خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
الیوت آلدرسون (آقای ربات) شخصیه که مثل ربات زندگی می‌کنه.
شاید مثل خیلی از ما‌ها...

البته این آقای ربات اجتماع گریز و تنهاست.
ترجیح میده بشینه جلوی کامپیوتر و همه چیز رو هک کنه و خودِ واقعی آدم‌ها رو بشناسه تا این که با تظاهرها و نقاب‌های اون‌ها زندگی کنه.

حتی تصمیم می‌گیره که انقلاب کنه و جهان رو تغییر بده؛ اما.‌‌..

شاید برای خیلی‌ها آقای ربات عجیب غریب باشه درست مثل کتاب "بیگانه اثر آلبرت کامو" اما خب آقای ربات هم جزیی از این جامعه است که شناخته نشده و هر کسی درکش نمی‌کنه.

ما در این جا بخش‌هایی از حرف‌ها، زندگی و تفکرات آقای ربات رو به اشتراک می‌گذاریم.
(
بیشتر این حرف ها با خودشه چون تنهاست و با خودش حرف می‌زنه)

و در پایان هم بگم که این تاپیک کمی فلسفی‌ست. اگه نمی فهمید یا دوستش ندارید مشکل از شما یا من نیست...



لطفا در این تاپیک پست نذارید سپاس(فقط پست های مشابه خودم در صورت تاییدم)


آقای ربات

 
  • تشکر
Reactions: Jãs.I، Leyla، SAEEDEH.T و 10 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع


? Are you a 1 ore a 0

_تو یک هستی یا صفر؟! این سوالیه که باید از خودت بپرسی؛ جوابت آره هست یا نه؟! می‌خوای عمل کنی یا نه؟!

+رفیق تو مدت‌هاست که به صفحه‌ی کامپیوتر خیره شدی، زندگی مثل عددهای صفر و یک نیست!

_این طور نیست؟! درسته! اون‌ها خاکستری‌اند! اما وقتی تا هستش (مغزش) پایین میری می‌بینی پشت هر تصمیمی هم یه یک و صفر هست
تو یا کاری رو می‌کنی یا نمی‌کنی!
اگه فرار کنی و تصمیم نگیری تو تبدیل به صفر می‌شی ولی اگه بخوای بمونی و دنیا رو تعییر بدی میشی یک!
پس یه بار دیگه ازت می پرسم:


?!... Are you a 1 ore a 0


آقای ربات

 
  • تشکر
Reactions: Jãs.I، Leyla، SAEEDEH.T و 10 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع



من از خودم دوری کردم
چرا؟
من ترسیدم
باشه!
از چی ترسیدم؟
از زیاد فهمیدن،
خیلی کم یا کلا هیچی نفهمیدن
.
.
?...Do i even exist

(اصلا من وجود دارم؟)
.
.
(جلوی آینه میره )
منو ببین الیوت آلدرسون
(به خودش نگاه می‌کنه)
من اینجام!
(آینه رو می‌شکنه)
نه، رفتم!


آقای ربات

 
  • تشکر
Reactions: Leyla، SAEEDEH.T، * رهــــــا * و 4 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
e9f3c64e-c943-44a7-a8ac-273dd4f5f9b7.jpg

می‌دونی...
وقتی یه گندی می‌زنی، آرزو می‌کنی کاش قدرتش رو داشتی تا دکمه‌ی "بازگرداندن به حالت اول" رو بزنی.
مثلاً جلوی دختری که دوستش داری یه چیز احمقانه می‌گی
یا وقتی توی یه پیام از رئیست بد می‌گی و بعد به همه‌ی همکارهات می‌فرستیش
یا وقتی اقتصاد کل کشور رو نابود می‌کنی:)
و سرنگونی اجتناب ناپذیر تمدن انسانیت رو استارت می‌زنی
هممون این روزها رو تجربه کردیم؛ ولی امروز قرار نیست یکی از اون روزها باشه...



تقدیم به ! ~ ĄŁÎ ~ !



آقای ربات

 
  • تشکر
Reactions: Jãs.I، SAEEDEH.T، ! ~ ĄŁÎ ~ ! و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا