- عضویت
- 19/3/18
- ارسال ها
- 376
- امتیاز واکنش
- 7,877
- امتیاز
- 313
- محل سکونت
- Yazd
- زمان حضور
- 46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم الله الرحمن الرحیم
اخیرا در برخی سایت ها و وبلاگ ها دیده شده که ضلالت را به خداوند نسبت میدهند.
از آنجا که این بحث در قرآن وارد شده جزو معارف اسلامی محسوب میشود ولی از انجا که جزو قضایای مشبه میباشد بر عهده ی متکلمین است.
ما نیز قصد وارد کردن چنین بحثی را نداریم.ولی از آنجا که مربوط میشود به تعالیم ناب اسلامی برخود دیدیم تا اهداف زیر را در این پست دنبال کنیم:
1)تفهیم بحث ضلالت و گمراهی
2)معرفی خداوند به عنوان سرچشمه ی اصلی هدایت نه گمراهی به معنای رایج آن.
3)معرفی ابعاد تازه ی گمراهی و ضلالت
4)پاسخ گویی به برخی شبهات.
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلا از وارد شدن به بحث اصلی لازم میدانیم که نمونه ای از آیاتی را که ظاهرا گمراهی را به خداوند نسبت میدهد به شما معرفی کنیم:
سوره ۷ ایه ۳۰
[در حالى كه] گروهى را هدايت نموده و گروهى گمراهى بر آنان ثابتشده است زيرا آنان شياطين را به جاى خدا دوستان [خود] گرفتهاند و مىپندارند كه راهيافتگانند
سوره سه ایه ۳۰
[مىگويند] پروردگارا پس از آنكه ما را هدايت كردى دلهايمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود رحمتى بر ما ارزانى دار كه تو خود بخشايشگرى
سوره ۱۴ ایه ۲۱
و همگى در برابر خدا ظاهر مىشوند پس ناتوانان به گردنكشان مىگويند ما پيروان شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مىكنيد مىگويند اگر خدا ما را هدايت كرده بود(چه چیز باعث شده تا هدایت خداوند به آنان نرسد...؟در قرآن پاسخ داده شده:و الله لا یهدی القوم الظالمین)قطعا شما را هدايت مىكرديم چه بىتابى كنيم چه صبر نماييم براى ما يكسان است ما را راه گريزى نيست
و نمونه های دیگری که افراد نزدیک بین آن را ظلم به بندگان(سبحان الله)میدانند.
باید بدانیم که بنا بر تعالیم اسلام گنـ*ـاه و کار حرام پرده ای است که مانع از آن میشود تا انسان حقیقت را ببیند.در واقع بین انسان و حقیقت مانند پرده ای حائل میشود.اگر کسی مشام روح خود را آلوده به حرام کرد شیرینی و لـ*ـذت حقیقت را نمیفهمد.درست مانند شخص معتاد که لـ*ـذت عسل را هم نمیفهمد.این جا مشکل از عسل نیست.مشکل از فرد معتاد است(دقت کنید)
معنای گمراه کردن خدا این است که خداوند هدایت خاص خود را از آنان به خاطر اعمالشان سلب میکند و رحمت خاصیه خود را به تبهکار نمیدهد و او را به حال خودش رها میکند.اگر انسانی به حال خود رها شود هرگز هدایت نمی یابد.
به همین خاطر است که در ادعیه آمده که خدایا ما را به حال خودمان وا مگذار.
شاعر میگوید:
بیرون از این خانه اگر در باشد/در نباشد که اگر جنت اعلی باشد
یعنی بیرون از حریم لطف خداوند اگر راهی هم باشد به جایی نمی رسد هر چند آن راه زیبا باشد
پس اضلال خدا آن نیست که گمراهی را به کسی بدهد به نام ضلالت.بلکه همان فیض هدایت را گرفتن و همان توفیق و رحمت را گرفتن باعث ضلالت خواهد شد.حدیث هست که امام صادق فرمودند:خداوند نعمتی را از عبدی نمیگیرد مگر به خاطر گناهی که انجام داده و لیاقت آن را از دست داد.
یا اگر بخواهیم طور دیگری بیان کنیم باید بگوییم:آری خداوند ضلالات را میدهد.اما به کسانی که با کار حرام و ستم کردن تخم ضلالت را در وجود خود کاشتند و خداوند به هر کس هر آنچیزی که لیاقتش را دارد میدهد.
این تعلیم زیبا و عمیق در اثار بسیاری از شاعران مانند مولوی و حافظ بازتاب زیادی داشته.
همچنین این نکته را نیز اضافه میکنیم که خدا ابتدا کسی را گمراه نمیکند.همانطوری که در جای جای قرآن اشاره شده که خداوند به بندگنش ظلمی را روا نمیدارد..اما اگر ستم پیشه ای عمدا از طی کردن راه راست سرپیچی کرد و راه سعادت را عمدا به روی بست،دیگر مشمول عنایت خدا نخواهد شد.لطف خدا او را رها میکند.رها شدن همان و سقوط کردن همان.و این با خدا هر که را بخواهد گمراه میکندو هر که را بخواهد هدایت میکند تناقض ندارد.
کسی که میداند کاری حرام است ولی در اثر پیروی از هـ*ـوس و هوای نفس خدا فیضش را از او سلب می کند و این قطع رحمت همان ضلالت است که خدا به هر که بخواهد میدهد.
وقتی لطف خدا از انسان قطع شد او همان گمراه میشود.زیرا انسان غیر از خدا پناهی ندارد.
نکته ی آخر:خدایی که مقلب القلوب است میفرماید:
کسیکه متکبر و جبار باشد،من توفیق فهم آیات الهی را(آیات انفسی و آفاقی)از او میگیرم و قلب او را مهر می کنم..
در نیابد حال پخته هیچ خام/پس سخن کوتاه باید والسلام.
اخیرا در برخی سایت ها و وبلاگ ها دیده شده که ضلالت را به خداوند نسبت میدهند.
از آنجا که این بحث در قرآن وارد شده جزو معارف اسلامی محسوب میشود ولی از انجا که جزو قضایای مشبه میباشد بر عهده ی متکلمین است.
ما نیز قصد وارد کردن چنین بحثی را نداریم.ولی از آنجا که مربوط میشود به تعالیم ناب اسلامی برخود دیدیم تا اهداف زیر را در این پست دنبال کنیم:
1)تفهیم بحث ضلالت و گمراهی
2)معرفی خداوند به عنوان سرچشمه ی اصلی هدایت نه گمراهی به معنای رایج آن.
3)معرفی ابعاد تازه ی گمراهی و ضلالت
4)پاسخ گویی به برخی شبهات.
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلا از وارد شدن به بحث اصلی لازم میدانیم که نمونه ای از آیاتی را که ظاهرا گمراهی را به خداوند نسبت میدهد به شما معرفی کنیم:
سوره ۷ ایه ۳۰
[در حالى كه] گروهى را هدايت نموده و گروهى گمراهى بر آنان ثابتشده است زيرا آنان شياطين را به جاى خدا دوستان [خود] گرفتهاند و مىپندارند كه راهيافتگانند
سوره سه ایه ۳۰
[مىگويند] پروردگارا پس از آنكه ما را هدايت كردى دلهايمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود رحمتى بر ما ارزانى دار كه تو خود بخشايشگرى
سوره ۱۴ ایه ۲۱
و همگى در برابر خدا ظاهر مىشوند پس ناتوانان به گردنكشان مىگويند ما پيروان شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مىكنيد مىگويند اگر خدا ما را هدايت كرده بود(چه چیز باعث شده تا هدایت خداوند به آنان نرسد...؟در قرآن پاسخ داده شده:و الله لا یهدی القوم الظالمین)قطعا شما را هدايت مىكرديم چه بىتابى كنيم چه صبر نماييم براى ما يكسان است ما را راه گريزى نيست
و نمونه های دیگری که افراد نزدیک بین آن را ظلم به بندگان(سبحان الله)میدانند.
باید بدانیم که بنا بر تعالیم اسلام گنـ*ـاه و کار حرام پرده ای است که مانع از آن میشود تا انسان حقیقت را ببیند.در واقع بین انسان و حقیقت مانند پرده ای حائل میشود.اگر کسی مشام روح خود را آلوده به حرام کرد شیرینی و لـ*ـذت حقیقت را نمیفهمد.درست مانند شخص معتاد که لـ*ـذت عسل را هم نمیفهمد.این جا مشکل از عسل نیست.مشکل از فرد معتاد است(دقت کنید)
معنای گمراه کردن خدا این است که خداوند هدایت خاص خود را از آنان به خاطر اعمالشان سلب میکند و رحمت خاصیه خود را به تبهکار نمیدهد و او را به حال خودش رها میکند.اگر انسانی به حال خود رها شود هرگز هدایت نمی یابد.
به همین خاطر است که در ادعیه آمده که خدایا ما را به حال خودمان وا مگذار.
شاعر میگوید:
بیرون از این خانه اگر در باشد/در نباشد که اگر جنت اعلی باشد
یعنی بیرون از حریم لطف خداوند اگر راهی هم باشد به جایی نمی رسد هر چند آن راه زیبا باشد
پس اضلال خدا آن نیست که گمراهی را به کسی بدهد به نام ضلالت.بلکه همان فیض هدایت را گرفتن و همان توفیق و رحمت را گرفتن باعث ضلالت خواهد شد.حدیث هست که امام صادق فرمودند:خداوند نعمتی را از عبدی نمیگیرد مگر به خاطر گناهی که انجام داده و لیاقت آن را از دست داد.
یا اگر بخواهیم طور دیگری بیان کنیم باید بگوییم:آری خداوند ضلالات را میدهد.اما به کسانی که با کار حرام و ستم کردن تخم ضلالت را در وجود خود کاشتند و خداوند به هر کس هر آنچیزی که لیاقتش را دارد میدهد.
این تعلیم زیبا و عمیق در اثار بسیاری از شاعران مانند مولوی و حافظ بازتاب زیادی داشته.
همچنین این نکته را نیز اضافه میکنیم که خدا ابتدا کسی را گمراه نمیکند.همانطوری که در جای جای قرآن اشاره شده که خداوند به بندگنش ظلمی را روا نمیدارد..اما اگر ستم پیشه ای عمدا از طی کردن راه راست سرپیچی کرد و راه سعادت را عمدا به روی بست،دیگر مشمول عنایت خدا نخواهد شد.لطف خدا او را رها میکند.رها شدن همان و سقوط کردن همان.و این با خدا هر که را بخواهد گمراه میکندو هر که را بخواهد هدایت میکند تناقض ندارد.
کسی که میداند کاری حرام است ولی در اثر پیروی از هـ*ـوس و هوای نفس خدا فیضش را از او سلب می کند و این قطع رحمت همان ضلالت است که خدا به هر که بخواهد میدهد.
وقتی لطف خدا از انسان قطع شد او همان گمراه میشود.زیرا انسان غیر از خدا پناهی ندارد.
نکته ی آخر:خدایی که مقلب القلوب است میفرماید:
کسیکه متکبر و جبار باشد،من توفیق فهم آیات الهی را(آیات انفسی و آفاقی)از او میگیرم و قلب او را مهر می کنم..
در نیابد حال پخته هیچ خام/پس سخن کوتاه باید والسلام.
اسلام را درست بشناسیم
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: