خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
«وقتی خسته‌ایم افکاری که سالها پیش به آنها غلبه کرده‌ایم، هجوم می‌آورند.»
***
تا وقتی به این فکر چسبیده‌اید که دلیل خوب زندگی نکردنتان بیرون از وجودتان است، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نمی‌دهد.
***
اپیکور معتقد بود که مأموریت اصلی فلسفه تسکین فلاکت انسان است. و ریشۀ اصلی فلاکت انسان چیست؟ اپیکور در پاسخ این پرسش تردید روا نمی‌داشت: ترس فراگیر ما از مرگ است. اپیکور اصرار داشت که فکر ترسناک مرگِ اجتناب‌ناپذیر در برخورداری ما از زندگی دخالت می‌کند و هیچ لذتی را دست نخورده نمی‌گذارد. چون هیچ فعالیتی نمی‌تواند اشتیاق ما را برای زندگی ابدی راضی کند، همۀ فعالیتها از بیخ و بُن بیهوده‌اند. او نوشت که آدمهای زیادی از زندگی بیزار می‌شوند – حتی به طرزی طعنه‌آمیز تا نقطۀ خودکشی؛ بعضیها در فعالیت دیوانه‌وار و بی‌هدفی غرق می‌شوند که معنایی جز اجتناب از دردِ ذاتی وضعیت بشر ندارد.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را می‌ترساند؟» ‫فوراً پاسخ داد: «همۀ کارهایی که انجام نداده‌ام.»
***
اضطراب مرگ مادرِ همۀ مذاهب است که به طرق گوناگون می‌کوشند دلهرۀ فانی بودن انسان را تعدیل کنند.
***
از نبوغ اپیکور است که نظرگاه امروزی ناخودآگاه را پیش‌بینی کرده بود: او تأکید کرده بود که دغدغۀ مرگ برای بسیاری از افراد آگاهانه نیست، بلکه باید آن را از اَشکال بروز تعییر هیأت داده استنتاج کرد: مثلاً در دینداری افراطی، انباشت حرص‌آمیز ثروت، توسل کورکورانه به قدرت و افتخارات، که همه برگردان بدلی فنا ناپذیری هستند.
***
بیش از شصت سال پیش کارل راجرز، یکی از پیشگامان تحقیق روان درمانی، بیان کرد که بهبود درمانی با سه رفتار درمانگر همراه است: اصالت، همدردی درست و توجه مثبت بی‌قید و شرط.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
معتقدم که نیاز ما به مرشد و مراد بازتاب‌دهندۀ آسیب‌پذیری ما و تمنا برای ذات باریتعالی است.
***
موج زدن به این نکته اشاره می‌کند که هریک از ما – غالباً بدون قصد یا دانسته – دوایر متحدالمرکزی از تأثیر ایجاد می‌کنیم که شاید سالها یا حتی نسلها بر دیگران اثر بگذارد. یعنی تأثیری که بر دیگری می‌گذاریم به نوبت خود به یکی دیگر منتقل می‌شود، درست مانند موجهای دایره‌واری که بر سطح آب استخری می‌افتد تا آنجا که دیگر دیده نشود، اما در سطح ریزپردازنده‌ای ادامه یابد. این عقیده که می‌توانیم چیزی از خودمان به جا بگذاریم، حتی بی‌آنکه بدانیم، پاسخ دندان شکنی است به آنهایی که ادعا می‌کنند پایان‌پذیری و گذرا بودن به ناگزیر بی‌معناست.
***
وقتی با کسی که مذهبی است کار می‌کنم، از اصلی پیروی می‌کنم که در رأس همۀ ارزشهای سلسله مراتب شخصی من قرار دارد: مراقبت از بیمارم. به هیچ چیزی اجازۀ دخالت در این اصل را نمی‌دهم. حتی تصور کوشیدن برای تخریب نظام اعتقادی را که به خوبی در خدمت شخص است به ذهن راه نمی‌دهم، ولو آنکه نظام اعتقادی به نظرم کاملاً تخیلی برسد. بنابراین وقتی آدم متدینی از من کمک بخواهد، هرگز با اصل اعتقادش در نمی‌افتم، چون آن اعتقاد از ابتدای زندگی در جانش ته‌نشین شده است. برعکس، بیشتر راههایی را جستجو می‌کنم که اعتقادش تقویت شود.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
دارایی مادی سراب است. شوپنهاور با ظرافت استدلال می‌کند که انباشت ثروت و دارایی بی‌انتهاست و آدم را سیر نمی‌کند؛ هرچه بیشتر به تملک درآوریم، اشتهای ما بیشتر می‌شود. ثروت مثل آب دریاست: هرچه بنوشیم، تشنه‌تر می‌شویم. در نهایت ما دارایی نداریم – آنها ما را دارند.
***
پروردگار چنانکه فرهنگهای گوناگون وصفش کرده‌اند، نه تنها از راه تجسم حیات جاودان رنج فانی بودن را بر ما هموار می‌سازد، بلکه هجران هولناک را با ارائه حضور ابدی جبران می‌کند و طرح روشنی از گذران زندگی پرمعنا به دست می‌دهد.
***
استدلال سوم اپیکور چنین است که نابودگی ما پس از مرگ حالتی است که پیش از تولد در آن بودیم. به رغم مجادلات فلسفی دربارۀ این استدلال کهن معتقدم که هنوز قدرت آن را دارد که برای آدم مشرف به مرگ آرامش فراهم آورد. از بسیار کسان که قرنها این استدلال را بازگو کرده‌اند، هیچ کس زیباتر از ولادیمیر نابوکف، رمان‌نویس بزرگ روسی تبار، در خود زندگینامه‌اش، بگو، حافظه این مفهوم را بیان نکرده است. کتاب با این سطور شروع می‌شود: «گهواره بر فراز مغاکی می‌جنبد و عقل سلیم می‌گوید که وجود ما چیزی نیست جز روزنه‌ای به سوی نور میان دو ابدیت تاریکی. هرچند این دو دوقلوهای شبیه همند، انسان طبق معمول به مغاک پیش از تولد با آرامش بیشتری از آنکه پیش رو دارد نگاه می‌کند (با چهار هزار و پانصد ضربان قلب در ساعت.)» من شخصاً در بسیاری از موارد از فکر کردن به اینکه دو حالت نابودگی – زمان پیش از تولد و زمان پس از مرگ – یکسانند و ما از برکۀ دوم تاریکی زیاد می‌ترسیم و دربارۀ اولی اینقدر بی‌خیالیم آرامش خاطر یافته‌ام.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
یکی دیگر از عبارتهای دلخواه نیچه amor fati (سرنوشتت را دوست بدار) است. به عبارت دیگر سرنوشتی را بیافرین که دوست بداری.
***
«سخت می‌گیرد جهان، بر مردمان سختگیر.»
***
«سرطان روان رنجوری را درمان می‌کند.»
***
ما موجودات فانی هستیم؛ و دامنۀ آرزوهای ما هرچه بیکران‌تر باشد، برای ارزیابی رفتارمان و ارائه طرح کلی با معنایی از زندگی نمی‌توانیم بر حمایت کسی جز خودمان متکی باشیم. هیچ سرنوشت تعیین شده‌ای وجود ندارد و هریک از ما خودمان باید تصمیم بگیریم که تا حد امکان کامل، شاد و پرمعنا زندگی کنیم.
***
تصمیمهای بزرگ غالباً ریشه‌های عمیق دارند. هر انتخابی مستلزم چشم‌پوشی از موارد دیگر است و هر چشم‌پوشی از محدودیتها و گذرا بودن خبردارمان می‌کند.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
کردار نیک تا دم مرگ همدم انسان است و به سوی نسلهای بعدی موج خواهد زد.
***
در اولین گروهی که به سرپرستی خودم برای بیماران بدخیم سرطانی تشکیل دادم، پی بردم که ناامیدی افراد مسری است. خیلیهاشان ناامید بودند؛ خیلیها هر روز منتظر شنیدن گامهای مرگ بودند که فرا می‌رسد؛ خیلیها می‌گفتند زندگی تو خالی و عاری از معنا شده است.
***
آدم پیر و مسن – هر پیری – آخرین مخزن تصویر بسیاری از آدمهاست. وقتی آدم سالخورده بمیرد، عدۀ زیادی را با خود برده.
***
’اگر همه می‌میریم، چرا یا چطور باید زندگی کنیم؟‘ آنوقت چی جواب می‌دهی؟» بی‌درنگ جواب داد: «از شادیهای فراوان زندگی برایش می‌گویم، از زیبایی جنگلها، لـ*ـذت بودن در کنار دوستان و خویشان، سعادت عشق ورزیدن به دیگران و ترک جهانی که بهتر شده است.»


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکتۀ کوتاه بیان کرده است: «زندگیت را به کمال برسان و بموقع بمیر.»
***
آسان نیست که هر دم سراپا خبردار از مرگ زندگی کنیم. درست مثل آن است که به خورشید خیره شویم: فقط چند لحظه می‌توان تاب آورد. از آنجا که بیم و هراس موجب فلج کردن زندگی می‌شود، روشهایی برای هموار کردن ترس از مرگ ابداع می‌کنیم. ادامۀ حیات خود را در بچه‌ها می‌جوئیم؛ ثروتمند می‌شویم، مشهور می‌شویم، روز به روز رشد می‌کنیم؛ در مجامعی شرکت می‌کنیم که از یکدیگر حمایت می‌کنند و در مراسم آنها حضور می‌یابیم؛ یا به نجات دهندۀ نهایی ایمان می‌آوریم.
***
من از فکر ترک دنیایی خالی، دنیایی فاقد ذهن شخصی خودآگاه دیگر نه اندوهی دارم و نه دریغی. عقیدۀ موج زنی، رساندن آنچه برای زندگی شخص مهم است به دیگران، مستلزم ارتباط با موجودات خودآگاه دیگر است؛ بدون آن موج زدن محال است.
***
شوپنهاور می‌گوید با وجدان بودن بهتر از خوشنامی است. بزرگ‌ترین هدف ما باید سلامتی و ثروت معنوی باشد، که به منبع پایان ناپذیری از عقاید، استقلال و زندگی اخلاقی می‌انجامد. آرامش درونی از دانستن این نکته ناشی می‌شود که این اشیا و امور نیستند که مزاحم ما می‌شوند، بلکه تفسیر ما از آنهاست.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
9,963
امتیاز واکنش
41,041
امتیاز
473
زمان حضور
310 روز 19 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
آنجا که من هستم، مرگ نیست؛ آنجا که مرگ هست، من نیستم. بنابراین اپیکور عقیده داشت: «وقتی مرگ هرگز به تصور ما درنمی‌آید چرا از آن بترسیم؟» موضع اپیکور مکمل نهایی بذلۀ وودی آلن است: «من از مرگ نمی‌ترسم، فقط نمی‌خواهم هرجا سر و کله‌اش پیدا می‌شود آنجا باشم.» اپیکور می‌گوید در واقع ما آنجا نخواهیم بود و چون مرگ رخ بدهد ما نخواهیم دانست و «من» هرگز با آن همزیستی نمی‌کند. چون ما مرده‌ایم، نمی‌دانیم که مرده‌ایم و در این صورت دیگر ترس چیست؟
***
به قول افلاطون نمی‌توانیم به ژرف‌ترین قسمت وجودمان دروغ بگوییم.


خیره به خورشید | اروین یالوم

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا