خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

samo°○

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/10/24
ارسال ها
59
امتیاز واکنش
8
امتیاز
8
زمان حضور
1 روز 4 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
لانه زاغ

سال های زیادی گذشت و از جادو فقط یک سری افسانه باقی ماند ..
در قرن بیستم زمانی که هیچکس برای موضوعات ماورایی هیچ ارزش و درکی قائل نیست در کوه مرتفع (؟) در شهر سویا اسپانیا فرقه ای با نام زاغ ها در زیر صومعه ای تقریبا ۱۰۰۰ ساله پیدا می‌شود و آنجا را لانه زاغ تعریف می‌کنند.
تعداد نفرات این فرقه به عدد ۱۳ می‌رسد و لباسی از جنس پر زاغ و به سیاهی شب با ماسک فلزی که یک نوک بلند و یک عینک ازمایشگاهی قدیمی بر روی آن نصب شده نماد فردی خودشان را نشان می‌دهد.


لانه زاغ

 
  • تشکر
Reactions: ZaHRa

samo°○

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/10/24
ارسال ها
59
امتیاز واکنش
8
امتیاز
8
زمان حضور
1 روز 4 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
قرن بیستم است و صومعه بزرگ درحال جذب راهب و راهبه های جدید از سرتاسر ایالت است.
تعداد اندک افرادی به این صومعه جذب شده اند که در بهترین حالت تعدادشان به ۶ نفر می‌رسد؛ ۳ راهب و ۳ راهبه.
وقتی وارد فضای بیرونی صومعه شدند با دختری ۷ ساله رو به رو می‌شوند دختری با موهای طلایی و صورتی به سفیدی برف. دختر بسیار عاقل و پخته صحبت می‌کند؛ گویی که انگار با زنی ۷۰ ساله رو به رو شدند.
وارد صومعه می‌شوند. پدر طبق معمول درحال خواندن کتاب La Magia هست؛ او معتقد است که جادو جز پدیده ای شیطانی و فریبکارانه نیست.
هرکدام از تازه وارد های صومعه به طرف اتاقی هدایت و لباس های جدیدشان را تحویل گرفته اند و در حال خواندن دعای قبل خواب هستند. صدایی به مانند کشیده شدن شمشیری دو لبه بر روی دیوار های قدیمی صومعه شنیده می‌شود. به آرامی هر ۶ نفر از اتاق هایشان خارج و به دنبال صدا می‌روند.
صدا بیشتر و بیشتر می‌شود تا آن ها را به انتهای سالن طبقه چهارم می برد.
صدا قطع و دری کوچک به انداه رد شدن فردی با قد ۱۴۰ سانتی متری پدیدار می‌شود.
هر ۶ نفر به آرامی وارد راهرو کوچک پشت در می‌شوند؛ صدا دیگر وجود ندارد به مانندی که انگار هیچوقت صدایی نبوده. در انتهای راهرو انبارکی بسیار قدیمی وجود دارد؛ وارد می‌شوند و به محض وارد شدن فضای نمناک انبارک احساس ناخوشایندی برایشان ایجاد می‌کند. به ارامی سمت وسایل داخل انبار می‌روند؛ ناگهان صدای نگهبان را می‌شنوند و به سرعت پشت صندوقچه ای قدیمی و بزرگ پنهان می‌شوند.بعد از رفتن نگهبان و آزاد کردن نفسشان متوجه نقاشی رو به روی صورتشان می‌شوند؛ کهنه بزرگ و قدیمی را از روی نقاشی برمی‌دارند؛ گویی نقاشی برای ۱۰۰ سال پیش است. در نقاشی عده ای از افراد که تعدادشان به ۱۳ نفر می‌رسد درحال به دار آویختن مردم روستایی که همه آن ها چشمانشان کاملا دراورده شده هستند. آن ۱۳ نفر لباسی از جنس پر زاغ و به سیاهی شب به تن دارند و ماسکی نوک دار و همراه با یک عینک قدیمی آزمایشگاهی روی چهره هایشان را گرفته است...


لانه زاغ

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا