- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
دوست دارم تو مرد زندگی ام باشی ،توقع زیادیست که احساس مسئولیت کنی؟
همسر من مرد 30 ساله ایست که هنوز در حال وهوای کودکی مانده است. تحصیل کرده است و موقعیت اجتماعی خوبی دارد.اما از همان ابتدای ازدواج مان متوجه برخی رفتارهای مشکوکش شدم. او بیش از حد تصور به پدرش وابسته است. پدرش هم مرد خوبیست اما تسلط کامل او به زندگی ما ، آزارم می دهد. قبلا شنیده بودم ممکن است ارتباط عروس و مادر شوهر با هم دچار مشکل شود و یا مادر شوهر در زندگی دخالت کند اما فکر نمی کردم وابستگی به پدر هم بتواند مشکل ساز شود. شوهرم با پدرش کار مشترک دارد و در حقیقت حقوق بگیر اوست.
پدر شوهرم به تمام خرج ها و کارهای زندگی ما واقف است تا جایی که همسرم به من می گوید اگر چیزی می خواهم به او بگویم. وقتی بیمار می شوم ، جای پسرش مرا به دکتر می برد. در رابـ*ـطه با چینش خانه مان هم نظر می دهد. گاهی فکر می کنم بجای همسرم با او طرف هستم.نمی دانم چگونه شوهرم را متوجه این موضوع کنم که دوست دارم او مرد زندگی ام باشد نه پدرش! نمی دانم باید چه رفتاری داشته باشم؟
دوست گرامی با توضیحاتی که دادید برداشت من این است که با یک پدر بسیار حمایت گر و پسری که به ظاهر نمی خواهد به اندازه کافی مسئولیت زندگی خانوادگی خود را بر عهده بگیرد، مواجه هستیم.توجه کنید اصلا رفتارهای ایشان را دلیل بر دخالت ندانید بلکه صرفا محبت و توجه زیادی است که شکل افراطی و ازار دهنده به خود گرفته است و از طرف دیگر همسر شما هم در محیطی پرورش یافته که آموخته تمام مسئولیتهایش را باید بر گردن پدر انداخته و خودش شانه خالی کند.
تنها راه برخورد با این مساله اولا صبر و تحمل زیاد شماست و در ثانی صحبت آرام و دلسوزانه است.قرار نیست با همسرتان وارد چالش جدی شوید که حتما از پدرش فاصله بگیرد و .. بلکه باید سعی کنید مسئولیتها و علایق خود را به همسرتان گوشزد کرده و شرایط را طوری فراهم کنید که هر انچه مربوط به شما و همسرتان است توسط خودتان دو نفر مرتفع شود یعنی مسئولیت پذیری را در همسرتان علاقهمند کنید.
مثلا وقت دکتر دارید و طبق معمول پدر همسرتان برای حمایت از پسرش می خواهد شما را به دکتر ببرد.از همسرتان خیلی صمیمانه تشکر کنید و برایش شرح دهید که دوست دارید با او به دکتر بروید و اگر امروز وقت ندارد ایرادی ندارد وقت را برای یک روز که خود ایشان وقت دارد تغییر دهید.در مورد چیدمان منزل و سایر موضوعات هم همین طور.سعی کنید خودتان دو نفر با هم صحبت کنید و به یک توافق برسید.
#بیتوته
همسر من مرد 30 ساله ایست که هنوز در حال وهوای کودکی مانده است. تحصیل کرده است و موقعیت اجتماعی خوبی دارد.اما از همان ابتدای ازدواج مان متوجه برخی رفتارهای مشکوکش شدم. او بیش از حد تصور به پدرش وابسته است. پدرش هم مرد خوبیست اما تسلط کامل او به زندگی ما ، آزارم می دهد. قبلا شنیده بودم ممکن است ارتباط عروس و مادر شوهر با هم دچار مشکل شود و یا مادر شوهر در زندگی دخالت کند اما فکر نمی کردم وابستگی به پدر هم بتواند مشکل ساز شود. شوهرم با پدرش کار مشترک دارد و در حقیقت حقوق بگیر اوست.
پدر شوهرم به تمام خرج ها و کارهای زندگی ما واقف است تا جایی که همسرم به من می گوید اگر چیزی می خواهم به او بگویم. وقتی بیمار می شوم ، جای پسرش مرا به دکتر می برد. در رابـ*ـطه با چینش خانه مان هم نظر می دهد. گاهی فکر می کنم بجای همسرم با او طرف هستم.نمی دانم چگونه شوهرم را متوجه این موضوع کنم که دوست دارم او مرد زندگی ام باشد نه پدرش! نمی دانم باید چه رفتاری داشته باشم؟
دوست گرامی با توضیحاتی که دادید برداشت من این است که با یک پدر بسیار حمایت گر و پسری که به ظاهر نمی خواهد به اندازه کافی مسئولیت زندگی خانوادگی خود را بر عهده بگیرد، مواجه هستیم.توجه کنید اصلا رفتارهای ایشان را دلیل بر دخالت ندانید بلکه صرفا محبت و توجه زیادی است که شکل افراطی و ازار دهنده به خود گرفته است و از طرف دیگر همسر شما هم در محیطی پرورش یافته که آموخته تمام مسئولیتهایش را باید بر گردن پدر انداخته و خودش شانه خالی کند.
تنها راه برخورد با این مساله اولا صبر و تحمل زیاد شماست و در ثانی صحبت آرام و دلسوزانه است.قرار نیست با همسرتان وارد چالش جدی شوید که حتما از پدرش فاصله بگیرد و .. بلکه باید سعی کنید مسئولیتها و علایق خود را به همسرتان گوشزد کرده و شرایط را طوری فراهم کنید که هر انچه مربوط به شما و همسرتان است توسط خودتان دو نفر مرتفع شود یعنی مسئولیت پذیری را در همسرتان علاقهمند کنید.
مثلا وقت دکتر دارید و طبق معمول پدر همسرتان برای حمایت از پسرش می خواهد شما را به دکتر ببرد.از همسرتان خیلی صمیمانه تشکر کنید و برایش شرح دهید که دوست دارید با او به دکتر بروید و اگر امروز وقت ندارد ایرادی ندارد وقت را برای یک روز که خود ایشان وقت دارد تغییر دهید.در مورد چیدمان منزل و سایر موضوعات هم همین طور.سعی کنید خودتان دو نفر با هم صحبت کنید و به یک توافق برسید.
#بیتوته
میشه مرد خونه من باشی؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com