نویسنده این موضوع
«پطرس میگه هیچ جای زخمی نداری؟ وقتی اکثر آدمها با افتخار جواب میدهند خب نه راستش ندارم، پطرس میگه چرا نداری؟ هیچی توی زندگیت ارزش جنگیدن نداشت؟»
***
یک بار معلم ها صندلیام را رو به دیوار عقب کلاس گذاشتند، چون زیادی حرف میزدم و تمام وقتم را به خنداندن آدمها میگذراندم. یکی از معلمها، دکتر وِب، گفت: «اگه این رفتارت رو تغییر ندی، هیچوقت به جایی نمیرسی.» (آیا اعتراف کنم که وقتی عکس جلد مجلهٔ پیپل شدم، یک جلد برای دکتر وب فرستادم که یادداشت رویش نوشته بود «فکر کنم اشتباه کردی»؟ نه بابا، خیلی گستاخیاست.) این کار را کردم.
***
اگر قرار است پدر و مادرتان را مقصر اتفاقات بد بدانید، باید برای اتفاقات خوب هم به آنها بها بدهید، همهٔ اتفاقات خوب.
***
اما مشکل همچنان باقی است: هرجا که بروم، خودم هم آنجا هستم.
***
یک بار معلم ها صندلیام را رو به دیوار عقب کلاس گذاشتند، چون زیادی حرف میزدم و تمام وقتم را به خنداندن آدمها میگذراندم. یکی از معلمها، دکتر وِب، گفت: «اگه این رفتارت رو تغییر ندی، هیچوقت به جایی نمیرسی.» (آیا اعتراف کنم که وقتی عکس جلد مجلهٔ پیپل شدم، یک جلد برای دکتر وب فرستادم که یادداشت رویش نوشته بود «فکر کنم اشتباه کردی»؟ نه بابا، خیلی گستاخیاست.) این کار را کردم.
***
اگر قرار است پدر و مادرتان را مقصر اتفاقات بد بدانید، باید برای اتفاقات خوب هم به آنها بها بدهید، همهٔ اتفاقات خوب.
***
اما مشکل همچنان باقی است: هرجا که بروم، خودم هم آنجا هستم.
فرندز | متیو پری
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com