خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
  • شروع کننده موضوع Cinder
  • تاریخ شروع

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع


آهنگ کنارم از رض سینگل ترکی از آلبوم شهروند است که به زودی این آلبوم منتشر میشود و شما میتوانید با خرید آن به این هنرمند کمک شایانی کنید. تفسیر این آهنگاختصاصی از موزتکست هست و صرفاً نظر شخصی نویسندگان این مطلب میباشد، خوشحال میشیم اگر انتقادی یا پیشنهادی داشتید زیر همین مطلب ارائه کنید.

این آهنگ شباهتی به آهنگ رفیق فابریک از شایع ندارد زیرا آهنگ کنارم از بدو تولد تا مرگ را توضیح داده اما آهنگ شایع یک دوره را توضیح داده است

آهنگ بطور کلی دارای 3 زمان یعنی گذشته، حال و آینده میباشد که هر 3 زمان دارای چند زیر بخش مختلف در آهنگ میباشد.

برای درک بهتر از آهنگ، متن آهنگ رو بخش بندی میکنیم و توضیح میدیم هر بخش رو که قابل فهم باشه.

(مادر)

وقتی تو کنارمی قدمام میدن معنی

دستمو میگیری ، من میخورم زمین

بلند میشم میتکونی أ تنم خاک

نشون میدی راهی که میرسه به شیر آب

(دوست)

نه میشناسمت ، نه حتی دیدمت توو خواب

لای سرسره ها و سر و صدا ، اون همه تاب

حست میکنم روز اول مدرسه

امنیتی که توو گرماییه که توو دستشه

داد میزنن صف بشه ، یکه سه (1/3)

تقسیم ، من و تو توو یه کلاسیم ، دیگه نمیترسیم

وقتی تو کنارمی پیش بیاد هر چی

فحش و مشت ولگد ، یخ بیار سرد شیم

میجنگیم و میشناسیم تا یه مرد شیم

میفهمیم و میسازیم تا یه روز پدر شیم

(همسر و فرزند)

وقتی تو کنارمی حس میکنم کاملم

تو حملش میکنی ولی انگار من حاملم

دلم میخواد هر چی دارم و همه یه جا بدم

تو بخندی ، اون بخنده ، من وا برم

وقتی تو کنارمی ، ندارم هیچ غمی

خنده ها کمان ، شادیا کمین

(بازی با فرزند)

دسته ها توو دستمون و دکمه ها زدیم

بین توپ و تانک شدیم آدم آهنی

تو هم با منی ، میریم مرحله ی بعد

غول آخرش مونده ، بالاخره میشه رد

دستگاه خاموشه

فلش بَک زدن به گذشته (سربازی، ترک تحصیل)

من با خودم نشستم لـ*ـب تـ*ـخت

فکر میکنم روز بعد ، فکر میکنی روز بعد

چی میاد به سرمون ، جز یه ذره مو

همه رو میتراشمو میزنم أ خونه بیرون

کف خیابون ، اون جا که درسه فراوون

سختیا میان تا ته روز بشن آسون

وقتی تو کنارمی نمیشم هراسون

مهرشهر رو پیاده میرم رو به لواسون

فلش بَک زدن به گذشته (بازی های کودکانه)

هم پای پاهامی ، رد میشیم أ کوچه

یک و یک تک تک رو هم کلوچه

دنیا و هزار دستش که همه پوچه

یه خالی بازی کن برام تا که گل رو شه

(زمان حال)

یه گوشه ، نشستم اندیشه

أ پوشه تصاویر میریزن رو میز شیشه

مطالعه آزاد ، شک به یقین ، یقین به باور

همون واقعیتیه که هر آدمی تووشه

(خدا)

تو هم کنارمی دمم گرمه

یه چیزی توو گلومه ورم کرده

اینا اعماق وجودمه تووی سرمه

(صحبت با شنوده آهنگ)

نخواستم با گفته هام بزنم صدمه

وحدت ، یه کلمه اشهدمه

(عزرائیل و مرگ)

وقتی تو کنارمی وقت رفتنمه

یه لحظه صبر بکن ، کفنم تنمه

قسمتی که مربوط به مادر خیلی واضحه، خودتون رو بعنوان یه دختر یا پسربچه تصور کنید که کنار مادرتون راه میرید اون حس امنیت حس شادی و تصور کنید بخورید زمین و دستی که به سمت شما میاد دست مادر و زمانی که بلند شدید خاکی که روی پیراهن و شلوار شماست رو پاک میکنه و راهنماییت میکنه به سمت شیر آب تا لباس های خودتون رو تمیز کنید.

بخش بعدی مربوط به دوست هست که داره توضیح میده که هم دیگه رو نمیشناسیم و حتی توو خواب هم همدیگرو ندیدیم، بین سُرسُره و هیاهو، روز اول مدرسه گرمای تووی دستت رو حس میکنم.

پشت میکروفون معاون یا ناظم میگه نفراتی که اعلام میشه کلاس 1/3 هست که من و تو توو کلاس همیم و اگر اتفاقی بیوفته دیگه نمیترسم حتی اگه مشت و لگد بخورم چون تو کنار منی!

میرسیم به قسمتی که رض در مورد همسر و فرزند خود صحبت میکنه میگه وقتی تو (همسرم) کنارمی حس کمبود یا هیچ بودن ندارم چون با تو حس میکنم کاملم، تو فرزند خودمون رو بارداری و دردش رو تحمل میکنی منم توو ذهنم اون بچه رو بار دارم. رض دلش میخواد همه چیشو بده تا همسرش و فرزندش بخنده و وقتی همسرش کنارشه غمی نداره، خنده ها کمان منظورش لبخند یا این اِموجی :blush: هست که شادی ها توو کمین هستند.

حالا داره با فرزندش گِیم میزنه و میگه وقتی تو (فرزندش) با منی مرحله های زندگی یا مرحله های بازی رو رد میکنیم و میرسیم به غول آخر و اونم رد میکنیم، دستگاه خاموشه میتونه منظور کنسول بازی یا زندگی و مرگ باشه.

حالا رض فلش بک میزنه به گذشته که موهاشو از ته میزنه (کچل میکنه) که شاید منظورش سربازی رفتن باشه، کف خیابون اونجا که درسه فراوون نا خداگاه یاد آهنگ ما یه مشت سربازیم از هیچکس میوفتم که میگه “ما یه مشت سربازیم فوق لیسانس بزرگترین دانشگاه کل ایران
منظورم خیابون” که فکر کنم دیگه نیازی به توضیح با وجود این تیکه آهنگ هیچکس نداشته باشه، میگه سختیا رو پشت سر گذاشتم و حالا وقت آسون شدن زندگی هست.

قسمت بعد رض یاد بازی های کودکانش توو لواسون میوفته که بازی های مختلفی مثل گل یا پوچ بازی کردن رو میگه که شبیهش میکنه به زندگی.

از زمان گذشته بیرون میاد و به زمان حال برمیگرده و میره سراغ آلبوم عکس های قدیم و خاطرات گذشتش رو با دیدن عکس های آلبوم مرور میکنه.

این قسمت ارتباط رض با خدا رو بیان میکنه که خدا همیشه کنارشه و بغضی توو گلوش هست که اینا از عمق دلشه که تووی ذهنش هست که اون بالا (ذهن) معنی میده و این پایین جمله (لـ*ـب یا زبون) رو لـ*ـبش اَدا میشه.

به انتهای آهنگ میرسیم که رض هم با شنونده این آهنگ صحبت میکنه هم در مورد وحدت یا بهتر کنارهم بودن ما صحبت میکنه و در انتها صحبتش راجبه مرگ و وجود عزرائیل در کنار خودش هست که زمان مرگش رسیده است.

و اوترو آهنگ که صحبت جالب مسعود کیمیایی هست در مورد عشق :

اگه این‌کاره باشی باز این کار رو می‌کنی، باز عاشق میشی، هیچ‌ وقت نمیتونی به خودت بگی عاشق نشو ، میشی


تفسیر آهنگ کنارم از رض

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا