خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

گیل دخت

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/2/23
ارسال ها
105
امتیاز واکنش
191
امتیاز
88
سن
21
محل سکونت
تیان شان
زمان حضور
2 روز 7 ساعت 51 دقیقه
نویسنده این موضوع
جفری لایونل دامر (به انگلیسی: Jeffrey Lionel Dahmer) (زادهٔ ۲۱ مه ۱۹۶۰ – درگذشتهٔ در ۲۸ نوامبر ۱۹۹۴) قاتل زنجیره‌ای، مجرم **** و آدمخوار اهل آمریکا بود.
والدین او از بنیادگرایان مسیحی بودند و زمانیکه جفری ۱۸ سال داشت، پس از سال‌ها درگیری از یکدیگر جدا شدند.

وی اولین قتل خود را در ۱۹۷۸ و تنها چند روز پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان مرتکب شد. دامِر پسری ۱۹ ساله به نام استیون هیکس را به خانهٔ خویش دعوت کرد، ولی سرانجام او را کشت زیرا نمی‌خواست استیون او را ترک کند.

جفری بعدها در دانشگاه اوهایو حضور پیدا کرد اما بعد از ۲ ترم اخراج شد. سپس به ارتش آمریکا ملحق شد، اما پس از ۲ سال به علت نوشیدن بی‌رویه الکل از ارتش نیز اخراج شد. او بعد از این واقعه، به میامی بیچ فلوریدا رفت زیرا نمی‌توانست با والدینش رو به رو شود و از سرما نیز خسته بود.

وی مابین ژوئن ۱۹۷۸ تا ۱۹ ژوئیه ۱۹۹۱، ۱۷ مرد را به نحو فجیعی سلاخی کرد. او همچنین علاقهٔ زیادی به آدمخواری داشت زیرا باور داشت که با خوردن گوشت قربانیانش، آنها دوباره درون وی زنده خواهند شد.

دامِر سرانجام در ۲۲ ژوئیه سال ۱۹۹۱، درحالی‌که مرد دیگری را فریب داده‌بود، دستگیر شد. در حین تلاش برای قتل، این فرد توانست فرار کند و خود را به پلیس برساند.
قصّاب میلواکی که سرانجام به حبس ابد محکوم شده‌بود، در ۲۸ نوامبر ۱۹۹۴ به دست هم‌‌سلولی‌اش، کریستوفر اسکارور (که خودش هم به جرم قتل زندانی بود) با ضربهٔ میله‌ای فلزی کشته‌شد.


  • دامِر با آنکه بینایی ضعیفی داشت اما در طول دادگاه هیچگاه عینک به چشم نمی‌زد؛ زیرا جمع‌های شلوغ باعث اضطراب او می‌شدند.
  • او از طرفداران سرسخت مجموعهٔ جنگ ستارگان و جن‌گیر بود؛ بطوریکه حتی گاهی قبل از به قتل رساندن افراد، آنها را وادار می‌کرد تا این فیلم‌ها را همراه با وی تماشا کنند.
  • جفری در کودکی به معلم مورد علاقه‌اش یک شیشه بچه قورباغه هدیه داد اما روز بعد متوجه شد که آن معلم، قورباغه‌ها را به پسر دیگری اهدا کرده‌است. او که از اینکار بسیار عصبانی شده بود، دزدکی وارد خانهٔ پسر می‌شود و با ریختن بنزین در تُنگ قورباغه‌ها، آنها را می‌کُشد.
  • برخلاف شایعاتی مبنی بر اینکه دامِر با گوشت انسان پذیرای دوستانش بود، خود او همواره این داستان‌ها را دروغ می‌دانست. او حتی در زندان سعی کرد با یکی از هم‌محله‌ای‌هایش تماس گرفته و به او اطمینان دهد که این مسئله حقیقت ندارد اما آن زن تماس‌های او را بی‌جواب گذاشت.
  • یکی از هم‌خدمتی‌هایش در مصاحبه‌ای مدعی شد: «اهمیتی نداشت تا چه اندازه بر سر مسئله‌ای با او مخالف بودی؛ او همیشه می‌توانست تو را متقاعد کند و به جبههٔ خود بکشاند.»
  • طبق گفته‌های پاتریک کِنِدی (کاراگاه اصلی پرونده) جفری به‌طور روزانه پول، سیگار و صدها نامه از زنان و مردانی که شیفته‌اش شده بودند و گاهی حتی قصد دوستی با او را داشتند، دریافت می‌کرد.
  • تنها مقتولی که جفری از قبل قصد کشتن و همچنین هیچ خاطره ای از نحوهٔ کشتنش در ذهن نداشت، استیون تومی ۲۶ ساله بود. او استیون را در باری ملاقات و به اتاقش در هتل دعوت می‌کند، اما فردای آن شب زمانیکه از خواب بیدار می‌شود، بدن بی جان تومی درحالی‌که سـ*ـینه اش بر اثر ضربات مشت فرورفته و از دهانش خون می‌چکید او را به شدت شوکه و کلافه کرد. او نیز مجبور می‌شود جسد تومی را در چمدانی بزرگ به بیرون انتقال دهد. در حین جابه‌جایی جسد، راننده تاکسی ای که به دنبال جفری آمده بود، از وزن سنگین چمدان گلایه می‌کند و به شوخی می‌گوید: «چی توی این چمدونه؟ جنازه؟»


بیوگرافی جفری لایونل دامر| قاتل زنجیره‌ای

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

گیل دخت

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/2/23
ارسال ها
105
امتیاز واکنش
191
امتیاز
88
سن
21
محل سکونت
تیان شان
زمان حضور
2 روز 7 ساعت 51 دقیقه
نویسنده این موضوع
جفری نیز به سادگی پاسخ می‌دهد: «آره.»

دامِر، یکبار اشتباهاً خود نوشیدنی خواب‌آوری را که برای یکی از مقتولان احتمالیش درست کرده بود را سر کشید و زمانیکه از خواب بیدار شد، متوجه شد که آن فرد سیصد دلار به علاوه یک دوربین عکاسی و چند وسیلهٔ دیگر را به سرقت برده‌است.
دامِر دربارهٔ دوازدهمین قربانی‌اش گفت:
«ما کل آخر هفته رو با هم گذروندیم. باورت میشه؟ دقیقاً مثل یه رابـ*ـطهٔ واقعی بود! عشق بازی کردیم، توی پارک باهم قدم زدیم، موادغذایی خریدیم و با همدیگه غذا پختیم. برای یک لحظه، فقط و فقط یک لحظه، احساس کردم که همه چیز درست شده. احساس کردم زندگی‌ام عادیه. احساس کردم این یکی دیگه ترکم نمی‌کنه و لازم نیست به زور نگهش دارم. ولی وقتی یکشنبه شب شد، گفت که فردا صبح قراره با اتوبوس از اینجا بره. گفت که نمی‌تونه کارش رو وِل کنه. من می‌دونستم که نمی‌تونم تا همیشه به زور پیش خودم نگهش دارم، پس توی نوشیدنی‌اش قرص خواب‌آور ریختم و وقتی از حال رفت، برای آخرین بار باهاش رابـ*ـطهٔ **** برقرار کردم. بعد هم کشتمش، دقیقاً مثل تمام آدمای قبلی کشتمش.»[۹][۱۰]

تعدادِ بیماری‌های روانی ای که دامِر در طول زندگی کوتاهش به آنها مبتلا شده بود، به طرز شوکه کننده‌ای زیاد است. بیماری‌هایی از جمله: افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت اسکیزوئید، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت وسواسی جبری و نکروفیلیا.
منابع:*دانشنامه آزاد


بیوگرافی جفری لایونل دامر| قاتل زنجیره‌ای

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

گیل دخت

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/2/23
ارسال ها
105
امتیاز واکنش
191
امتیاز
88
سن
21
محل سکونت
تیان شان
زمان حضور
2 روز 7 ساعت 51 دقیقه
نویسنده این موضوع


بیوگرافی جفری لایونل دامر| قاتل زنجیره‌ای

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا