- عضویت
- 18/3/18
- ارسال ها
- 1,878
- امتیاز واکنش
- 18,048
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Tabriz
- زمان حضور
- 38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
زندگینامه استاد ابوالحسن اقبال آذر
ابوالحسن قزوینی 1245 الوند قزوین - 1349 تبریز فرزند ملا موسی معروف به اقبال السلطان و اقبال آذر خواننده موسیقی ایرانی و صاحب یکی از قوی ترین صداها در آواز ایرانی بود.
وی در روستای الوند واقع در 6کیلومتری قزوین به دنیا آمد.پدرش ملا موسی از مدرسان مدرسه حاج ملا صالح قزوینی بود. اقبال در 7 سالگی پدرش را از دست داد و همراه خانواده اش راهی قزوین شد.
شوق و اشتیاق به فراگیری او را به محضر حاجی ملا کریم جناب قزوینی-از خوانندگان دربار ناصرالدین شاه-کشانید و ظرف مدت کوتاهی به ردیف های موسیقی ایرانی تسلط یافت.اقبال در جوانی راهی تبریز شد و آواز و قدرت بی نظیرش در مدت کوتاهی باعث شهرت و ورودش به دربار محمدعلی میرزا(ولیعهد) شد. رضاقلی میرزاظلی و ابراهیم بوذری که از مفاخر موسیقی ما محسوب میشوند از شاگردان او میباشند. و...... ابوالحسن اقبال آذر بعد از گذشت یک قرن، با کوله باری از عشق یه میهن وخدمت به موسیقی ایرانی در تاریخ سوم اسفند 1349 چشم از جهان فرو بست و در آرامگاه شابا در تبریز به خاک سپرده شد."
ابوالحسن خان قزوینی (اقبال آذر) در ایام جوانی
وی در یادداشت هایش می نویسد:از کودکی به خواندن علاقه مندبودم و از پرندگان تقلید می کردم، در زیر درختان آواز سر می دادم و پرندگان از شنیدن صدایم به وجد در می آمدند.
در 15 سالگی صدایم تغییر یافت و به دلیل افت کیفیت تقریبا دوسال غیرقابل استفاده ماند،من که عاشق خواندن بودم دراین مدت ضمن توسل به خداوند، با ممارست فراوان واستفاده از گیاه های دارویی به تدریج صدایم قابل استفاده شد.
میرزا حسن ثقفی به منظور شناخت ابوالحسن با دستگاه های موسیقی ایرانی وی را نزد استاد"حاج ملا جناب" برد،استادنیز باپی بردن به قابلیت ابوالحسن به تعلیم صدای او پرداخت.
وی که محیط قزوین را برای جولان دادن خود تنگ می دید به فکر محیط مناسب تری برای عرضه هنر بی نظیرش افتاد و در اردیبهشت سال ، 1277چند روز قبل از فرا رسیدن ماه محرم همراه با دسته شبیه خوانان میرزا حسین ثقفی به تبریز رفت.
این هیات همه ساله دراین ایام از سوی دربار ولایت عهدی تبریز دعوت می شدند که در تکایای دولتی وملی آذربایجان به شبیه خوانی بپردازند.
این گروه بعد از رسیدن به تبریز ، وارد عمارت عالی قاپوی این شهر شدند،سپس مراسم تعزیه خوانی با تشریفات فراوانی به رهبری میرزا حسن ثقفی و فرزندش به مدت 10روز در تکیه دولتی آذربایجان با حضور محمد علی میرزا ولیعهد، برپا گردید.
دسته شبیه خوانان قزوینی در زمان قاجار به سرپرستی میرزا حسن ثقفی معین البکا
ابوالحسن در این مراسم چنان خوش درخشید که تحسین همگان بویژه ولیعهد را برانگیخت و قرار شد به عنوان پیشخدمت مخصوص، در دربار ولایت عهدی بماند.
در این ایام براثر بی عدالتی های اجتماعی،و خشونت طاقت فرسای حکومت قاجاری، پیمانه صبرمردم لبریز و جنبش مشروطه خواهی در ایران برپا شد و سرانجام براثر پافشاری آزادی خواهان،مظفرالدین شاه قاجار به ناچار تقاضای مشروع مشروطه طلبان را پذیرفت ودر 13مرداد 1285فرمان مشروطیت صادر شد.
هنگامی که مظفرالدین شاه به بسـ*ـتر بیماری افتاد و محمد علی میرزا را به تهران فراخواندن وی ابوالحسن را با خود به تهران آورد و در میان مردم پایتخت به عنوان پیشخدمت و آوازه خوان شناخته شد.
وی پس از چندی به تبریز مراجعت کرد و ضمن پیوستن به آزادی خواهان، درکنار میرزا علی ثقته الاسلام و یارانش خدمات ارزنده ای برای مشروطیت انجام داد.
کنسرت های ابوالحسن اقبال آذر
اقبال آذر در سال 1293 خورشیدی به همراه درویش خان، حسین طاهرزاده و عبدالله دوامی برای پر کردن صفحه به تفلیس سفر کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت به طوری که در مصاحبه ای که در اطلاعات هفتگی (شماره 1249) مهر ماه 1344 از وی شد اشاره کرده است که 9 بار او را به صحنه برگرداندند. تمامی پولی که از این کنسرت عاید وی شده بود صرف امور خیریه گردید. اقبال به دعوت کمپانی Monarch Record صفحاتی را ضبط کرد که هم اکنون تعدادی از آنها موجود است و بسیاری از آنها نیز به دلیل آشوب ها در جنگ جهانی اول از میان رفت. تعدادی از صفحات نیز که هم اکنون درآرشیو صدا و سیما موجود است به دلیل بی اعتنایی مسؤولان شکسته و در حال خاک خوردن و از بین رفتن است. اقبال بعدها کنسرت هایی در تهران و آذربایجان اجرا کرد. تمامی درآمد حاصله از کنسرتهایش صرف امور خیریه می شده است. در دوره تسلط فرقه دموکرات آذربایجان از او خواستند تا کنسرتی در تبریز اجرا کند. او در طول کنسرت تمام آوازها را به فارسی خواند و در آخر شعری ازعارف قزوینی خواند که با این ابیات به پایان رسید
لباس مرگ بر انـ*ـدام عالمی زیباست / چه شد که کوته و زشت این قبا به قامت ماست
چرا که مجلس شورا نمی کند معلوم / که خانه خانهٔ غیر است یا که خانهٔ ماست
ز حد گذشت تعدی کسی نمی پرسد / حدود خانهٔ بی خانمان ما به کجاست
خراب، مملکت از دست دزد خانگی است / ز دست غیر چه نالیم، هر چه هست از ماست
می گویند در این هنگام مردم به شور می آیند و گریه می کنند و بلوا به پا می شود. به گفتهٔ خودِ اقبال آذر؛ در آن لحظه سرتیپ درخشانی (فرمانده لشکر تبریز) به اعتراض به او می گوید؛ "چه می خوانی؟ مردم دارند گریه می کنند !" و اقبال آذر در جواب می گوید؛ "مردم ایران باید خون گریه کنند !"
شاهدان این ماجرا نقل می کنند که در آن لحظه، دوستداران اقبال آذر او را از درِ پشتیِ عمارتِ شهرداری فراری می دهند تا موردِ خشم و غضبِ مامورانِ فرقهٔ دموکرات قرار نگیرد. در پی این اتفاق، اقبال آذر از ریاست شهرداری تبریز بر کنار می شود.
اقبال آذر در 1321 به ریاست کارگزینی شهرداری تبریز و پس از دو ماه به کفالت شهرداری این شهر منصوب شد.
در سال 1324اقبال آذر از ریاست شهرداری تبریز برکنار وبه ریاست شعبه موسیقی اداره هنرهای ظریفه برگزیده شد. چهره استثنایی و تکرار نشدنی او موجب شد تا از سوی صاحب نظران بی غرض به عنوان سلطان موسیقی ایران لقب گیرد.
به عقیده صاحب نظران اقبال سرآمد خوانندگان قرن مااست وشناخت او و آثارش می تواند ما را با شکوه و عظمت موسیقی کهن ایران آشنا کند.
استاداقبال آذر علاوه بر صدای بی نظیر، روایتی سنجیده و صحیح از ردیف آوازی را برای ما به یادگار گذاشت که تدوین ردیف او می تواند به عنوان یک مرجع ارزشمند به رشد و کمال آواز ایرانی کمک کند و براعتبار آن بیافزاید.
آثار استاد ابوالحسن اقبال آذر
امتیاز ردیف آوازی اقبال آذر برسایر ردیف ها،در دانش بالای او از موسیقی، احاطه کامل به ردیف آوازی در طول 80سال زندگی هنری، قدرت اجرای بالا و وجود ویژگی بارز آواز ایرانی است.
از آثار استاد اقبال آذر می توان به :"ابوعطا"،"حجاز"، "بیات ترک"، "بیات کرد" ، "مثنوی ترک"، "شهناز شور" ، "تصنیف افشاری"،"همایون"،"شوشتری"،"بیات اصفهان"،"دلکش ماهور"،"راک ماهور"،"عراق ماهور"،"تصنیف ماهور"،"نوا"، "چهارگاه"،"سه گاه" اشاره کرد.
ابوالحسن قزوینی 1245 الوند قزوین - 1349 تبریز فرزند ملا موسی معروف به اقبال السلطان و اقبال آذر خواننده موسیقی ایرانی و صاحب یکی از قوی ترین صداها در آواز ایرانی بود.
وی در روستای الوند واقع در 6کیلومتری قزوین به دنیا آمد.پدرش ملا موسی از مدرسان مدرسه حاج ملا صالح قزوینی بود. اقبال در 7 سالگی پدرش را از دست داد و همراه خانواده اش راهی قزوین شد.
شوق و اشتیاق به فراگیری او را به محضر حاجی ملا کریم جناب قزوینی-از خوانندگان دربار ناصرالدین شاه-کشانید و ظرف مدت کوتاهی به ردیف های موسیقی ایرانی تسلط یافت.اقبال در جوانی راهی تبریز شد و آواز و قدرت بی نظیرش در مدت کوتاهی باعث شهرت و ورودش به دربار محمدعلی میرزا(ولیعهد) شد. رضاقلی میرزاظلی و ابراهیم بوذری که از مفاخر موسیقی ما محسوب میشوند از شاگردان او میباشند. و...... ابوالحسن اقبال آذر بعد از گذشت یک قرن، با کوله باری از عشق یه میهن وخدمت به موسیقی ایرانی در تاریخ سوم اسفند 1349 چشم از جهان فرو بست و در آرامگاه شابا در تبریز به خاک سپرده شد."
ابوالحسن خان قزوینی (اقبال آذر) در ایام جوانی
وی در یادداشت هایش می نویسد:از کودکی به خواندن علاقه مندبودم و از پرندگان تقلید می کردم، در زیر درختان آواز سر می دادم و پرندگان از شنیدن صدایم به وجد در می آمدند.
در 15 سالگی صدایم تغییر یافت و به دلیل افت کیفیت تقریبا دوسال غیرقابل استفاده ماند،من که عاشق خواندن بودم دراین مدت ضمن توسل به خداوند، با ممارست فراوان واستفاده از گیاه های دارویی به تدریج صدایم قابل استفاده شد.
میرزا حسن ثقفی به منظور شناخت ابوالحسن با دستگاه های موسیقی ایرانی وی را نزد استاد"حاج ملا جناب" برد،استادنیز باپی بردن به قابلیت ابوالحسن به تعلیم صدای او پرداخت.
وی که محیط قزوین را برای جولان دادن خود تنگ می دید به فکر محیط مناسب تری برای عرضه هنر بی نظیرش افتاد و در اردیبهشت سال ، 1277چند روز قبل از فرا رسیدن ماه محرم همراه با دسته شبیه خوانان میرزا حسین ثقفی به تبریز رفت.
این هیات همه ساله دراین ایام از سوی دربار ولایت عهدی تبریز دعوت می شدند که در تکایای دولتی وملی آذربایجان به شبیه خوانی بپردازند.
این گروه بعد از رسیدن به تبریز ، وارد عمارت عالی قاپوی این شهر شدند،سپس مراسم تعزیه خوانی با تشریفات فراوانی به رهبری میرزا حسن ثقفی و فرزندش به مدت 10روز در تکیه دولتی آذربایجان با حضور محمد علی میرزا ولیعهد، برپا گردید.
دسته شبیه خوانان قزوینی در زمان قاجار به سرپرستی میرزا حسن ثقفی معین البکا
ابوالحسن در این مراسم چنان خوش درخشید که تحسین همگان بویژه ولیعهد را برانگیخت و قرار شد به عنوان پیشخدمت مخصوص، در دربار ولایت عهدی بماند.
در این ایام براثر بی عدالتی های اجتماعی،و خشونت طاقت فرسای حکومت قاجاری، پیمانه صبرمردم لبریز و جنبش مشروطه خواهی در ایران برپا شد و سرانجام براثر پافشاری آزادی خواهان،مظفرالدین شاه قاجار به ناچار تقاضای مشروع مشروطه طلبان را پذیرفت ودر 13مرداد 1285فرمان مشروطیت صادر شد.
هنگامی که مظفرالدین شاه به بسـ*ـتر بیماری افتاد و محمد علی میرزا را به تهران فراخواندن وی ابوالحسن را با خود به تهران آورد و در میان مردم پایتخت به عنوان پیشخدمت و آوازه خوان شناخته شد.
وی پس از چندی به تبریز مراجعت کرد و ضمن پیوستن به آزادی خواهان، درکنار میرزا علی ثقته الاسلام و یارانش خدمات ارزنده ای برای مشروطیت انجام داد.
کنسرت های ابوالحسن اقبال آذر
اقبال آذر در سال 1293 خورشیدی به همراه درویش خان، حسین طاهرزاده و عبدالله دوامی برای پر کردن صفحه به تفلیس سفر کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت به طوری که در مصاحبه ای که در اطلاعات هفتگی (شماره 1249) مهر ماه 1344 از وی شد اشاره کرده است که 9 بار او را به صحنه برگرداندند. تمامی پولی که از این کنسرت عاید وی شده بود صرف امور خیریه گردید. اقبال به دعوت کمپانی Monarch Record صفحاتی را ضبط کرد که هم اکنون تعدادی از آنها موجود است و بسیاری از آنها نیز به دلیل آشوب ها در جنگ جهانی اول از میان رفت. تعدادی از صفحات نیز که هم اکنون درآرشیو صدا و سیما موجود است به دلیل بی اعتنایی مسؤولان شکسته و در حال خاک خوردن و از بین رفتن است. اقبال بعدها کنسرت هایی در تهران و آذربایجان اجرا کرد. تمامی درآمد حاصله از کنسرتهایش صرف امور خیریه می شده است. در دوره تسلط فرقه دموکرات آذربایجان از او خواستند تا کنسرتی در تبریز اجرا کند. او در طول کنسرت تمام آوازها را به فارسی خواند و در آخر شعری ازعارف قزوینی خواند که با این ابیات به پایان رسید
لباس مرگ بر انـ*ـدام عالمی زیباست / چه شد که کوته و زشت این قبا به قامت ماست
چرا که مجلس شورا نمی کند معلوم / که خانه خانهٔ غیر است یا که خانهٔ ماست
ز حد گذشت تعدی کسی نمی پرسد / حدود خانهٔ بی خانمان ما به کجاست
خراب، مملکت از دست دزد خانگی است / ز دست غیر چه نالیم، هر چه هست از ماست
می گویند در این هنگام مردم به شور می آیند و گریه می کنند و بلوا به پا می شود. به گفتهٔ خودِ اقبال آذر؛ در آن لحظه سرتیپ درخشانی (فرمانده لشکر تبریز) به اعتراض به او می گوید؛ "چه می خوانی؟ مردم دارند گریه می کنند !" و اقبال آذر در جواب می گوید؛ "مردم ایران باید خون گریه کنند !"
شاهدان این ماجرا نقل می کنند که در آن لحظه، دوستداران اقبال آذر او را از درِ پشتیِ عمارتِ شهرداری فراری می دهند تا موردِ خشم و غضبِ مامورانِ فرقهٔ دموکرات قرار نگیرد. در پی این اتفاق، اقبال آذر از ریاست شهرداری تبریز بر کنار می شود.
اقبال آذر در 1321 به ریاست کارگزینی شهرداری تبریز و پس از دو ماه به کفالت شهرداری این شهر منصوب شد.
در سال 1324اقبال آذر از ریاست شهرداری تبریز برکنار وبه ریاست شعبه موسیقی اداره هنرهای ظریفه برگزیده شد. چهره استثنایی و تکرار نشدنی او موجب شد تا از سوی صاحب نظران بی غرض به عنوان سلطان موسیقی ایران لقب گیرد.
به عقیده صاحب نظران اقبال سرآمد خوانندگان قرن مااست وشناخت او و آثارش می تواند ما را با شکوه و عظمت موسیقی کهن ایران آشنا کند.
استاداقبال آذر علاوه بر صدای بی نظیر، روایتی سنجیده و صحیح از ردیف آوازی را برای ما به یادگار گذاشت که تدوین ردیف او می تواند به عنوان یک مرجع ارزشمند به رشد و کمال آواز ایرانی کمک کند و براعتبار آن بیافزاید.
آثار استاد ابوالحسن اقبال آذر
امتیاز ردیف آوازی اقبال آذر برسایر ردیف ها،در دانش بالای او از موسیقی، احاطه کامل به ردیف آوازی در طول 80سال زندگی هنری، قدرت اجرای بالا و وجود ویژگی بارز آواز ایرانی است.
از آثار استاد اقبال آذر می توان به :"ابوعطا"،"حجاز"، "بیات ترک"، "بیات کرد" ، "مثنوی ترک"، "شهناز شور" ، "تصنیف افشاری"،"همایون"،"شوشتری"،"بیات اصفهان"،"دلکش ماهور"،"راک ماهور"،"عراق ماهور"،"تصنیف ماهور"،"نوا"، "چهارگاه"،"سه گاه" اشاره کرد.
بیوگرافی ابوالحسن اقبال آذر | خواننده
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: