به کمال میرسد که اقلیمهای متفاوت نقشه شروع به خودنمایی میکنند، ۶ اقلیم با طبیعت متفاوت که هرکدام اتمسفر و استایل بصری مخصوص به خود را دارند. البته طراحی اسلحهها و لباسها و وسایلی از این قبیل تغییر چندانی با نسخهی قبل ندارند اما همچنان زیبا هستند. رابط کاربری بازی هم دچار تغییراتی شده است که اکثر آنها باعث بهتر شدن تجربه شما از بازی میشوند، تنها نکتهی بد در این رابـ*ـطه طراحی منوهای بخش ساخت و ساز و خرید و فروش است. این منوها خیلی گیج کننده نیستند ، اما با طراحی بیش از حد سادهی خود ، باعث سر درد شما میشوند! اما به طور کل Bethesda در بخش هنری بازی واقعا خوب عمل کرده است و البته بخش فنی بازی تا حدودی با دیر بارگزاری تکسچرها اجازهی لـ*ـذت بردن از این طراحیهای جذاب را به شما نمیدهد. البته زیباییهای جدیدترین نسخه از مجموعهی fallout تنها به ویژگیهای بصری ختم نمیشود، بلکه fallout 76 از لحاظ صوتی نیز بسیار جذاب است. موسیقیهای کلاسیک و عجیب و غریب مجموعه در این نسخه نیز حضور دارند و گوشهایتان را قلقلک میدهد. علاوه بر موسیقیها، fallout 76 در بخش صداگذاری نیز قابل قبول عمل میکند و باعث میشود بازی هم از بخش بصری و هم بخش صوتی بسیار زیبا جلوه کند.
سیستم جدیدی که سعی کرده درخت مهارتهای بازی را تغییر دهد اما در عمل شاهد هیچ تغییر خاصی در بازی نیستیم.
این سیستم جدید حتی نمیتواند در شما انگیزهای برای ارتقای سطحتان ایجاد کند و بعد از چند ساعت اولیه بازی ، دیگر اهمیتی برایتان ندارد.
نقد و بررسی بازی Fallout 76
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com