- عضویت
- 20/4/22
- ارسال ها
- 284
- امتیاز واکنش
- 3,024
- امتیاز
- 228
- سن
- 18
- محل سکونت
- اردبیل
- زمان حضور
- 26 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
آقامحمدخان قاجار (۷ محرم ۱۱۵۵ – ۲۱ ذیالحجه ۱۲۱۱ هجری قمری) از سال ۱۷۹۶ تا ۱۷۹۷ میلادی، شاه ایران بود. او از ۱۷۷۹ تا ۱۷۹۶ میلادی به تحکیم پایههای قدرت خود پرداخت؛ اتفاقی که در نهایت، منجر به تأسیس دودمان قاجار شد که حدود ۱۳۰ سال بر ایران حکومت کردند.
آقامحمدخان در زمان کشاکش میان شاخههای ایل قاجار متولد شد. شش ساله بود که توسط عادلشاه، اسیر و سپس اخته شد که به همین دلیل او را «آغا» میخوانند. با برکناری عادلشاه، از مشهد گریخت و پیش خانوادهٔ خود بازگشت. او ۱۰ سال در کنار پدرش محمدحسنخان قاجار که رؤیای پادشاهی ایران را داشت سپری کرد؛ اما با وجود برتری کوتاه مدت قاجاریان بر دیگر مدعیان، کریمخان زند آنها را شکست داد و آقامحمدخان را به عنوان اسیر با خود به شیراز برد. کریمخان در شیراز با آقامحمدخان با مهربانی رفتار کرد و از او در مسائل مختلف مشورت میخواست. آقامحمدخان ۲۰ سال آنجا ماند تا اینکه کریمخان درگذشت. سپس با کمک عمهاش خدیجه بیگم که همسر کریمخان بود، از شیراز گریخت و خود را به مازندران رساند. او توانست میان شاخههای ایل قاجار اتحادی برقرار کند و در مدت کمی بر تمام شمال ایران مسلط شود.
آقامحمدخان در سال ۱۷۸۳ میلادی تهران را که یکی از مراکز قدرت زندیان بود محاصره کرد؛ اما موفق به فتح آن نشد. علیمرادخان زند در تلافی این عمل سپاهی را برای سرکوب قاجاریان راهی مازندران کرد. بیشتر طرفداران آقامحمدخان او را تنها گذاشتند و استرآباد محاصره شد. سپاه زند پس از مدتی با کمبود آذوقه روبرو گردید؛ آقامحمدخان از این فرصت استفاده کرده و آنان را شکست داد و زندیان را از مازندران بیرون کرد. سپس باز هم به تهران لشکر کشید و اهالی شهر به او گفتند که تنها کسی که پایتخت ایران، اصفهان را تحت سلطهٔ خود داشته باشد را به عنوان حاکم خود میپذیرند. نتیجتاً راهی اصفهان شد و در کاشان نیروهای زند را شکست داد. جعفرخان زند، جانشین علیمرادخان، با شکست سپاهش به شیراز عقبنشینی کرد و اصفهان به دست آقامحمدخان افتاد.
بدین ترتیب، با بازگشت آقامحمدخان به تهران اهالی شهر بدون جنگ او را پذیرفتند. در همین زمان، هدایتاللهخان، والی فراری گیلان، با یاری روسها به آن ولایت برگشت که منجر به بازگشت آقامحمدخان به شمال شد. هدایتاللهخان که مقاومت را بیهوده میدید، دوباره فرار کرد و در راه کشته شد. در همین خلال، جعفرخان توسط صیدمرادخان زند برکنار شد و جنگ داخلی در میان زندیان درگرفت. پیروز این جنگ، لطفعلیخان زند بود. آقامحمدخان در نخستین روزهای استقرار لطفعلیخان در شیراز، به فارس لشکر کشید. جنگی بینتیجه درگرفت و خان قاجار پس از مدتی به تهران بازگشت. آقامحمدخان در تهران برادر خود، جعفرقلیخان را که همیشه به او وفادار بود به قتل رساند؛ زیرا تصور میکرد او ممکن است برای سلطنت باباخان (فتحعلیشاه آینده) مشکلساز گردد.
آقامحمدخان در بهار ۱۷۹۱ به سمت آذربایجان لشکر کشید و آن ناحیه را مطیع خود کرد. در بازگشت، به او خبر رسید که حاج ابراهیم کلانتر دروازههای شیراز را بر روی لطفعلیخان بسته است و خان زند آواره گردیده است. با شنیدن این خبر با تمام قوا به آن سمت لشکر کشید. جنگ بزرگی درگرفت و درحالی که ابتدا پیروزی با لطفعلیخان بود، در پایان آقامحمدخان پیروز شد. لطفعلیخان به سمت طبس عقبنشینی کرد و آقامحمدخان در ژوئیه ۱۷۹۲ پیروزمندانه وارد شیراز شد. یک ماه در شیراز ماند و سپس به تهران بازگشت؛ تا اینکه خبر رسید لطفعلیخان بر کرمان چیره شده است. از بیم قدرتگیری مجدد رقیب، به آن سمت لشکر کشید. کرمان برای چهار ماه محاصره شد؛ تا اینکه شخصی از داخل شهر دروازه را بر او گشود. آقامحمدخان بر کرمان چیره شد. در آنجا دست به کشتار مردم شهر زد و تعداد زیادی را کور کرد. دیری نپایید که خبر دستگیری لطفعلیخان زند در بم به او رسید. وی ابتدا خان زند را شکنجه و کور کرد و سپس دستور داد او را به تهران بفرستند. مدتی بعد در همانجا وی را کشتند. آقامحمدخان از کرمان به شیراز بازگشت و در آنجا حاج ابراهیم را صدراعظم خود کرد و باباخان را به حاکمیت فارس، یزد و کرمان گماشت. سپس به تهران بازگشت تا برای حملهٔ قفقاز آماده شود.
او با ۶۰ هزار سرباز راهی قفقاز شد. ابتدا قرهباغ را تابع خود کرد و سپس مسیر تفلیس در پیش گرفت. ایراکلیخان، پادشاه گرجستان، به تابعیت خود از ایران پایان داده بود و تحت حمایت روسیه قرار گرفته بود. آقامحمدخان به او فرصت داد که از تصمیم خود بازگردد، اما او نپذیرفت. پس به تفلیس لشکر کشید؛ آن را فتح و مردم شهر را قتلعام کرد. در راه بازگشت، در دشت مغان به صورت رسمی خود را شاه ایران اعلام کرد و با بازگشت به تهران تاج بر سر نهاد. سپس راهی خراسان شد و بدون جنگ بزرگی آنجا را فتح کرد. در خلال تدارک برای حمله به بخارا، روسیه به ایران حمله کرد و آقامحمدخان به قفقاز بازگشت، اما پیش از رسیدن او سپاه روس عقبنشینی کرده بود. سپس با ابراهیمخان، حاکم قرهباغ، درگیر شد؛ تا اینکه وی از جانبش گریخت. پس از این اتفاق، وارد شوشی، مرکز قرهباغ، شد و در سومین روز اقامت در آنجا توسط خدمتکارانش کشته شد. فتحعلیشاه، برادرزادهاش، پس از مرگ او به پادشاهی ایران رسید. جسد آقامحمدخان را ابتدا در شوشی دفن کردند و سپس به تهران و از آنجا به نجف انتقال دادند.
آقامحمدخان در زمان کشاکش میان شاخههای ایل قاجار متولد شد. شش ساله بود که توسط عادلشاه، اسیر و سپس اخته شد که به همین دلیل او را «آغا» میخوانند. با برکناری عادلشاه، از مشهد گریخت و پیش خانوادهٔ خود بازگشت. او ۱۰ سال در کنار پدرش محمدحسنخان قاجار که رؤیای پادشاهی ایران را داشت سپری کرد؛ اما با وجود برتری کوتاه مدت قاجاریان بر دیگر مدعیان، کریمخان زند آنها را شکست داد و آقامحمدخان را به عنوان اسیر با خود به شیراز برد. کریمخان در شیراز با آقامحمدخان با مهربانی رفتار کرد و از او در مسائل مختلف مشورت میخواست. آقامحمدخان ۲۰ سال آنجا ماند تا اینکه کریمخان درگذشت. سپس با کمک عمهاش خدیجه بیگم که همسر کریمخان بود، از شیراز گریخت و خود را به مازندران رساند. او توانست میان شاخههای ایل قاجار اتحادی برقرار کند و در مدت کمی بر تمام شمال ایران مسلط شود.
آقامحمدخان در سال ۱۷۸۳ میلادی تهران را که یکی از مراکز قدرت زندیان بود محاصره کرد؛ اما موفق به فتح آن نشد. علیمرادخان زند در تلافی این عمل سپاهی را برای سرکوب قاجاریان راهی مازندران کرد. بیشتر طرفداران آقامحمدخان او را تنها گذاشتند و استرآباد محاصره شد. سپاه زند پس از مدتی با کمبود آذوقه روبرو گردید؛ آقامحمدخان از این فرصت استفاده کرده و آنان را شکست داد و زندیان را از مازندران بیرون کرد. سپس باز هم به تهران لشکر کشید و اهالی شهر به او گفتند که تنها کسی که پایتخت ایران، اصفهان را تحت سلطهٔ خود داشته باشد را به عنوان حاکم خود میپذیرند. نتیجتاً راهی اصفهان شد و در کاشان نیروهای زند را شکست داد. جعفرخان زند، جانشین علیمرادخان، با شکست سپاهش به شیراز عقبنشینی کرد و اصفهان به دست آقامحمدخان افتاد.
بدین ترتیب، با بازگشت آقامحمدخان به تهران اهالی شهر بدون جنگ او را پذیرفتند. در همین زمان، هدایتاللهخان، والی فراری گیلان، با یاری روسها به آن ولایت برگشت که منجر به بازگشت آقامحمدخان به شمال شد. هدایتاللهخان که مقاومت را بیهوده میدید، دوباره فرار کرد و در راه کشته شد. در همین خلال، جعفرخان توسط صیدمرادخان زند برکنار شد و جنگ داخلی در میان زندیان درگرفت. پیروز این جنگ، لطفعلیخان زند بود. آقامحمدخان در نخستین روزهای استقرار لطفعلیخان در شیراز، به فارس لشکر کشید. جنگی بینتیجه درگرفت و خان قاجار پس از مدتی به تهران بازگشت. آقامحمدخان در تهران برادر خود، جعفرقلیخان را که همیشه به او وفادار بود به قتل رساند؛ زیرا تصور میکرد او ممکن است برای سلطنت باباخان (فتحعلیشاه آینده) مشکلساز گردد.
آقامحمدخان در بهار ۱۷۹۱ به سمت آذربایجان لشکر کشید و آن ناحیه را مطیع خود کرد. در بازگشت، به او خبر رسید که حاج ابراهیم کلانتر دروازههای شیراز را بر روی لطفعلیخان بسته است و خان زند آواره گردیده است. با شنیدن این خبر با تمام قوا به آن سمت لشکر کشید. جنگ بزرگی درگرفت و درحالی که ابتدا پیروزی با لطفعلیخان بود، در پایان آقامحمدخان پیروز شد. لطفعلیخان به سمت طبس عقبنشینی کرد و آقامحمدخان در ژوئیه ۱۷۹۲ پیروزمندانه وارد شیراز شد. یک ماه در شیراز ماند و سپس به تهران بازگشت؛ تا اینکه خبر رسید لطفعلیخان بر کرمان چیره شده است. از بیم قدرتگیری مجدد رقیب، به آن سمت لشکر کشید. کرمان برای چهار ماه محاصره شد؛ تا اینکه شخصی از داخل شهر دروازه را بر او گشود. آقامحمدخان بر کرمان چیره شد. در آنجا دست به کشتار مردم شهر زد و تعداد زیادی را کور کرد. دیری نپایید که خبر دستگیری لطفعلیخان زند در بم به او رسید. وی ابتدا خان زند را شکنجه و کور کرد و سپس دستور داد او را به تهران بفرستند. مدتی بعد در همانجا وی را کشتند. آقامحمدخان از کرمان به شیراز بازگشت و در آنجا حاج ابراهیم را صدراعظم خود کرد و باباخان را به حاکمیت فارس، یزد و کرمان گماشت. سپس به تهران بازگشت تا برای حملهٔ قفقاز آماده شود.
او با ۶۰ هزار سرباز راهی قفقاز شد. ابتدا قرهباغ را تابع خود کرد و سپس مسیر تفلیس در پیش گرفت. ایراکلیخان، پادشاه گرجستان، به تابعیت خود از ایران پایان داده بود و تحت حمایت روسیه قرار گرفته بود. آقامحمدخان به او فرصت داد که از تصمیم خود بازگردد، اما او نپذیرفت. پس به تفلیس لشکر کشید؛ آن را فتح و مردم شهر را قتلعام کرد. در راه بازگشت، در دشت مغان به صورت رسمی خود را شاه ایران اعلام کرد و با بازگشت به تهران تاج بر سر نهاد. سپس راهی خراسان شد و بدون جنگ بزرگی آنجا را فتح کرد. در خلال تدارک برای حمله به بخارا، روسیه به ایران حمله کرد و آقامحمدخان به قفقاز بازگشت، اما پیش از رسیدن او سپاه روس عقبنشینی کرده بود. سپس با ابراهیمخان، حاکم قرهباغ، درگیر شد؛ تا اینکه وی از جانبش گریخت. پس از این اتفاق، وارد شوشی، مرکز قرهباغ، شد و در سومین روز اقامت در آنجا توسط خدمتکارانش کشته شد. فتحعلیشاه، برادرزادهاش، پس از مرگ او به پادشاهی ایران رسید. جسد آقامحمدخان را ابتدا در شوشی دفن کردند و سپس به تهران و از آنجا به نجف انتقال دادند.
اولین پادشاه قاجار
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com