- عضویت
- 20/4/22
- ارسال ها
- 284
- امتیاز واکنش
- 2,938
- امتیاز
- 228
- سن
- 18
- محل سکونت
- اردبیل
- زمان حضور
- 25 روز 16 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
میراث
یکپارچگی ملی ایران
از زمان سقوط اصفهان، کشور ایران دههها جنگ، آشوب و ناامنی را سپری کرده بود تا اینکه در نهایت آقامحمدخان قاجار موفق شد در پی مجموعهای از جنگهای طولانی که تقریباً همه دوران پادشاهی او را به خود اختصاص داد، وحدت ملی را به این کشور بازگرداند.[۱۶۰] بدین جهت، پادشاهی او آغازی بر دوره نوینی در تاریخ ایران بود و دولت متحد ایران به شکل کنونی از آن زمان شکل گرفت. آنچه میراث او را از میراث نادر و کریمخان متمایز میکرد، این بود که او سرنوشت جانشینانش را به قضا و قدر واگذار نکرد و تقریباً همه برادرانش را از پیش رو برداشت تا از ثبات سلطنت باباخان (فتحعلیشاه) اطمینان حاصل کند. با این حال، آنچه آقامحمدخان به جا گذاشت، هنوز مسیر تبدیل شدن به یک دولت با ثبات را طی نکرده بود؛ هرچند به آن مسیر پا گذاشته بود. حاج ابراهیم کلانتر در این موضوع تأثیر مهمی گذاشت؛ زیرا او بود که نخستین قدمها در تبدیل یک اتحادیه ایلی به دولتی واقعی را برداشت.[۱۶۱]
آنچه بر اهمیت این یکپارچگی در زمان آقامحمدخان میافزاید این است که در همان دههها بود که دولتهای اروپایی به قدرتهای جهانی تبدیل شده بودند و روسیه نیز قدرت غالب منطقه بود؛ جنگهای آقامحمدخان تنها چند سال پیش از روبرو شدن ایران با قدرتهای مهاجم اروپایی روی داد.[۱۶۲] نتیجتاً، یکپارچگی ایران در زمان آقامحمدخان با اتفاقات مشابه پیشین — مانند آنچه در زمان شاه اسماعیل اول رخ داده بود — در فضایی متفاوت انجام پذیرفته بود.[۱۶۳]
انتقال پایتخت به تهران
خان قاجار در پاییز ۱۷۸۵ م. وارد تهران شد و چنانکه منابع دوره قاجاریه میگویند، آن را «مقر اساس سلطانی» و «مقر ایالت و مرکز خلافت» تبدیل کرد. او زمانی که اصفهان را ترک کرد، معماران و صنعتگران زیادی را با خود از آن شهر به تهران برد. خان قاجار اندکی پس از ورود به تهران اعضای خانوادهاش را هم از مازندران به آن شهر انتقال داد.[۱۶۴]
دربارهٔ دلیل انتخاب این شهر به عنوان مرکز حکومت نظرها متفاوت است. ساروی، نویسنده تاریخ محمدی، بر آن است که تهران در مرکزیت سرزمینهایی که آقامحمدخان تا به آن روز فتح کرده بود، قرار داشت. نتیجتاً، انتخاب طبیعی برای مرکزیت حکومت بود. چلاوی، نویسنده تاریخ ملکآرا، دو دلیل ذکر کرده: یکی آنکه تهران بین مازندران و مرکز ایران واقع بود و دیگری آنکه رقیب بزرگی در آنجا حکومت نمیکرد. به هر روی، آقامحمدخان بنا به دلایل جغرافیایی و استراتژیکی و نزدیکی تهران به مازندران[۱۶۵] این تصمیم را گرفت.[۱۶۶]
سندی مربوط به سال ۱۷۸۷ م. موجود است که در آن از تهران با عنوان «دارالسلطنه» نام برده شده است. این نشان میدهد که جایگاه تهران به عنوان مرکز حکومت از همان آغاز رسمیت داشته است. البته، در زمان حکومت پادشاهان بعدی از تهران با لقب «دارالخلافه» که لقب پر طمطراقتری است، یاد میشد.[۱۶۷]
یکپارچگی ملی ایران
از زمان سقوط اصفهان، کشور ایران دههها جنگ، آشوب و ناامنی را سپری کرده بود تا اینکه در نهایت آقامحمدخان قاجار موفق شد در پی مجموعهای از جنگهای طولانی که تقریباً همه دوران پادشاهی او را به خود اختصاص داد، وحدت ملی را به این کشور بازگرداند.[۱۶۰] بدین جهت، پادشاهی او آغازی بر دوره نوینی در تاریخ ایران بود و دولت متحد ایران به شکل کنونی از آن زمان شکل گرفت. آنچه میراث او را از میراث نادر و کریمخان متمایز میکرد، این بود که او سرنوشت جانشینانش را به قضا و قدر واگذار نکرد و تقریباً همه برادرانش را از پیش رو برداشت تا از ثبات سلطنت باباخان (فتحعلیشاه) اطمینان حاصل کند. با این حال، آنچه آقامحمدخان به جا گذاشت، هنوز مسیر تبدیل شدن به یک دولت با ثبات را طی نکرده بود؛ هرچند به آن مسیر پا گذاشته بود. حاج ابراهیم کلانتر در این موضوع تأثیر مهمی گذاشت؛ زیرا او بود که نخستین قدمها در تبدیل یک اتحادیه ایلی به دولتی واقعی را برداشت.[۱۶۱]
آنچه بر اهمیت این یکپارچگی در زمان آقامحمدخان میافزاید این است که در همان دههها بود که دولتهای اروپایی به قدرتهای جهانی تبدیل شده بودند و روسیه نیز قدرت غالب منطقه بود؛ جنگهای آقامحمدخان تنها چند سال پیش از روبرو شدن ایران با قدرتهای مهاجم اروپایی روی داد.[۱۶۲] نتیجتاً، یکپارچگی ایران در زمان آقامحمدخان با اتفاقات مشابه پیشین — مانند آنچه در زمان شاه اسماعیل اول رخ داده بود — در فضایی متفاوت انجام پذیرفته بود.[۱۶۳]
انتقال پایتخت به تهران
خان قاجار در پاییز ۱۷۸۵ م. وارد تهران شد و چنانکه منابع دوره قاجاریه میگویند، آن را «مقر اساس سلطانی» و «مقر ایالت و مرکز خلافت» تبدیل کرد. او زمانی که اصفهان را ترک کرد، معماران و صنعتگران زیادی را با خود از آن شهر به تهران برد. خان قاجار اندکی پس از ورود به تهران اعضای خانوادهاش را هم از مازندران به آن شهر انتقال داد.[۱۶۴]
دربارهٔ دلیل انتخاب این شهر به عنوان مرکز حکومت نظرها متفاوت است. ساروی، نویسنده تاریخ محمدی، بر آن است که تهران در مرکزیت سرزمینهایی که آقامحمدخان تا به آن روز فتح کرده بود، قرار داشت. نتیجتاً، انتخاب طبیعی برای مرکزیت حکومت بود. چلاوی، نویسنده تاریخ ملکآرا، دو دلیل ذکر کرده: یکی آنکه تهران بین مازندران و مرکز ایران واقع بود و دیگری آنکه رقیب بزرگی در آنجا حکومت نمیکرد. به هر روی، آقامحمدخان بنا به دلایل جغرافیایی و استراتژیکی و نزدیکی تهران به مازندران[۱۶۵] این تصمیم را گرفت.[۱۶۶]
سندی مربوط به سال ۱۷۸۷ م. موجود است که در آن از تهران با عنوان «دارالسلطنه» نام برده شده است. این نشان میدهد که جایگاه تهران به عنوان مرکز حکومت از همان آغاز رسمیت داشته است. البته، در زمان حکومت پادشاهان بعدی از تهران با لقب «دارالخلافه» که لقب پر طمطراقتری است، یاد میشد.[۱۶۷]
اولین پادشاه قاجار
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com